به گزارش صدای بورس، «سبدگردان» به شخصی حقوقی گفته میشود که با قراردادی، موظف میشود با استفاده از دارایی افراد حقیقی و حقوقی، به سرمایهگذاری برای آنها در بازار سرمایه بپردازد. افرادی که قصد سرمایهگذاری در بازار بورس را دارند، با اصطلاحات زیادی مواجه میشوند، یکی از این اصطلاحات «سبدگردانی» است. در این مقاله به توضیح مفهوم سبدگردانی و چگونگی انجام آن میپردازیم. بازار سرمایه همچون بسیاری از بازارهای موازی سرمایه، مثل طلا، مسکن، ارز و خودرو، دارای ریسکهای مختص به خودش است. اما اشخاص همواره به دنبال کسب سود بیشتر و جلوگیری از زیان های مالی هستند، در نتیجه بهتر است اگر دانش کافی برای این کار را ندارند، سرمایه گذاری در بازارهای مالی مورد نظر خود را به شخصی با تجربه و کارآزموده بسپارند. برای یافتن چنین افراد متخصصی، لازم است به سراغ شرکتهای سبدگردانی برویم. البته سبدگردانها نیز چالشها و استراتژیهای خاص خود را دارند. در زمینه سبدگردانی با احمد احمدآبادی، عضو هیات مدیره شرکت سبدگردان داناک گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
* مهمترین چالشهای شرکت سبدگردان داناک در سال ۱۴۰۲ چه بود؟ برای امسال چه پیشبینی میکنید؟
شرکت سبدگردان داناک در شهریور ۱۴۰۱ تأسیس شد و مجوز فعالیت خود را در دی ماه همان سال دریافت کرد. شکلگیری داناک در سال ۱۴۰۲ انجام شد بنابراین چالشهایی از جمله ایجاد شرکت، تکمیل ساختار نیروی انسانی و فرآیندهای ساختاری کسب و کار عمده موضوعاتی سال ۱۴۰۲ بود. البته ایجاد صندوقها و افزایش داراییهای تحت مدیریت نیز موضوعی جدی بود. بنابراین هم در موضوع جذب PRX و سبدهای اختصاصی فعالیت خوبی داشتیم و هم در موضوع ایجاد صندوقها. در کنار همه چالشهایی که برای ایجاد ساختاردهی داناک داشتیم، در موضوع درآمدی نیز سعی کردیم جذب دارایی تحت مدیریت خوبی داشته باشیم. سال گذشته باوجود همه مسائل، چالشها و بحرانهای بازار سرمایه، سال خوبی برای داناک بود و در نهایت توانستیم علاوه براینکه ساختاردهی اولیه را داشته، تیم خود را تکمیل و تجهیز کرده و در عین حال توانستیم در موضوع ایجاد ابزار و صندوقها نیز عملکرد مناسبی داشته باشیم و به این ترتیب سال ۱۴۰۲ که شروع کار داناک بود را از نظر بنیادین به خوبی آغاز کردیم.
