یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ – ۱۰:۳۵
حرفه معاملهگری به راحتی میتواند زندگی یک شخص را نابود کند! این یک نصیحت نیست، این یک هشدار است! همه به این امید که درآمد اضافی و دلاری کسب خواهند کرد وارد این حرفه میشوند، اما هر کسی نمیتواند از این بازار جان سالم به در ببرد! یعنی نه تنها احتمال زیان مالی وجود دارد، بلکه شاید زندگی شخصی او هم نابود شود!
معاملهگری یک مهارت است. برخی از افراد بدون اینکه حتی خودشان هم متوجه شوند، معاملهگرند! اما برای عموم مردم قضیه فرق میکند. یعنی سایرین باید مهارتهای معاملهگری را یاد بگیرند.
معاملهگری و سرمایهگذاری میتواند خیلی ساده به یک قمار تبدیل شود و فرد هم به جای اینکه معاملهگر شود، بعد از چند سال به یک قمارباز بازنده تبدیل شود! شاید برای افرادی که تجربهای ندارند و در ابتدای راه هستند، این هشدار برایشان ترسناک به نظر برسد. حقیقت امر هم همین است! اگر برنامهای ندارید، از ورود شتاب زده به بازار خودداری کنید و بترسید!
روال تکراری آشنایی و ورود افراد به حرفه معاملهگری!
اگر از اکثر معامله گران بپرسید که چگونه با بازارهای مالی به خصوص بازار فارکس، سهام و یا ارز دیجیتال آشنا شدهاند، داستانی تکراری را تعریف خواهند کرد!
یا از شبکههای اجتماعی با حرفه معاملهگری آشنا شدهاند و یا از طریق دوست و آشنا. ایرادی ندارد که از چه طریقی با بازارهای مالی آشنا شدهاید. اما محرک و انگیزه این کار چه بوده است؟ چرا یک لحظه به این فکر کردهاید که شاید بهتر باشد به یک معاملهگر تبدیل شوید؟
اکثر افرادی که به بازارهای مالی روی میآورند، به خاطر نارضایتی از شغل و درآمد فعلی است. یا شغل درست حسابی ندارند، یا شغل خوبی دارند اما درآمد مطلوبی ندارند. همه به خاطر پول در این راه قدم بر میدارند. باز هم ایرادی ندارد و این حق هر کسی است که راهی را انتخاب و آن را تجربه کند.
مشکل از زمانی شروع میشود که فرد از واقعیت دور میشود! به نظر شما واقعیت شغل معاملهگری چیست؟ معاملهگر کسی است که با چند ساعت کار ساده و آسان به درآمدهای خارقالعاده میرسد و همیشه در حال سفر، تفریح و ولخرجی است؟
حقیقت حرفه معاملهگری
معاملهگری شغل سختی است. هر معاملهگر، روزانه چندین نوع اطلاعات را از بازارها و محیط اطراف خود دریافت میکند. باید این اطلاعات را مرتب کند و روی آنها پردازش انجام دهد. پردازش اطلاعات به او کمک میکند که به یک دانش و دیدی از اتفاقاتی که در اطراف او میافتد برسد. این دانش به او کمک میکند تا با چشمانی باز و برنامه مشخص به هدف خود برسد!
پس اگر میخواهید به دنیای معاملهگری وارد شوید، اول باید از خودتان بپرسید که حوصله پردازش اطلاعات مالی و اخبار اقتصادی را دارید؟ اصلاً با برنامه کار میکنید؟ چقدر اهل برنامهریزی هستید؟ اگر میخواهید به هدفی برسید، چند برنامه برای آن تهیه میکنید و چگونه ابزار و منابعی که در اختیار دارید را برای رسیدن به هدف مالی مدیریت میکنید؟
چرخه تکراری و حوصله سر بر معاملهگری
معاملهگری یک چرخه تکراری و حوصله سر بر است و اگر درآمدی در کار نباشد میتواند به یک اتلاف وقت و زندگی هم تبدیل شود! معاملهگر هر روز باید اطلاعات را پردازش کند تا به روند کلی بازار پی ببرد. سپس با طراحی یک برنامه (استراتژی) وارد بازار میشود و از فرصت پیش آمده استفاده میکند.
