۱۲ ماه گذشته بازار سرمایه نوسانات زیادی را تجریه کرده و عمده این نوسانات ناشی از ریسکهایی بوده است که سرمایه گذاران کنترلی روی آنها نداشتهاند. بحران بازار سرمایه در اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ پس از افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها روند رو به مثبت بازار را برای بیش از ۶ ماه مختل کرد و مجدداً اصرار دولت و بانک مرکزی بر سیاستهای در تضاد با بازار سرمایه بویژه افزایش نرخهای سپرده و بازار بدهی و عدم پذیرش نرخ ارز آزاد سه ماهه آخر سال را نیز زمستانی کرد و نهایتاً ریسکهای سیاسی که فروردین ماه ۱۴۰۳ با آن مواجه شدیم، کام سرمایه گذاران را در سال نو نیز تلخ کرد و پس از نزدیک به ۲۰ سال، برای اولینبار بازار فروردین بازار نیز منفی شد.
به استثنای ماجراجوییهای اخیر رژیم صهیونیستی، تقریبا دولت و سیاست گذار عامل اصلی این بحرانها در بازار سرمایه بوده است. بحرانهایی که منجر به تزریق نقدینگی به سایر داراییها به ویژه ارز و طلا و کالا شده و تورم کشور را تشدید کرده است در حالی که با چشم پوشی از منافع کوتاه مدت دولت، میشد با رونق بازار سرمایه، هم کسری بودجه دولت و صندوقهای بازنشستگی را پوشش داد و هم مانع از تورم سایر بخشها و افت ارزش پول ملی شد. اینکه چرا دولت چنین رویهای را در پیش گرفته و چه باید انجام دهد را کارشناسان و دلسوزان زیادی به بحث گذاشته و راهکار داد اند ولی اینجا فرض میکنیم که ریسک سیاستهای دولتی کمافی السابق وجود خواهد داشت و خود سرمایه گذار باید راهکاری برای پوشش چنین ریسکهایی در نظر بگیرد.
بازار سرمایه ذاتاً بازار پر ریسکتر و در نتیجه در بلند مدت بازار پربازدهتری نسبت به سایر داراییهای کم ریسکتر است. اصولا اولین استراتژی یک سرمایه گذاری موفق، تنوع بخشی به داراییها است به نحوی که فقط بخشی از دارایی یک شهروند ایرانی باید در سهام بورسی باشد. ولی به صورت کلی چه در شرایط عادی و چه در شرایط بحرانی باید اصول زیر را برای مدیریت ریسک سرمایه گذاریها رعایت کرد:
تنوع بخشی طبقات داراییها (بورس، طلا، املاک، سپرده، ارز) و کاهش اتکا به یک بازار خاص
تنوع بخشی در هر طبقه دارایی (مثلا سهام در صنایع یا ارزهای مختلف…)
مدیریت حد اعتبار (صفر کردن اعتبار در شرایط پر ریسک و استفاده از اعتبار خرید در شرایط پر رونق)
عدم ورود به بازار سهام با بدهی /وام
اولویت سرمایه گذاری غیر مستقیم
اما به طور خاص در شرایط بحرانی بازار سرمایه، عبور از بحران بدون آسیب جدی به سرمایه مهمترین مساله است، یک سرمایه گذار منطقی لازم است که موارد زیر را در خصوص بخشی از دارایی خود که در بورس است رعایت کند:
سرمایه گذاری دستکم در ۵ صنعت با ماهیت متفاوت
توجه به نقد شوندگی سهام هنگام سرمایه گذاری
در شرایط پر ریسک، سرمایه گذاری در سهام با وضعیت بنیادی مناسب (PE تحلیلی پایینتر) و تبدیل به سهام رشدی در شرایط رونق بازار
نقد کردن بخشی از پرتفوی در شرایطی که با عدم اطمینان مواجه هستیم
داشتن رویکرد بلند مدت در شرایط بحرانی؛ هیچ بحرانی همیشگی نیست و معمولاً قیمتها به سطوح قبلی برمیگردند.
سرمایه گذاری منابع آزاد که در کوتاه مدت به آن نیاز ندارید.
استفاده از ابزار مشتقه (اختیارات خرید و فروش سهام)
- مهدی قلیپور خانقاه – مدیرعامل سبدگردان الماس
- شماره ۵۳۷ هفته نامه اطلاعات بورس