علی طهایی-عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی: در این یادداشت براساس تجارب بینالمللی، تمرکز بر این است که چرا یک کشور ممکن است تلاشها و منابع را در دیپلماسی علمی و علم بینالملل سرمایهگذاری کند تا بتواند از منافع آن در راستای قدرت ملی و سازمانهای دولتی، در سطح بینالملل بهره ببرد. این تقسیمبندی راهبردی دیپلماسی علمی در سه بخش ارائه میشود:
اقدامات طراحیشده برای پیشبرد مستقیم نیازهای ملی یک کشور
اقدامات طراحیشده برای رسیدگی به منافع فرامرزی
اقدامات طراحیشده برای رفع نیازها و چالشهای جهانی
برای اینکه کشوری هرگونه سرمایهگذاری در این زمینه انجام دهد که از دیپلماسی علمی حمایت کند، اقدامات باید به طور مستقیم یا غیرمستقیم برای پیشبرد منافع ملی آن دیده شود، اما منافع ملی را میتوان با توجه به انگیزهها و راهبردها تجزیهوتحلیل منطقی کرد و تا حدی استدلال و الزامات سیاسی را نیز دخیل کرد. چارچوب عملی دیپلماسی علمی، میتواند به تولید ابتکارات مؤثر و هماهنگی بیشتر در دولت کمک کند. توسعه این طبقهبندی جدید برای دیپلماسی علمی نیز برجسته است و نیاز به وزارتخانهها برای اطمینان از تجهیز و دسترسی به آنها با تخصص مناسب است. در تعداد نسبتا کمی از وزارتخانههای امور خارجه کشورها سازوکارهای مشاوره علمی اختصاص داده شده است؛ اگرچه بسیاری از دیپلماتها سوابق علمی مرتبط دارند، ولی در جهت خاصی هدفگذاری نشدهاند. در سالهای اخیر، تلاشهای فزایندهای هم در داخل دولتها و هم از طرف گروههای خارجی، از ذینفعان و کارشناسان انجام شده است تا به وزارتخانههای خارجه پیشنهاد دهند که نیاز به سازوکارهای مشاوره علمی رسمی را در نظر بگیرند. نقش، توصیف و عناوین کسانی که با وزارتخانههای خارجه درگیر هستند، متفاوت است، اما در بیشتر موارد، آنها به عنوان مشاور ارشد علمی معرفی میشوند. همه این شخصیتها در ارتقای عملکرد دیپلماتیک نقش دارند، اما کموبیش در زمینههای فنی خاصتری که از سوی وزارتخانههای خارجه انجام میشود، مشارکت دارند. تا حدی، این نشاندهنده موقعیت متفاوت تجارت و کمکهای خارجی در داخل وزارتخانههای خارجه خاص است. در همین حال برخی کشورهای دیگر به دنبال توسعه ظرفیتهای خود در این زمینه بودهاند. همانطور که علم در خدمات خارجی ادغام میشود، ذینفعان از درنظرگرفتن عوامل کلیدی که میتوانند نقش مشاور ارشد علمی را مؤثرتر کنند، سود خواهند برد. براساس بررسیها، رویکردهای کاربردی میتواند به شرح ذیل بیان شود. در مجموع، آنها نشاندهنده آرمانی هستند که دستیابی به آن برای هر کشوری دشوار است. درحالیکه پایبندینداشتن به یک یا برخی، لزوما منجر به شکست نمیشود، ولی همه موارد باید مهم و کلیدی در نظر گرفته شود. از عوامل موفقیت مشاوران ارشد علمی در وزارتخانه امور خارجه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
همکاری در راستای دولت
ارتباط استراتژیک و عملیاتی قوی بین مشاور ارشد علمی در وزارت امور خارجه و دیگر بخشهای دولتی که مسئولیت سیاستهای علم و فناوری را برعهده دارند، مانند تحقیقات، آموزش و صنعت ضروری است و این بخشی از حصول اطمینان از اثربخشی مشاوران ارشد علمی است. مسائل مربوط به سیاست خارجی که مستلزم مشاوره علمی است، اغلب شامل اقدامات بیش از یک بخش دولتی است. بااینحال برخی از بخشها ممکن است ابعاد دیپلماتیک یک تعامل بینالمللی خاص را به طور کامل درک نکنند؛ بنابراین اقدام مشترک مقامات وزارتخانههای مربوطه میتواند به اندازه اقدامات مقامات وزارت خارجه در دستیابی به اهداف سیاست خارجی مهم باشد.