* آیا مجوز جدید برای توسعه فعالیت از سازمان بورس و اوراق بهادار دریافت کردهاید؟
اولین صندوقی که تحت مدیریت داناک قرار گرفت صندوق ثروت ستارگان بود که اولین صندوق در صندوق کشور است. با تصمیم مجمع صندوق، مدیریت آن تغییر کرد و سبدگردان داناک مدیریت آن را به عهده گرفت. مأموریت اصلی صندوق ثروت ستارگان بر اساس امیدنامه و اساسنامه سرمایهگذاری در حوزه صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی و جسورانه است. با توجه به اینکه این صندوق از مهمترین ابزارهای توسعه سرمایهگذاری در صنعت سرمایهگذاری خصوصی و جسورانه است، بسیار برای داناک اهمیت داشت. در بیزنس مدل داناک دو موضوع بسیار مورد توجه و اهمیت است. اولاً سرمایهگذاری خصوصی، ایجاد و مدیریت صندوقهای PE و PC و هر ابزار نوینی که در بازار سرمایه توسعه داده شده است. به طوری که نسبت به طراحی ابزارهایی اقدام کردهایم که تا کنون در بازار سرمایه فعالیتی نداشته است و در حال مذاکره هستیم تا این نوع نهاد و ابزارها را نیز شکل دهیم. دوماً موضوع استفاده از ابزارهای پوشش ریسک و صندوقهای پوششی است. بنابراین روی این دو رویکرد تأکید اساسی داشتهایم. همچنین در سال ۱۴۰۲ توانستیم موافقت اصولی دو صندوق دیگر با نام صندوق بازارگردانی کاوش و صندوق درآمد ثابت ETF کیهان با نماد «کارما» را اخذ نماییم. در فروردین سال جاری نیز موفق به تکمیل پذیرهنویسی صندوق کیهان با یک مرحله افزایش سقف ۱۰۰ درصدی شدیم و ۲ هزار میلیارد ریال پذیرهنویسی با موفقیت انجام شد.
* چه برنامههایی برای توسعه فعالیتهای شرکت در سال ۱۴۰۳ دارید؟
در سال ۱۴۰۳ نیز با سرعت بیشتر به مسیر خود ادامه خواهیم داد. اولین هدف داناک بزرگ کردن صندوقهای تحت اختیار از جمله ثروت ستارگان و کارما ست. اهداف بزرگی برای صندوقهای درآمد ثابت داریم و درنظر داریم کارما را به عنوان یکی از موفقترین صندوقهای درآمد ثابت در جذب دارایی و ایجاد بازدهی معرفی کنیم. تصمیم داریم صندوق بازارگردانی را نیز در خرداد ماه تأسیس کنیم که با یک نماد با ارزش دارایی هزار میلیارد ریال آغاز به کار خواهد کرد. برای نماد دوم نیز با یک شرکت که موفق به اخذ مجوز پذیرش شده است، توافق کردهایم. برای بازارگردانی ۲ نماد دیگر که در حال اخذ مجوز پذیرش هستند، در حال توافق هستیم. استراتژی صندوق ثروت ستارگان را نیز به کلی تغییر دادهایم و سعی کردیم آن را با طبقه دارایی خود قابل رقابت کنیم. یک صندوق بخشی و اهرمی را نیز برای سال ۱۴۰۳ در نظر داریم که لازمه آن افزایش سرمایه است تا بتوانیم امکان مدیریت دارایی بیشتری ایجاد کنیم و هم بتوانیم مجوز صندوقهای جدید را اخذ کنیم و همانطور که در سال ۱۴۰۲ در موضوع مدیریت داراییهای حوزه ابزارهای مشتقه بسیار فعال بودیم و گاهی در بعضی روزها تا ۸۰ درصد معاملات آتی را انجام دادهایم، این موضوع برایمان بسیار جدی بوده و این بخش را تقویت خواهیم کرد. بزرگترین مشتریانمان در حوزه سبدگردانی اختصاصی مبتنی بر ابزارهای مشتقه را داریم و بر همین اساس صندوقی را تأسیس خواهیم کرد. همچنین در سال گذشته درخواست صندوق خصوصی خردمند را در سال گذشته ارسال کرده بودیم که در اردیبهشت سال جاری موفق به اخذ موافقت اصولی شدیم. با اضافه شدن صندوق خردمند، ۱۰ هزار میلیارد ریال به داراییهای تحت مدیریت داناک اضافه شده است. اگر بتوانیم بر اساس برنامههای خود عمل کنیم درانتهای ۱۴۰۳ بالغ بر ۳ هزار میلیارد تومان دارایی تحت مدیریت خواهیم داشت.