او اول محیط را شناسایی میکند. سپس با منابع و ابزاری که دارد، به اتفاقات محیط واکنش نشان میدهد!
او این کار را هر روز به مدت چندین سال باید تکرار کند. نکته جالب توجه این است که هر کسی استراتژی خاص خود را دارد. یعنی یک نسخه عمومی برای موفقیت در بازار وجود ندارد! این هم هشداری است که باید به آن توجه کنید! هیچ استراتژی عمومی وجود ندارد! اگر استراتژی موفق است، تنها برای طراح آن کارایی دارد. شما باید به دنبال ساخت و طراحی استراتژی خودتان باشید!
یک تست ساده برای اینکه بدانید به درد حرفه معاملهگری میخورید یا خیر؟
در این بخش یک تست ساده میگیریم. نتیجه این تست کمک میکند تا پی ببرید که قرار است پول و زندگی شخصیتان فدای حرفه معاملهگری شود یا نه میخواهید از راه درست و با درک واقعیات یک تصمیم منطقی بگیرید؟ تصمیمی که نتیجه آن میتواند ورود به حرفه معاملهگری و یا دوری از آن باشد. فرقی نمیکند که چندین سال در این بازار بودهاید و یا در ابتدای راهید! حتماً این تست را انجام دهید!
سؤال: رسیدن به هدف چقدر برایتان مهم است؟
اگر شما هم جزو افرادی هستید که حاضرید همهچیز را در راه رسیدن به هدف از دست بدهید و همه کس و همه چیز را فدای هدفتان کنید، حرفه معاملهگری زندگی شما را نابود خواهد کرد! روحیات شما با حقیقت حرفه معاملهگری و سرمایهگذاری سازگاری ندارد! نه تنها زندگیتان نابود خواهد شد که حتی معاملهگر هم نخواهید شد!
اصل اول موفقیت در حرفه معاملهگری و سرمایهگذاری، محافظت از سرمایه و دارایی است. اگر حاضرید همه چیز را فدا کنید، اصل اول موفقیت را نقض کردهاید!
سؤال: چقدر تبلیغات یا حرف دیگران روی تفکرات و تصمیمگیریهای شما تأثیر دارند؟
همه ما تحت تأثیر محیط اطرافمان قرار میگیریم. تبلیغات روی همه تأثیر میگذارد. حرف و نگاه دیگران برای همه ما مهم است. اما تا چه اندازه؟ حاضرید تصمیمی که گرفتهاید را به خاطر حرف دیگران تغییر دهید؟ حاضرید تنها برای خشنودی دیگران کارهای عجیب و غریب انجام دهید و به خودتان و خانوادهتان آسیب وارد کنید؟
محیط و افرادی که اطراف ما هستند همیشه برای همه ما انسانها اهمیت دارند. اما برای معاملهگر، درجه اهمیت دیدگاه و نظرات دیگران ناچیز است. پروسه تصمیمگیری یک معاملهگر کاملاً شخصی است. معاملهگر در انزوای کامل تصمیم میگیرد!
سعی کنید خود را خوب بشناسید. به طور مثال در چند تصمیم اخیری که گرفتهاید، دیدگاه دیگران چقدر در این تصمیمات تأثیرگذار بودهاند؟ دیدگاه و نظرات افراد خبره حکم مشاوره را دارند. اما دیدگاه و نظرات افراد سایرین تنها یک نویز است. چقدر به این نویزها توجه داشتهاید؟
سؤال: چند بار شکست را میتوانید تحمل کنید؟
در پاسخ به این سؤالات اغراق نکنید. باید پاسخ شما با واقعیت و حقیقت زندگی و رفتار شما همخوانی داشته باشد.
در معاملهگری ممکن است چندین بار بازارهای مالی را تحلیل کنید. با توجه به تواناییها خود برنامه مشخصی هم برای آن بنویسید. برنامهای که نشان دهد شما چگونه به بازار واکنش نشان خواهید داد. بعد از همه این کارها، شاید شکست بخورید! شاید بازار به نوعی تغییر کند که تحلیل یا دانشی که از بازار دارید باطل شده باشد. این شکست نیست! اما برای افرادی که دوست دارند همیشه برنده باشند، یک شکست محسوب میشود.
