آرمان امروز  : محسن غرویان استاد حوزه علمیه قم گفت: متأسفانه تقریباً همه چیز کشور ما سیاسی شده است و حتی در علم، دانش، تفکر و فلسفه هم خط‌کشی‌های سیاسی و گروهی را انجام می‌دهند. علت آن همین دکان‌داری است؛ یعنی بیاییم حرف‌های به اصطلاح علمی را به نفع سیاست و قدرت تفسیر کنیم و این خط‌کشی‌ها را انجام دهیم تا بگوییم ما هم حرف علمی داریم! در حالی که حوزه‌ی علم و فلسفه و تفکر، قواعد و میزان‌های خود را دارد. اما سیاست بحث دیگری است و نباید اخلاق، علم، دانش و فلسفه را سیاسی کنیم و خط ‌‌بندی جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب درست کنیم
وی ادامه داد: امروزه عده‌ای در جامعه‌ی فعلی ما که متأسفانه برخی از آنان در کسوت روحانیت هستند، حرف‌هایی می‌زنند درباره اینکه علم، کفر و ایمان دارد و باید ببینیم که علم در چه سرزمین و چه منطقه‌ی جغرافیایی پدید آمده است؟ اگر آن منطقه، منطقه‌ی کفر است، علم کفری است و اگر آن منطقه، منطقه‌ی ایمان است، علم مؤمن است؛ برخی، یکسری حرف‌های بی‌پایه و اساس و غیرعقلایی را مطرح می‌کنند و عده‌ای از جوانان و مردم را فریب می‌دهند. از این گونه مقولات مطرح می‌کنند که چون بلاد غرب، بلاد حکومت شیطان و کفر است، بنابراین هر چه از علوم غربی بیاید، بر باطل هستند و از این حرف‌ها. در حالی که واقعیت این است که همین دستاوردهای علوم تجربی و علوم غربی، زندگی بشر را اداره می‌کند. به هر حال مصنوعات و تکنولوژی‌های مختلفی که امروزه زندگی بشر را اداره می‌کند، دستاورد همین علوم است.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: ما در اینجا بحث‌های فلسفی و منطقی نداریم که آیا این علوم صد درصد مطابق با واقع‌اند یا نه؟ این بحث دیگری است. ولو اینکه این علوم، ظنی هم باشند اما این‌ها نسبت به عقاید، باورها و علوم دیگری که ما می‌سنجیم، کاربردی‌ترند و زندگی بشر را راحت‌تر کرده‌اند، رفاه بیشتر برای مردم آوردند، بیماری‌ها را کم کردند و… . ما از این حیث می‌گوییم و نباید به اسم دین، علم ایمانی و اسلامی و علوم اسلامی، همه‌ی این علوم تجربی را محکوم به بطلان کنیم. لذا تقسیم‌بندی علم ایمانی و علم کفری و … را به هیچ وجه بنده نمی‌توانم بپذیرم، چرا که این تقسیم‌بندی هیچ استدلال محکمی ندارد.
وی افزود: بنابراین، تجربه‌ی عده‌ای از عوام که درس خوانده نیستند، نشان می‌دهد که ما باید از علوم جدید استفاده کنیم، از این‌ها در زندگی خود استفاده کرده و ثمرات آن را ببینیم. این‌ها با اینکه تحصیل‌کرده نیستند اما تفکر علمی دارند و برای علوم و دستاوردهای علم بشر، ارزش قائل هستند. به عکس، عده‌ای تحصیلاتی دارند اما تفکر علمی ندارند؛ این‌ها درگیر یکسری شبهات و خرافات ذهنی هستند، در ذهن خودشان خیالاتی دارند و همین تقسیم‌بندی که اشاره کردم یکی از این نمونه‌ها است که علم فیزیک، شیمی و ریاضیات را به مؤمن و کافر تقسیم کنیم؛ این مبنای غلط و خطرناکی است که متأسفانه عده‌ای از جوانان را هم فریب داده و جذب کرده است و برخی از آقایان هم از این نوع حرف‌ها می‌زنند.
وی در نهایت خاطر نشان کرد: تأسفانه برخی از سوی حاکمیت می‌آیند و این افراد را به کار می‌گیرند تا از حرف‌های شبه علمی را برای استفاده‌های سیاسی جناح و گروه خاص خودشان مطرح کنند. در حالی که ما می‌بینیم دانشگاهیان تحصیل‌کرده و آزاداندیش، این دو حیثیت را از هم جدا می‌کنند و نمی‌گذارند از افکار آن‌ها سوءاستفاده سیاسی شود. متأسفانه تقریباً همه چیز کشور ما سیاسی شده است و حتی در علم، دانش، تفکر و فلسفه هم خط‌کشی‌های سیاسی و گروهی را انجام می‌دهند. علت آن همین دکان‌داری است؛ یعنی بیاییم حرف‌های به اصطلاح علمی را به نفع سیاست و قدرت تفسیر کنیم و این خط‌کشی‌ها را انجام دهیم تا بگوییم ما هم حرف علمی داریم! در حالی که حوزه‌ی علم و فلسفه و تفکر، قواعد و میزان‌های خود را دارد. اما سیاست بحث دیگری است و نباید اخلاق، علم، دانش و فلسفه را سیاسی کنیم و خط ‌‌بندی جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب درست کنیم. علم که اصول‌گرا و اصلاح‌طلب ندارد و دانش، فیزیک، فیزیولوژی و طب را نمی‌شود در دسته‌بندی خودمان بیاوریم. این کار‌ها ضربه به علم، فکر، عقل، تفکر و اندیشه است..

source

توسط spideh.ir