* صندوقهای سرمایهگذاری داناک در حال حاضر در چه شرایطی قرار دارند؟
در صندوق کارما که درآمد ثابت است، پذیرهنویسی ۱۰۰۰ میلیارد ریالی انجام دادیم و در همان دوره پذیرهنویسی درخواست افزایش سقف دادیم و ۱۰۰۰ میلیارد ریال دوم را نیز تکمیل کردیم. تعداد زیادی سرمایهگذار حقیقی در پذیرهنویسی شرکت کردند، با توجه به این که نرخ بازدهی پیشبینی خوبی اعلام کرده بودیم، اعتماد سرمایهگذاران جلب شد و برنامه داریم بلافاصله درخواست افزایش سقف را برای سازمان بورس ارسال کنیم. برنامه این است که دارایی این صندوق را تا انتهای ۱۴۰۳ به بالای ۳ همت برسانیم. نرخ بازدهی که برای این صندوقها پیش بینی میکنیم
تا ۳۴ درصد خواهد بود. هدف صندوق ثروت ستارگان این است که علاوه بر قابل رقابت کردن عملکرد بازدهی خود با کلاس دارایی صندوق در صندوقها، عملکرد خوبی را نشان دهد. این کار بسیار سختی است زیرا ۴۵ درصد از داراییهای تحت مدیریت آن در صندوقهای PE و VC است که بازدهی کوتاه مدتی نشان نمیدهند و عملاً ملزم هستیم با ۵۵ درصد پرتفویی که برای بازدهی کوتاهمدت در اختیار داریم برای کل صندوق عملکرد خوبی نشان دهیم. موضوع بعد نیز بزرگ کردن صندوق است، درنظر داریم در سال جاری جذب سرمایه را به بالای ۳۰۰۰ میلیارد ریال برسانیم. در صندوق بازارگردانی نیز که از مهمترین ارکان است در نظر داریم تا انتهای سال بالغ بر ۶۰۰۰ تا ۷۰۰۰ میلیارد تومان دارایی تحت مدیریت داشته باشیم. مهمترین موضوع نیز صندوقهای جدید است که درنظر داریم علاوه بر صندوق خردمند که ۱۰ هزار میلیارد ریالی و خصوصی است، صندوقهای اهرمی یا بخشی و یک صندوق پوششی نیز به جمع صندوقها اضافه کنیم تا سال ۱۴۰۳ را نیز همچون سال گذشته با قدرت به پایان برسانیم.
* بهترین استراتژی سبدگردانی چیست و داناک از چه استراتژی استفاده میکند؟
با توجه به شرایط حال حاضر اقتصاد و بازار سرمایه، راهبرد اصلی تنوعبخشی با هدف پوشش ریسک و خطر کاهش ارزش به عنوان اولویت نخست و در ادامه ایجاد حداقل بازدهی مطلوب باشد. هرچند با توجه به ریسکهای بالای سیستماتیک بازار سرمایه در حال حاضر کار دشواری است. نمود این سطح بالای ریسک واکنشهای گاهاً غیرمنطقی و بیش از حد بازار نسبت به برخی رخدادها، اخبار، شاخصها و متغیرهای اقتصادی است. شاهد بودهایم که بازار سرمایه هم با رشد نرخ دلار هم با کاهش آن واکنشی منفی میدهد. چرا که ریسکهای دیگری برای بازار دیده میشود. به همین دلیل اینکه استراتژی را پیادهسازی کنیم که با استفاده از ابزارهای که در بازار سرمایه وجود دارد، برای پرتفوها تنوعبخشی داشته باشیم و در عین حال حداقل بازدهی را ایجاد کنیم، مسأله مهمی است. آنچه برای خود رخ داد این بود که مشتریانی که از انتهای سال گذشته اضافه شدهاند دیگر مثل سالهای گذشته به دنبال بازدهیهای متهورانه نیستند و به این باور رسیدهاند که در بازار سرمایه امکان کسب بازدهی متهورانهای وجود ندارد و میتوان گفت این موضوع شمشیری دو لبه است. بعضی سرمایهگذاران بزرگ با تصور درستی از ریسک و بازدهی به بازار ورود میکنند و سود معقول و نهایتاً نزدیک به تورمی درخواست دارند و حاضر به پذیرش ریسک بالا نیستند. اما برخی مشتریان این شرایط برایشان مطلوب نیست و از بازار فاصله میگیرند. به همین دلیل ابزارهای پوششی مثل قراردادهای آتی و آپشنها که به شدت میتواند در مدیریت ریسک و بازدهی کمک کند و از این ابزارها در استراتژیهای سرمایهگذاری استفاده میکنیم. به ویژه که ابزارهای کالایی هم اضافه شدهاند، که میتوانند برای پوشش قدرت خرید یا پوشش تورم باشند. این تنوع بخشی به نظر میتواند تا حد خوبی پرتفوها را متنوع کرده و ریسک و بازدهی را به حد معقولی برساند.