بار روانی این اتفاق میتواند سنگین باشد. میتواند فرد را نابود کند. شاید معاملهگر نه تنها خودش که زندگی و محیط و جهان را هم زیر سؤال ببرد، اما قبول نکند که این فقط یک شکست ساده بوده و باید از آن عبور کند.
سؤال: به دنبال راه حل میگردید یا پاک کردن صورتمسئله؟
معاملهگر هر روز با مسائل پیچیده مواجه است. نسخه ساده و عمومی وجود ندارد که بتوانید به کمک آن تمام مسائل را حل کنید!
شاید مجبور شوید برای حل یک مسئله، چندین برنامه کوتاهمدت و کوچک اجرا کنید تا به هدف برسید! اگر مسئلهای به وجود آمد، باید به دنبال راه حل باشید. اگر شما هم جزو افرادی هستید که اگر سه بار از آنها سؤالی بپرسید جوش میآورند و اعصابشان خرد میشود، باید بدانید که شما با حرفه معاملهگری تفاهمی ندارید! حرفه معاملهگری شما را به چالش خواهد کشید.
سؤال: چقدر تعصب دارید؟
دنیای بازارهای مالی هر روز و هر ثانیه در حال تغییر است. یک اتفاق ساده و لحظهای میتواند کل بازار را دگرگون کند.
معاملهگر تابع بازار است! بازار هر رفتاری کند، معاملهگر هم باید رفتار مشابهی را نشان دهد. بازار سقوط میکند، معاملهگر باید در سمت فروشنده باشد تا ببرد. بازار سیر صعودی دارد، معاملهگر باید در سمت خریدار باشد تا سود کند.
اگر فرد متعصبی هستید، به سراغ حرفه معاملهگری و سرمایهگذاری نروید! تعصب شما باعث خواهد شد تا بازار را کنار بگذارید و خودتان را محور عالم فرض کنید. یعنی از نظر شما همه اشتباه میکنند و حق با شماست. شما همیشه در نقطه مقابل بازار قرار خواهید گرفت و بعد از مدتی نابود خواهید شد.
سؤال: مسئولیت پذیرید؟ یا همیشه تقصیر دیگران است؟
هر اتفاقی بیفتد، مسئول آن شمایید! اگر بازار به خاطر اخبار سیاسی متلاطم شد، مسئولیت سود و زیان آن بر عهده شماست. اگر شما مسئولیت معاملات را بر عهده نگیرید، هیچ کس دیگری نیست که مسئولیت آن را برعهده بگیرد. اگر مسئولیتپذیر نیستید و فکر میکنید همه اتفاقاتی که میافتند مقصری دارند و آن مقصر شما نیستید، وارد حرفه معاملهگری نشوید!
سؤال: چقدر اهرم یا لوریج برای شما مهم است؟
اهرم یا لوریج همان معاملات مارجین دار است. یعنی شما از اعتباری که کارگزاری یا بروکر در اختیار شما قرار میدهد استفاده میکنید تا چندین برابر سرمایهای که دارید معامله کنید.
اهرم میتواند سود ۱ درصدی را به ۱۰۰ درصد تغییر دهد! اهرم میتواند زیان ۱ درصدی را به صفر شدن کل حساب ختم کند.
اهرم چیز خطرناکی است. در نبود اهرم هیچ ریسکی وجود ندارد. بازاری مثل بازار فارکس تبدیل به یک کبریت بی خطر میشود! اما اهرم را به آن اضافه کنید، فارکس تبدیل به جنگلی میشود که هر کس برای بقای خود میجنگند!
اگر میخواهید با سرمایه کوچک، اما اهرم بالا وارد بازار شوید، در واقع میخواهید قمار کنید. اما اگر میخواهید با اهرم پایینتر، اما سرمایه اولیه منطقی وارد بازار شوید، به نظر میرسد که در راه درستی قدم برداشته اید.
