شرق: در آستانه معرفی کابینه چهاردهم به نظر میرسد بسیاری از وعدهها پیرامون حضور پررنگ اهل سنت، جوانان و زنان عملا محلی از اعراب ندارد. درحالیکه تصورات و پیشبینیها حکایت از آن داشت که دولت مسعود پزشکیان بهدنبال یک پوستاندازی جدی با هدف چابکسازی کابینه خود است و در این راستا سعی دارد یک شمایل متفاوت از دولتش، مشخصا با جوانگرایی به نمایش بگذارد. تا به اینجای کار، رئیسجمهور جدید حداقل در باب انتخابات و انتصابات در نهاد ریاستجمهوری از چهرههای جوان استفاده نکرده است و طبق گمانهزنیها خبری هم از حضور جوانان در میان نامزدهای پیشنهادی برای وزارتخانهها شنیده نمیشود. البته محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور در نوشته خود موضوع جوانگرایی در کابینه را مجددا پیش کشید و اینگونه نوشت: «خوشبختانه اطلاع پیدا کردم که تعدادی از متخصصین جوانی که در کمیتهها و شورای راهبری بررسی و پیشنهاد شده بودند، امروز به عنوان معاونین و مدیران ارشد سازمان برنامه و بودجه منصوب شدند. بار دیگر تأکید میکنم که هنوز گمانهزنیها در مورد اعضای کابینه در حد خبرسازی است و انشاءالله بهتدریج وضعیت روشنتر خواهد شد».
با وجود این بر حسب اخباری که میرسد امیدها به حضور پررنگ جوانان در کابینه جدید چندان پررنگ نیست و در همینباره چهرههای سیاسی، مقامات و مسئولان هم درباره ضرورت جوانگرایی در دولت پزشکیان توصیهها و پیشنهادات خود را مطرح کردهاند. کمااینکه علی شیرینزاد، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، از مشخصات دولت ایدئال چهاردهم گفته است و در یک نگاه آسیبشناسانه عنوان کرد: «اکثر دولتها شعار جوانگرایی و استفاده از ظرفیتهای نخبگان جوان را میدهند اما در عمل کمتر شاهد این موضوع بودهایم؛ البته احترام به باتجربهها واجب است، اما باید یک تحولی نیز رخ دهد». به باور این نماینده مجلس: «موضوعاتی مانند فرار مغزها و رفتن جوانان نخبه از کشور به دلیل این است که از این افراد در جایگاههای مختلف نظام استفاده نکردهایم. وقتی این افراد دیده نمیشوند، از کشور خارج میشوند. بنابراین توقع داریم فضای سیاسی کشور باز و از انحصار خارج شود و مطابق شعارهای آقای پزشکیان عمل شود». عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در ادامه گفته خود این توصیه را داشت که «لازم است تا کابینه پیشنهادی آقای پزشکیان از رزومه، تعهد و تخصص کافی برخوردار و به اصول جمهوری اسلامی پایبند باشند».
تعریف متفاوت از جوانگرایی در کابینه چهاردهم
اقدام مسعود پزشکیان در سپردن معاونت راهبردی ریاستجمهوری به محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران، از آن دست اتفاقاتی بود که انتقاداتی جدی را متوجه رئیسجمهور کرد. برخی با تأیید و حمایت از این انتخاب، میگویند ظریف میتواند بهترین گزینه برای این عنوان باشد و برخی نیز معتقدند این انتخاب، صحیح نیست و بهتر بود جا برای جوانترها باز شود. فرارو در همینباره نوشت: «با توجه به اینکه محمدجواد ظریف به عنوان ریاست شورای راهبری نیز فعالیت میکرد، برخی انتظار داشتند پس از پایان کار، ظریف در پشت صحنه فعالیت کند و سمت اجرائی دریافت نکند. عدهای از منتقدان نیز ضمن اشاره به سنوسال افرادی که تاکنون انتخاب شدهاند، میگویند با توجه به اینکه رئیسجمهور در آستانه ۷۰سالگی است، انتخاب معاون ۷۳ساله، معاون اجرائی ۷۰ساله و رئیس دفتر ۶۵ساله، با مقوله جوانگرایی مد نظر رئیسجمهور در تضاد است».