اتفاق دیگر که در دو سال گذشته در بازار رقم خود ایجاد صندوقهای خاص مثل صندوقهای اهرمی و صندوقهای بخشی است که میتوانند در تنوع بخشی پورتفوها به شدت کمک کند. امروزه بسیاری از شرکتهای مدیریت دارایی بخش مهمی از پرتفوهای مشتریان را به همین صندوقها تخصیص دادهاند و از ابزار تنوع بخشی که این صندوقها در اختیارشان قرار میدهند استفاده میکنند.
مجموع اینها استراتژیهایی است که برای سال ۱۴۰۳ بازار سرمایه پیشبینی کردهایم ولی همچنان با توجه به سطح بالای ریسکهای سیستماتیک به ویژه ریسکهای قانونگذاری همچون موضوع معافیتهای مالیاتی که امروز در بودجه مطرح است، حل شدن این مسائل میتواند تا حد زیادی ریسکهای سیستماتیک را کم رنگ کند تا بتوانیم سال خوبی را داشته باشیم ولی در نهایت باید از ابزارهای مدیریت ریسک استفاده کرد چون بازار سرمایه هنوز نتوانسته است قابلیت پیشبینیپذیری را بازگرداند.
* شرکتهای سبدگردان چه جایگاهی در بازار سرمایه دارند و چگونه به رونق و تعادل بازار کمک میکنند؟
بخش مهمی از ابزارهایی که در بازار سرمایه ایجاد شده است از کانال شرکتهای مدیریت دارایی و سبدگردان شروع و طراحی شده، به سازمان بورس ارجاع و در نهایت موفق به اخذ موافقت اصولی و مجوز فعالیت این ابزارها شده است. شرکتهای سبدگردان حتی از شرکتهای تامین سرمایه نیز در توسعه ابزارها، که از بزرگترین و مهمترین ارکان بازار است، بسیار موفقتر عمل کردهاند. تقریباً همه ابزارها از جنس صندوقها، از مسیر شرکتهای سبدگردان آغاز به کار کردهاند که این نشان دهنده اهمیت این نهاد در بازار سرمایه است و هرچه تعداد این نهادها در بازار سرمایه بیشتر شود، هم به ارتقای سطح رقابت و هم کیفیت خدمات کمک میکند. بنابراین اهمیت شرکتهای سبدگردان کاملاً مشخص است. طبیعتاً وقتی ابزار جدید به وجود میآید نیاز به دوره گذاری دارد تا تثبیت شوند هم از این نظر که مدیران دارایی و سرمایهگذاری، استراتژیهای بهینه را در مدیریت داراییها تحت قالب صندوقها بتوانند کسب کنند و هم سرمایهگذاران دید درستی به این ابزارها پیدا کنند و طبقات مختلف دارایی که در بازار سرمایه ایجاد میشود، باید در ذهنیت مدیران شرکتهایی که درقالب سرمایهگذار قصد حضور در این نهادها را دارند فضای لازم ایجاد شود.