سؤال: اگر هواپیما در حال سقوط بود، چتر نجات دارید؟
برای روزهای سخت آمادهاید؟ اگر هیچ چیز طبق برنامه پیش نرود، چه کار خواهید کرد؟ پلن B شما چیست؟ اگر حرفه معاملهگری برای شما مناسب نبود، آیا پلی پشت سر خود نگه داشتهاید؟ اگر برنامهای ندارید، اگر هنوز مشخص نکردهاید که چقدر برای این کار هزینه خواهید کرد، اگر هنوز هم فکر میکنید که باید همه چیز را برای رسیدن به هدف فدا کرد، بهتر است که به فکر شغلی غیر از معاملهگری و سرمایهگذاری باشید.
سؤالات رایج در رابطه با حرفه معاملهگری فارکس
در این مقاله میخواهیم به چند سؤال رایج در رابطه با بازار فارکس جواب دهیم. بسیاری از افرادی که در ابتدای راه قرار دارند، شاید با سؤالاتی مشابه به سؤالات مطرح شده در این مقاله مواجه شوند. پاسخ به این سؤالات میتواند به تصمیمگیری تازهکارها کمک کند و با دید منطقی وارد بازار شوند.
آیا واقعاً تبدیل شدن به معاملهگر فارکس ارزشی دارد؟
این یکی از سؤالات تکراری است که افراد تازه کار به دنبال پاسخ آن هستند. آیا معاملهگری در بازار فارکس ارزش این همه زحمت و سرمایهگذاری وقت و انرژی را دارد؟ با توجه به اینکه بازار فارکس بزرگترین بازار مالی دنیاست، بدون شک بسیاری به دنبال ورود به این بازار هستند تا از فرصتهای موجود سود ببرند. شاید شما هم جزو افرادی باشید که در دورهای با چنین سؤالاتی درگیر بودهاید:
“آیا سرمایهگذاری در بازار فارکس کار درستی است؟”
“آیا باید وارد بازار فارکس شوم؟”
“آیا بازار فارکس میتواند یک منبع درآمد باثباتی باشد یا به من کمک کند تا ثروتمند شوم؟”
شاید سؤالات دیگری هم باشند که در این لیست قرار ندارند. شاید سؤالات بالا در قالب دیگری ذهن شما را به خود مشغول کنند. اینکه سرمایهگذاری در بازار فارکس ارزش ریسک کردن دارد یا خیر، به این بستگی دارد که این سؤال را از چه کسی بپرسید. اگر از فردی که تمام پسانداز خود را بدون مدیریت ریسک و بازدهی وارد بازار کرده و بدون پشت سر گذاشتن آموزشهای سرمایهگذاری و حتی بدون استراتژی وارد بازار شده و تمام دارایی خود را باخته چنین سؤالی بپرسید، مسلماً فعالیت در بازارهای مالی به طور کلی غیر منطقی خواهد بود. یعنی فرقی ندارد فارکس باشد یا سهام. در هر دو حالت دیدگاه یک فرد بازنده به این دو بازار منفی خواهد بود. اما اگر همین سؤال را از یک حرفهای بپرسید، مسلماً به شما توصیه خواهند کرد که وارد این بازار شوید. البته ورود به بازار به این معنی نیست که حساب معاملاتی باز کنید و معاملات را شروع کنید! بلکه اگر آموزشها را دنبال کنید و تجربه کار در حساب دمو را داشته باشید، بدون شک بازار سهام و فارکس میتواند محل خوبی برای فعالیتهای مالی شما باشد.
همچنین توجه داشته باشید که انگیزه شما از ورود به بازار و آستانه تحمل ریسک شما هم اهمیت دارند. اگر فردی هستید که با ریسک کردن مشکل دارید، باید از فکر ورود به بازارهای فارکس و سهام بیرون بیایید. یا اگر قدرت تحلیل رفتار و تصمیمات خود را ندارید، به احتمال زیاد در حرفه معاملهگری درجا خواهید زد. چون در حرفه معاملهگری هیچ کس کنار شما نیست که ایرادات شما را گوش زد کند. اگر انگیزه شما از ورود به بازار فارکس یا سهام هم یک شبه ثروتمند شدن باشد، باز هم در اشتباه هستید و این بازار ارزش سرمایهگذاری نخواهد داشت. طمع از محرکهای بازارهای مالی است، اما در بازار فارکس شما معامله خواهید کرد نه قمار. پس نباید تصور کنید که با ورود به این بازار معجزهای روی خواهد داد و شما یک شبه ثروتمند خواهید شد.