به دنبال طرح همین مباحث در حوزه ضرورت جوانگرایی در دولت پزشکیان، سیدمحمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب و مشاور رئیسجمهور در دولت اصلاحات نیز تعریفی متفاوت از جوانگرایی پیش کشید و بیان کرد: «در بحث سنوسال افرادی که توسط دولت چهاردهم جذب میشوند و نیز در تعریف جوانی و ضرورت جوانگرایی در مدیریت کشور، تناقضاتی شکل گرفته است»؛ چراکه از منظر ابطحی: « اگرچه در اوایل انقلاب، ۲۲، ۲۳سالهها، جوانان انقلاب بودند و مسئولیتهای رده دوم و سوم میگرفتند و بزرگان انقلاب از جمله آیتالله خامنهای، آیتالله هاشمی، با سنوسال حدود ۵۰ سال، پیران یا بزرگان مدیریت کشور بودند، اما حالا تعریف پیران و بزرگان مدیریت کشور به ۸۰ سال رسیده و تعریف جوانی نیز به ۵۰ سال رسیده و این در حالی است که اکنون نسل جدید و تحصیلکرده متخصص کم نداریم. البته مدیریت نسل قبلی با افرادی بود که روزهای سخت و دشوار کشور را تحمل کرده بودند، اما اختلاسها و دستدرازیها به بیتالمال هم توسط افراد گزینششده رخ داده بود. باید دید در دولت چهاردهم سکان مدیریت کشور در بخشهای مختلف در دستان چه افرادی خواهد بود».
هدایتالله آقایی، فعال سیاسی اصلاحطلب هم باور متفاوتی از جوانگرایی دارد و از دید او نیز «جوانگرایی بدین معنا نیست که امروز در بالاترین سطوح حتما کسانی را که تجربه کافی ندارند و در کار استخوان نرم نکردهاند، به کار گماریم. جوانگرایی باید به معنای کادرسازی باشد. مثلا وزارتخانه بزرگی مانند صنعت، معدن و تجارت که خودش حداقل سه وزارتخانه و گاهی اوقات اگر معاون و فلزات را هم اضافه کنیم چهار وزارتخانه میشود و آن را به فردی بدهیم که مراحل را طی نکرده، در اصل مثل شرایطی است که سکان کشتی را در دریای طوفانی به دست شخصی بدهیم که تجربه زیادی ندارد. اما اگر یک شخص پخته در رأس یک وزارتخانه باشد و بتواند کادرهای خود از بین افراد جوانتر بگذارد تا آنها هم تجربه پیدا کنند و در رأس قرار بگیرند، بسیار بهتر میتوان کارها را به پیش برد. درست مثل سلسلهمراتب ارتش است که مثلا وقتی فردی هنوز درجه گروهبانی را طی نکرده نمیتوان یکدفعه او را فرمانده ارتش کرد و طبیعتا کار اشتباهی است و نمیتوانیم به آن جوانگرایی بگوییم».
با توجه به آنچه مطرح شد، آقایی در ادامه بیان میدارد: «در شعارهای آقای دکتر پزشکیان باید بازنگری شود. اولا، متوسط سنی برای چینش کابینه و مدیران گفته نشده که مثلا 60 سال جوان است یا پیر حساب میشود؛ کمااینکه برخی مقامات بالای 70 و 80 سال دارند. ولی وزارتخانهای که سرنوشت کل آن بخش را تشکیل میدهد نمیتوان به افراد کم تجربه سپرد. به نظر میرسد که این بحث را باید مقداری از تابو بودن خارج کنیم». بااینحال این فعال سیاسی اصلاحطلب تصریح میکند: «البته هرچه قدرت بدنی و نشاط جوانی در افراد باشد قطعا بهتر میتوانند مدیریت کنند، اما در اینجا نمیتوان سن خاصی را برای انتخاب در رأس وزارتخانهها گذاشت ولی میشود در سطوح اجرائیتر جایی که به نیروی بدنه بیشتری احتیاج است افراد جوان بگذاریم. اما در جایی که باید کوه تجربیات همراه باشد باید کسانی که با سعی و خطا با سرمایههای مردم تجربههایی پیدا کردند حتما رأس کار قرار بگیرند. البته در سمتهای عالی مثل معاونتها، عیب و ایرادی دیده نمیشود و باید منتظر ماند در سمتهای اجرائیتر متوسط سن وزارتخانهها از 60 سال بیشتر نباشد و مدیران کل و معاونان باید میانگین 50 سال یا حتی کمتر باشند و دستگاهها و بنگاههای اقتصادی، افراد پرتحرکتر و نیروهای جوان میخواهند».
از نوچههای قدرت تا بوی کهنگی در دولت!
برخلاف آنچه ابطحی و آقایی از مقوله جوان و جوانگرایی سیاسی در دولت پزشکیان مطرح کردهاند، برخی سیاسیون دیگر کاملا متفاوت و حتی متضاد از این نگاه و با ادبیاتی صریح و بدون تعارف، حضور چهرههای تکراری و سالخورده در دولت جدید را زیر سؤال میبرند. همچنان که حشمتالله فلاحتپیشه در گفتوگویی با خبرآنلاین از کلیدواژه «نوچههای قدرت» یاد میکند و تأکید دارد: «پزشکیان باید بداند که اصل اول تغییر و تحول مدیریتی، پایاندادن به حضور همیشگی نوچههای قدرت است؛ یعنی کسانی که واقعا نان نوچهبودن خودشان را میخورند، همیشه در دولتهای مختلف حاضرند، حتی اگر وزیر نباشند، عناوین دیگری مثل مشاور و هیئتمدیره شرکتهای دولتی و… را حفظ میکنند، اما درنهایت نوچههای گروههای قدرت هستند و به هیچ عهدی با رئیسجمهور پایبند نخواهند بود».