* شرکتهای سبدگردان چگونه از شرایط صعودی بازار بهره میبرند؟
عمده ریسکهای سیستماتیک به ویژه ریسکهایی که در ابتدای سال وجود داشت، همچون بحرانهای سیاسی رفع شد و بازار سرمایه دیگر چندان وزنی برای آن قائل نیست ولی همچنان ریسکهایی مثل بودجه مطرح است که رخوت حال حاضر بازار سرمایه و فشار فروش به دلیل این ریسک است که میتواند بازار سرمایه را در بلندمدت با چالشهای جدی روبه رو کند که اقتصاد را نیز تحت تاثیر قرار دهد. اما اگر ریسک بودجه را نیز در نظر نگیریم بازار سرمایه دیگر با شرایط خاصی که بتواند رخوت و رکود پایداری را حفظ کند مواجه نیست و به نظر میرسد با اتفاقاتی که در سال ۱۴۰۳ رقم خواهد خورد بازار سرمایه رو به رشد خواهد بود. مهمترین موضوع این است که در مقاطع مختلف ۱۴۰۳ بلندمدت و کوتاهمدت و میانمدت استراتژی درستی داشته باشیم. به نظر میرسد در حال حاضر مهمترین استراتژی، استراتژی کنترل ریسک است. استفاده از ابزارهایی که ریسک سبدها را کاهش دهد مهمترین چالش مدیران دارایی است و شرکتهای سبدگردان باید توجه ویژهای به آن داشته باشند و ریسک کاهش ارزش را تا حد امکان از پرتفوها رفع کنند. در ادامه سال با تحلیل و انتخاب درست شرکتها و صنایع میتوان به مرور عملکرد پرتفویها را بهبود داد و به این شکل به مرور ریسکها کاهش مییابند که عملکرد سبدگردانها را ارتقا میدهد. به نظر میرسد با این استراتژیها میتوان امید داشت فضای سرمایهگذاری در بورس ۱۴۰۳ بهتر شود.
* راههای توسعه پایدار بازار سرمایه را در چه میدانید؟
یکی از مهمترین چالشهای بازار سرمایه با توجه به بندهای بودجه و ریسکهایی که برای بازار ایجاد کرده این است که علاوه بر فعالان بازار، انجیاوها، نهادها و تشکلهای خود التزام مثل کانون نهادهای سرمایهگذاری و کانون کارگزاران و بالاتر از همه اینها خود سازمان بورس و اوراق بهادار باید نقشی جدیتر در فضای قانونگذاری کشور داشته باشند و باید قدرت لابیگری خود را توسعه دهد و بخشی از مجلس باید بتواند به طور تخصصی موضوعات بازار سرمایه را دنبال کند. نیاز است تا سازمان بورس و رگولاتور بازار سرمایه در تعامل جدی با بانک مرکزی قرار گرفته و کمیتههای مشترک شکل گیرد تا تصمیماتی که گرفته میشود و یا قوانینی که تدوین میشود حداقل نظر بازار سرمایه را به شکل فعال در مرحله تصمیمگیری داشته باشند. زیرا در بسیاری از موضوعات به شکل غیرفعال عمل میکنیم. یعنی ابتدا اتفاقی رقم میخورد و بعد رگولاتور، فعالان و… شروع به تلاش برای تغییر میکنند. روابط سیاسی و اقتصادی در همه جای دنیا از مسیر لابیگری میگذرد و لابی بازار سرمایه هم در مجلس باید از یک یا دو نفر به کاری ساختاری تبدیل شود و اگر لازم است فراکسیونی شکل بگیرد یا در کمیسیون اقتصادی میزی مخصوص بازار سرمایه ایجاد شده و مدیران نهادها، کانونها، بورسها و بازار سرمایه جلسات منظم داشته باشند تا ریسکهایی که امروز بازار با آنها دست و پنجه نرم میکند در مرحله تصمیمگیری کنترل شود.
نکته دوم این است که در فضای ساختارها و ابزارها هنوز نیاز به بروزرسانی داریم و نیازمند تعامل بیشتر بین قانونگذار و فعال اقتصادی است تا این فضا را بهبود ببخشد، به طور مستمر به فرآیندها توسعه دهد و کار را بهتر کند.