ارتباطات و پشتیبانی در داخل وزارت خارجه
از مشاوران ارشد علمی باید انتظار داشت که به طور منظم با شخصیتهای کلیدی وزارت خارجه تعامل داشته باشند و درباره مسائل دیپلماتیک مشاوره ارائه دهند؛ علم میتواند به آگاهیبخشی گفتوگوها کمک کند. تعاملات شخصی در هر دو سطح سیاسی و خدمات مدنی همیشه برای امکان تبادل اطلاعات مفید، مؤثر است. در راستای خدمات مدنی، فعالیت مشاور ارشد علمی طیف وسیعی از مسائل مربوط به علم سیاست خارجی را پوشش میدهد. به طور جداگانه، مشاور ارشد علمی ممکن است به شناسایی و ایجاد روابط علمی با کشورهای شریک کمک کند. هر اولویتی که یک کشور خاص ممکن است برای مشاور ارشد علمی خود شناسایی کند، این موقعیت باید منابع کافی برای اجرای دستور کار خود داشته باشد.
ارتباط با جامعه علمی
مشاور ارشد علمی باید یک چهره تثبیتشده در جامعه علمی باشد و به اندازه کافی تجربه داشته باشد تا اعتمادبهنفس را در خدمات مدنی ایجاد کند. در حالت ایدئال، یکی از موارد صلاحیتهای مشاوران باید شامل ارتباط با صنعت باشد. در مجموع، چنین ویژگیهایی اجازه خواهند داد مشاوران ارشد علمی برای گردهمآوردن تخصص علمی از سراسر خدمات مدنی، دانشگاهی و بخش خصوصی اقدام کنند. در واقع، موفقیت مشاور ارشد علمی به توانایی ایجاد یک شبکه متنوع با تیمهای جامعه علمی بستگی دارد. علاوهبراین مشاور ارشد علمی باید به دنبال حفظ اعتبار شخصی خود در نهاد علمی باشد؛ چه با برعهدهگرفتن یک موقعیت رهبری در یک موضوع سیاسی خاص یا فعال باقیماندن به عنوان یک پژوهشگر. مشاور ارشد علمی به نوبه خود درخواستهایی را برای سخنرانی به عنوان یک دانشمند هنگام بازدید از کشورهای خارجی یا در جلسات بینالمللی دریافت خواهد کرد. چنین وضعیتی پذیرش گسترده مشاور ارشد علمی را نهتنها در جامعه علمی بینالمللی، بلکه از طرف بخش خاصی از جامعه که مشاور ارشد علمی ممکن است بخواهد بر آن تأثیر بگذارد، تسهیل میکند. مشاور ارشد علمی با ارتقا از طریق شبکهای که او به آن تعلق دارد، تقویت خواهد شد.
دسترسی به تیمهای علم و فناوری
بسته به دامنه نقش خود، مشاور ارشد علمی ممکن است به کمک تیمهای اختصاصی نیاز داشته باشد. به عنوان مثال، برای مطالعات کاربردی یا نگارش مطالب مختصر برای مقامات یا حتی وزرا. در اینجا نیاز به دسترسی به شبکههای پشتیبانی علمی بسیار گسترده با توجه به مسئولیت مشاور ارشد علمی برای ارائه مشاوره درباره موضوعات متعدد مطرح میشود. در برخی شرایط، مشاور ارشد علمی ممکن است نیاز به کمک به ایجاد یک هیئت مشورتی خارجی داشته باشد که از کارشناسان بخشهای مختلف مانند هیئت مشاوران برای ارتقای دیپلماسی علم و فناوری یا از طریق ارتباط با آکادمیهای ملی با مسئولیت علوم، علوم اجتماعی، مهندسی و پزشکی استفاده میکند. به طور کلی، مشاور ارشد علمی باید برای حفظ رابطه خوب با آکادمیهای کلیدی تلاش کند و درعینحال استقلال آکادمی را بسته به زمینه خاص به رسمیت بشناسد. همچنین میتواند با کار و ایجاد ارتباط نزدیک با وابستههای علمی مستقر در سفارتخانههای کشور، حوزه کاری این دفتر را گسترش دهد. همچنین، مشاور ارشد علمی باید با هدف ایجاد روابط قوی و سازنده با گروه کامل وابستههای علمی خارجی مقیم کشور خود و در نتیجه، تقویت نمایه علمی آن، تلاش کند.
source