اگر فکر میکنید همه چیز را درباره فارکس میدانید و یک متخصص هستید، معاملهگری فارکس برای شما مناسب نخواهد بود. در بازار فارکس اعتماد به نفس کاذب جایی ندارد. در حرفه معاملهگری این تجربیات و مهارتهای شماست که در قالب دستورالعملها به یک استراتژی تبدیل میشوند و با اجرای دقیق و منظم شما درآمدزایی ایجاد میکنند. رسیدن به چنین مرحلهای نیازمند صرف زمان، انرژی و آزمایشهای زیادی است. تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای با کسب گواهینامه یا گذراندن یک دوره آموزشی تحقق نمییابد، باید در این بازار تجربه کسب کنید و آموزش ببینید تا مهارتهای لازم را به دست آورید.
در مقابل اگر فکر میکنید که پیش از ورود به بازار بر روی مهارتهای خود سرمایهگذاری خواهید کرد، بازار فارکس جای شماست! معاملهگر تازهکاری که در ابتدا یک حساب واقعی باز میکند و معامله میکند، یا میخواهد بازار واقعی را تجربه کند و یا بیش از حد به خود اعتماد دارد. اما معاملهگر تازهکاری که میخواهد مهارتها و دانش مربوط به حرفه معاملهگری را یاد بگیرد، باید بداند که بازار فارکس و حرفه معاملهگری مناسب اوست. حرفه معاملهگری در بازار فارکس یا سهام یک حرفه سخت با پتانسیل بازدهی بالاست که نیازمند صرف زمان و انرژی زیاد برای یادگیری و کسب تجربه است.
چرا معاملهگر شدن خوب است؟
اگر ذهنیت فرد درست باشد و استراتژی مناسب با مهارتهای فردی شخص هم طراحی شده باشد، ورود به حرفه معاملهگری کار درستی خواهد بود. ورود به بازار فارکس خیلی ساده و آسان است. هر کس با هر سرمایهای میتواند وارد بازار فارکس شود. چون اهرم و اعتبار هم به حسابهای فارکس داده میشود، عملاً با هر سرمایهای میشود وارد معاملات بزرگ شد. پلتفرمها، حسابهای معاملاتی و نمادهای متنوعی در اختیار معاملهگر فارکسی قرار گرفته و حق انتخاب زیادی دارد. معاملهگر فارکسی میتواند در هر ساعتی از روز که دوست داشت معامله کند! هیچ محدودیت زمانی وجود ندارد. معاملهگر فارکسی میتواند تمام وقت یا پاره وقت کار کند!
معاملهگر فارکسی میتواند حتی از اهرم استفاده نکند و ریسک معاملات را به طور قابلتوجهی پایین بیاورد. این کار باعث میشود تا معاملهگر به سبد دارایی خود تنوع بدهد. همچنین معاملهگر فارکسی فردی است که مدتها به یادگیری مهارتهای مختلف پرداخته و همیشه رفتار و تصمیمات خود را تجزیه و تحلیل کرده است. این یعنی اگر فرد مورد نظر در بازار فارکس یا سهام هم کار نکند، در سایر بخشهای زندگی خود موفق عمل خواهد کرد! معاملهگر فارکس بعد از مدتی به یک ماشین تصمیمگیری منطقی تبدیل میشود! یعنی همیشه بر اساس منطق تصمیم میگیرد! او یاد گرفته که پیش از اتخاذ هر تصمیمی اطلاعات را پردازش و تحلیل کند، سناریوهای مختلف را پیشبینی کند، سقف خواستههای خود را تعیین کند و در صورتی که تصمیم به ضرر او بود خیلی سریع به آن واکنش نشان دهد! اگر تا به حال چنین تجربهای نداشتهاید، تنها برای یک لحظه تصور کنید که اگر در تصمیمات قبلی خود چنین فرآیندی را پشت سر گذاشته بودید، آیا تصمیم بهتری نمیگرفتید؟
آیا معاملهگری در بازار فارکس درآمد خوبی دارد؟