نکته سوم نیز توسعه ابزارهاست. هر چقدر که ابزارهای متنوعتری در بازار داشته باشیم به ویژه ابزارهایی که بتوانند موضوع تورم و قدرت خرید را در نظر بگیرند، میتواند اتفاق مثبتی باشد. میتوان اثرگذاری ابزارهایی که مبتنی بر ارز است را به جایی رساند که تلاطمهای بازار ارز را نیز پوشش دهد. یعنی به جایگاهی برسیم که بازاری شبیه به بازار متشکل ارزی ایجاد کنیم که همه بتوانند در آن شرکت کنند، موضوع کانالهای تلگرامی منتفی شود و قیمتگذاری درستی اتفاق بیفتد این موضوع به شکلی دامنهدار و گسترده بر سرمایهگذاری خارجی اثر میگذارد. اگر فضای سیاسی را کنار بگذاریم، در سطح خود بازار سرمایه مشکلات فرآیندی و موضوعات زیادی داریم که اگر حل شود حتی موضوع جذب سرمایهگذار خارجی هم میتواند در بازار سرمایه اتفاق بیفتد.
وقتی در مورد سرمایهگذاری در بورس کشور صحبت میشود سطوح مختلفی از ریسکپذیری وجود دارد و طیفی از سرمایهگذاران حاضر هستند با همه ریسکهایی که در اقتصاد ایران وجود دارد، وارد شوند و سرمایهگذاری کنند. به نظر میرسد جریان کوچکی از سرمایه سرمایهگذاران خارجی میتواند بازار سرمایه کشور را حرکت دهد. در حال حاضر حتی اگر تمام مسائل در فضای سیاسی کشور حل شود باز هم فضای ورود سرمایهگذار به کشور فراهم نیست که عمدتاً به موضوعات فرآیندی مرتبط است. یکی از مهمترین مواردی که سرمایهگذار خارجی نیاز دارد، ابزاری است که بتواند در این بازار سرمایهگذاری کند و ریسکهای این بازار را از طریق این ابزارها پوشش دهد. بنابراین توسعه ابزارها سومین موضوعی است که میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. بحث دیگر این است که ساختارهای بازارمان باید به ساختارهای بینالمللی شبیه بوده و خیلی متفاوت نباشد. به روز رسانی ساختارهای بازار سرمایه کشور با ساختارهای بینالمللی حتی در مقایسه با کشورهای منطقه ضروری است و میتوانند معیار خوبی باشند.
* در شرایط کنونی از دیدگاه بنیادین کدام صنایع پتانسیل رشد دارند؟
به نظر بسیاری از کارشناسان و فعالان بورس موضوع ارز مهمترین درایور بازار سرمایه است. به ویژه ارزی که مبنای صورت مالی شرکتهاست. یعنی همان ارز نیمایی. رشد ارز نیمایی، که برای سال ۱۴۰۳ محتمل است، طبیعتاً برای تمام صنایعی که ارزآور هستند و از این اتفاق تأثیر مثبت میگیرند، سال خوبی را نوید میدهد. ولی با توجه به ریسکهای موجود در کوتاهمدت، صنایع و شرکتهای کوچک میتوانند هدف اصلی سرمایهگذاران باشند. صنایع کوچک همچون سیمان، قندوشکر و سایر شرکتهای کوچک و شرکتهای فعال در این صنایع میتوانند بازده خوبی کسب کنند. برای بلندمدت و پرتفوهای بزرگ با توجه به این که قیمتها در سطوح خوبی هستند، میتوان بخش مهمی از پرتفوهای بزرگ را به صنایعی که رشد ارز نیمایی میتواند به آنها کمک کند، اختصاص داد. به نظر میرسد رشد بازار سرمایه در نهایت در اسکیل بزرگ در این صنایع رخ میدهد که اتفاق بزرگی بوده و میتواند پول بزرگی را به بازار سرمایه جذب کند.
