معمولا زمانی دامنه نوسان محدود میشود که ریسک سیستماتیک بسیار بزرگی رخ داده باشد و برای حفاظت از سرمایه های عمومی دامنه نوسان به صورت موقت محدود میشود.پس زمانی که ریسک سیستماتیک اقتصادی،سیاسی،اجتماعی رخ میدهد باید دامنه نوسان محدود شود.اهمیت محدود کردن دامنه نوسان در سرعت به کارگیری و شتاب در انجام این کار است.به عنوان مثال در سال ۹۹ حرکت توده ای در بازار سهام شکل گرفت و زمانی که اخبار در مورد وضعیت مبهم صندوق پالایش به گوش میرسید بهتر بود تا پایان شایعات دامنه به صورت موقت محدود میشد و پس از اتخاذ تصمیم های حمایتی بازار فرود آرام را تجربه میکرد نه یک سقوط مرگبار اما دامنه نامتقارن زمانی اتخاذ شد که وضعیت در سطح بحران حادبود و دیگر نه تنها اثری نداشت بلکه وضعیت را به شدت بحرانی میکرد که متاسفانه همینطور هم شد و بحران به قدری بد بود که اکثر سهام بازار سرمایه قفل صف فروش شدند و با منفی های سنگین بازگشایی شدند.
از طرف دیگر اگر ریسک به گونه ای باشد که مسئولان در این فکر کنند که ممکن است سرمایه ها متلاشی شود نیز از این دامنه محدود استفاده میکنند که اگر نگاهی به نرخ بهره،صورت وضعیت مالی شرکت ها،ریسک های سیستماتیک و درگذشت رییس جمهور و سایر آشفتگی اقتصادی و سیاسی داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که برخلاف آنچه که میبینم شاید در کوتاه مدت تصمیم درستی بوده است اما این تصمیم قطعا تبعات زیادی را نیز درپی دارد.زمانی که دامنه نوسان محدود شود خوب و بد در یک خط قرار میگیرند.نگاهی به بازارهای مالی دنیا نشان میدهد که در اکثر بازارها سرمایه گذاران رفتارهای گله ای انجام میدهند که متاسفانه در بازارسهام نیز وضعیت ما نیز به همین شکل است و حتی در مقیاس با جهان وضعیت بدتری نیز داریم.در حال حاضر سمت تقاضا به شدت ضعیف است و سبزها توان و جانی برای ادامه دادن ندارند پس در این حالت سهم ها در صف فروش قفل میشوند و این برای سهام کوچک و متوسط بسیار بدتر میتواند باشد چرا که در چنین حالت هایی ار موج تقاضا با سرکوب شدید عرضه مواجه خواهد شد و بازیگر یا بازیگران تمایلی به خرید ندارند و این یعنی چنین سهامی میتوانند نسبت به بازار سقوط بسیار بیشترس را داشته باشند و سرمایه گذاران بهتر است اگر سهام کوچک ومتوسط دارند به شدت دقت کافی را داشته باشند و زمانی که اینگونه سهام قفل در صف فروش شوند یا هر روز با حجم کم ۲- را پر و به سمت پایین نزول میکنند و یا اینکه قدرت نقد شوندگی از اینگونه سهام گرفته خواهدشد و یک افشای الف میتواند نسخه اینگونه سهام را بپیچد.
حال در چنین شرایطی باید امید به یک محرک قوی در جهت ایجاد تقاضا در شاخص سازها باشد و از سوی دیگر زمانی که دامنه نوسان ۲ درصد میشود دیگر برای نوسانگیرا جذابیتی ندارد چرا که باید ۱/۵ درصد کارمزد معاملات دهند و عاقلانه نیست در چنین وضعی اقدام به نوسان گیری کنند.
پس باید یک سیاست انبساطی شکل بگیرد تا سمت تقاضا تقویت شود و بازار چند باری حجم خواهد خورد اما در چنین وضعیتی متاسفانه بیش از ۷۰ درصد سهام کوچک و متوسط قفل در صف فروش خواهند ماند پس در نتیجه سهامداران بهتر است اگر شناخت ۹۰ درصدی نسبت به بنیاد یا نوسانات تکنیکالی سهم ندارند حتی با شناسایی ضرر معامله را ترک کنند.
در بورس های مختلف محدودیت دامنه نوسان به گونه های مختلفی انجام میشود به عنوان مثال در بورس آمریکا مدارهای قطع معاملات در نظر گرفته شده و درصورتی که نوسان بسیار تندی رخ دهد معاملات برای چند ساعتی متوقف خواهد شد و این توقف معاملات باعث میشود تا هیجانات اولیه فروکش کند و از سوی دیگر اگر نیاز به حمایت های ملی هست،جلسات سریع برگزار شود تا تصمیم مناسب برای جلوگیری از دامنه نوسان تند اتخاذ شود.
حال اگر به بورس کشورهای مختلف نیز نگاهی کنیم محدودیت دامنه نوسان در کشورهای ترکیه و هند در پی شیوع ویروس کرونا و نوسانات تندی که در پی داشت اتخاذ شد و دامنه نوسان در بازار سهام هند به ۱۰ درصد و در ترکیه به ۵ درصد رسید.از سوی دیگر در سال ۱۹۸۷ نیز یکی از سیاه ترین روزهای بورس آمریکا بود که شاخص داو جونز بیش از ۲۲ درصد ریخت در نهایت بعد از ان قانونی اتخاذ شد که اگر شاخص های اصلی در یک روز بیش از هفت درصد کاهش پیدا کنند معاملات تا اطلاع ثانوی متوقف خواهند شد.البته همانطور که ذکر شد این اقدامات زمانی موفق خواهد بود که متولی بسته های حمایت خود را ارائه دهد و صرفا توقف یا محدود کردن دامنه نه تنها نتیجه ای در پی ندارد بلکه وصعیت را میتواند بدتر نیز کند.
اگر نگاهی به سابقه کشورها در محدود کردن دامنه نوسا داشته باشیم متوجه خواهیم شد در پی بحران مالی در اسیا که در سال ۱۹۹۷ تا ۹۸رخ داد برخی از کشور مثل کره جنوبی و مالزی اقدام به محدودیت دامنه نوسان کردند.زمانی که نگرانی ها در مورد وضعیت اقتصادی به اوج رسید سرمایه گذاران تصمیم گرفتند که دارایی خود را نقد کنند اما این فروش ها نوسانات شدیدی رقم زدم و دولت وارد گود شد و دامنه نوسان ۸ درصد شد که نه تنها اوضاع خوب نشد بلکه کاهش نقدشوندگی چنان وضعیت اشفته ای را به وجود اورد که حتی سرمایه گذاران بلند مدت نیز از ترس وارد این صف های فروش شدند و بازار بورس کره و مالزی سقوط کرد.اگر به وضعیت مطلوب و عدم مطلوب نگاه کنیم متوجه میشیم که این کاهش دامنه نوسان صرفا از سر ناچاری است و در صورت ادامه دار بودن و عدم حمایت مناسب میتواند فاجعه ای بزرگ رقم بزند.
نوید رجایی کارشناس بازار سرمایه