در ادامه همین نگاه صریح نماینده ادوار مجلس، او گفت: «متأسفانه برخی از افرادی که از روز شنبه مدعی پیوستن به کابینه آقای پزشکیان شدند بوی کهنگی میدهند و بارها فرصت خدمت به مردم و کشور را از دست دادهاند. آقای پزشکیان باید بداند که رأی مردم به او رأی به تغییر است. کابینه آقای پزشکیان باید دنبال تغییر باشد و اگر قرار بود مردم وضع موجود را انتخاب میکردند، رأیشان فردی غیر از آقای پزشکیان بود. هیچکدام از کسانی که در شکلگیری وضع موجود نقش داشته و در دولتهای مختلف فرصتها را هدر دادند، نمیتوانند کمکی به آقای پزشکیان کنند. واقعا برخی از اسامی که یکباره مطرح شدند، بوی کهنگی میدهند و همین سیاستمداران کهنه موجب یأس مردمی میشوند که به تحول در دولت آقای پزشکیان خوشبین هستند». البته بودند دیگر چهرههای سیاسی که با ادبیات طنز هم درباره جوانگرایی دولت چهاردهم مواضعی را مطرح کردهاند. همچنان که پیشتر غلامرضا تاجگردون با اشاره به جوانگرایی در دولت چهاردهم در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «نمیدونم چرا ما پیرمردها وقتی موهامونو رنگ میکنیم فکر میکنیم جوون شدیم».
کمپینهای عبوس
اگر از طعنه تاجگردون عبور کنیم، یقینا پیرو آسیبشناسی بیپرده حشمتالله فلاحتپیشه و طرح کلیدواژههایی چون «نوچههای قدرت» و «بوی کهنگی در دولت» شاهد جولان سیاسی و رسانهای برای به محاق رفتن جوانان از کابینه چهاردهم هستیم. برای نمونه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دولت چهاردهم، اگرچه چهرههای جوان و صاحبنامی مطرح شدهاند، اما کمپینهای تبلیغاتی چهرههای بانفوذ سبب حذف تدریجی نامزدهای جوانی شد که از داشتن رسانه برای مطرحشدن دانش و توانایی خود بیبهره بودند. این در حالی است که سؤال اساسی اینجاست که برای رسیدن به یک تعالی فرهنگی چگونه میتوان از این بیاخلاقیهای سیاسی عبور کرد و آیا تداوم شرایط کنونی میتواند اثری ارزشمند و جدی را بر حوزه فرهنگ کشور در دولت آتی داشته باشد؟
به طور قطع این روزها یکی از عارضههای سیاسی که مطرح میشود جولان این کمپینهای تندوتیز و عبوس است که بیشتر از هرجای دیگری شاید نحوه فعالیت خود را در مورد وزارت فرهنگ نشان داده است تا چهره جوان مطرح در آن به حاشیه رانده شود. فارغ از این میتوان با قاطعیت گفت که در این دوره و برای انتخاب وزرای دولت چهاردهم، فعالیت این کمپینها که نمادی از بیاخلاقیهای سیاسی بودند، میتواند یک خاطره ماندگار شود. مگر آنکه در همین اندک روزهای باقیمانده تا معرفی کابینه در مورد همه پازلهای اجرائی دولت، مسئولان دولت چهاردهم نشان دهند که بدون توجه به این کمپینها تصمیمگیری کردهاند. بداخلاقیهای سیاسی یا راهانداختن کمپینهای تقابل با نیروهای جوان برای تصاحب کرسیهای وزارت فارغ از ماجرای حذف چهرههای باصلاحیت، این نگرانی را ایجاد میکند که چنین اتفاقی در آینده باز هم تبدیل به یک ناکارآمدی در برخی از وزارتخانههای دولتی شود. چون افرادی که میتوانند با توجه به امکانات سیاسی خود چنین کمپینهایی راهاندازی کنند، قطعا اگر وزیر هم باشند باید به نیروهای سیاسی که همراه آنان بودند و مانورهای غیراخلاقی در کمپینها از خود نشان دادند روی خوشی نشان دهند که بر حسب تجربه، این نخستین قدم برای ناخشنودی فرایندها و شکلگیری ناکارآمدی در آینده خواهد بود. پرهیز از توجه به فعالیت و هیاهوی کمپینهای سیاسی یک هشدار جدی برای مسئولیت راهبردی دولت چهاردهم است که پتانسیل و امید در سایه این دولت با یأس همراه نشود. برای دولت چهاردهم هیچچیز نباید از صلاحیت، شایستگی و کارآمدی مهمتر باشد، چون دولت مسعود پزشکیان قطعا پتانسیل این دغدغه تاریخی را دارد؛ مؤلفهای که از حالا کمپینهای عبوس سیاسی در حذف رقبای کابینه برای آن خطونشان کشیدهاند.
source