* اثرات منفی چند نرخی بودن ارز بر بازار سرمایه چیست؟
چند نرخی بودن در اقتصاد اثرات عمیق و مخربی داشته است. بازار سرمایه نیز بخشی از اقتصاد است و مشاهده اثرات مخرب این سیاستها در عملکرد شرکتها، وضعیت بازدهی بازار سهام و … کاملاً مشهود است. این سیاست با توزیع مخرب رانت سبب شده که محصول نهایی، در بسیاری از صنایع با گپ حداقل ۳۰ تا ۴۰ درصدی نسبت به قیمت کارخانه، به دست مصرفکننده میرسد. این مسائل آسیب خود را در صورتهای مالی و در عملکرد شرکت نشان میدهد. طبیعتاً این مسائل در قیمت سهام هم دیده خواهد شد. موضوع بعدی بلا تکلیفی بازار سرمایه با نرخ ارز است. در سال ۱۴۰۲ در چندین مرحله از این موضوع آسیب دیدیم و بدن نحیف بازار سرمایه و بورس که شرایط خوبی نداشت بارها با ضرباتی از این دست مواجه بود. روزی میگفتند میخواهند بورس کالا را جمع کنند. یعنی حتی شرکت نتواند به نرخ نیما هم فکر کند. نرخ ارز هم به شدت ترجیحی میشود و به نرخهایی برسد که میتواند آسیب جدیتری به شرکتها در پی داشته باشد. گاهی حتی خود بورس را هم زیر سؤال میبرند. چند نرخی بودن ارز، پیشبینی ناپذیر بودن ارز را تشدید میکند به ویژه وقتی شما با سرمایهگذار جدید روبرو هستید که باید پول جدیدی به بازار وارد کند و احتمالاً در بیزنس خود با ارز آزاد کار میکند، وقتی در فضای بازار سرمایه قرار میگیرد و متوجه میشود که اینجا ارزهای مختلفی وجود دارد، بلاتکلیفی در سرمایهگذار جدید به وجود میآید که حال باید با چه نرخ ارزی تصمیمگیری کند و در صورتهای مالی شرکتها چه نرخ ارزی را در نظر بگیرد؟
صنایع مختلف هم به اشکال مختلف با این موضوع مواجه هستند. برای مثال اوره را به حمایت کشاورزی با چه نرخی بفروشند؟ در بورس کالا با چه نرخی، صادرات با چه نرخی و … حل شدن این بلاتکلیفی ارزی اثرات مثبتی را در کل اقتصاد کشور خواهد داشت که بازار سرمایه به عنوان بخشی از اقتصاد منتفع خواهد شد. امیدواریم روزی این موضوع را ببینیم اما فعلاً این شرایط وجود ندارد و آسیبهای آن را میبینید.
* وضعیت بازار سهام را تا انتهای سال ۱۴۰۳ چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر میرسد سال ۱۴۰۳ سال بهتری برای بازار سرمایه باشد. با توجه به اینکه ریسکهای سیستماتیک جدی تا حدی از بازار سرمایه رد شده و امیدواریم که ریسک بودجه هم با کمترین هزینه برای بازار و به بهترین شکل رفع شود. برای حل این مشکل تلاشهای زیادی توسط نهادهای مالی، سازمان بورس و اوراق بهادار و سایر ارکان بازار در حال انجام است. بنابراین پیشبینی میکنیم بازار ۱۴۰۳ بازار آرام و رو به رشدی خواهد بود. ولی به نظر میرسد اتفاق اصلی در سال ۱۴۰۴ رخ خواهد داد. احتمالاً در سال ۱۴۰۳ امکان کسب بازدهی تا سطحی که بازدهی تجمعی دلار و سایر بازارهای موازی را به شکل تجمعی نسبت به دو سه سال گذشته وجود نداشته باشد اما میتوان امید داشت که بازدهی شاخص و حداقل تورم پوشش دهد و امید داشت که در سال ۱۴۰۴ سال بهتری داشته باشیم.
- ساره صابری – خبــرنگار
- شماره ۵۴۱ هفته نامه اطلاعات بورس