همه معامله گران با انگیزه کسب درآمد وارد این بازار میشوند. پول یا کسب درآمد دلاری یکی از انگیزههای اصلی معامله گران است و هیچ کس نمیتواند این واقعیت را انکار کند. اگر معاملهگری در بازار فارکس ارزش وقت گذاشتن دارد، درآمد آن چقدر خواهد بود؟ آیا فارکس میتواند به تنهایی هزینههای زندگی مرا تأمین کند؟ آیا درآمد فارکس بیشتر از سایر شغلهاست؟
هیچ کس نمیتواند درآمد دقیق از فارکس را برآورد کند. عوامل زیادی در تعیین درآمد بازار فارکس دخالت دارند. شاید در ابتدای معاملات بازدهی فرد از بازار به حدی باشد که شخص بیش از حد به آینده حرفهای خود خوشبین شود. اما در انتهای دوره معاملاتی (به طور مثال در انتهای سهماهه اول) بازدهی معاملات منفی شود! همه چیز به استراتژی، نظم و سرمایه اولیه شخص بستگی دارد. مسلماً بازدهی پنج درصد در ماه برای حساب ۱۰۰ دلاری با حساب ۱۰ هزار دلاری یکسان نخواهد بود.
این یعنی اگر میخواهید وارد حرفه معاملهگری فارکس شوید، پیش از ورود به بازار سعی کنید مقداری سرمایه در نزد خود نگه دارید. تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای و کسب بازدهی مستمر زمان خواهد برد. در این دوره یا باید در یک شغل دیگر فعال باشید و هزینههای زندگی خود را تأمین کنید و یا اینکه از پساندازی که دارید استفاده کنید. هیچوقت بدون استراتژی و کسب تجربه لازم در بازار سرمایهگذاری نکنید.
در بازار فارکس و سهام هیچ قطعیتی وجود ندارد. ریسک در این بازار به معنی ضرر است و شاید تحقق نیابد، اما باید قادر به تحمل آن باشید. در بازارهای مالی عوامل زیادی بر عملکرد و بازدهی معاملات تأثیر دارند: شاخصهای اقتصادی، تکنیکهای مدیریت ریسک، سبکهای معاملاتی و عواطف شخصی و اخبار غیر منتظره و … . به همین دلیل معاملهگر فارکسی معامله نمیکند که ماه به ماه هزینههای زندگی خود را تأمین کند. بلکه معامله میکند تا بودجه لازم برای هزینههای آتی خود را تأمین کند. تنها زمانی معاملهگر میتواند روی درآمدهای ناشی از فارکس حساب کند که سود از حساب برداشته شده باشد و در یک حساب بانکی نگهداری شود. در دنیای معاملهگری فارکس شما نمیتوانید درآمدهای روزانه خود را برداشت کنید و خرج کنید. اشتباه نکنید، شما میتوانید چنین کاری بکنید! اما کار درستی نیست. شما باید درآمدهای ناشی از معاملات را پسانداز کنید و سپس با بودجهای که برای زندگی خود تدارک دیدهاید سودهای به دست آمده را خرج کنید.
آیا ارزشی دارد که به یک معاملهگر تمام وقت تبدیل شویم؟
فرض کنید تمام مهارتهای اولیه مربوط به حرفه معاملهگری فارکس را یاد گرفتهاید و توانستهاید استراتژی معاملاتی موفقی را طراحی کنید. آیا وقت آن رسیده که به یک معاملهگر تمام وقت تبدیل شوید؟
هر چند که معاملهگر فارکس بودن کار با ارزشی است، اما تبدیل شدن به یک معاملهگر تمام وقت کار آسان و سادهای نیست! این کار چالشهای زیادی دارد، گاهی اوقات خسته کننده و پر استرسی است. معاملهگری به هوش زیادی نیاز ندارد، اما تحلیل و برنامهریزی ۲۴ ساعته برای نوسانات بازار کار سختی است. اگر مهارتهای شخصی لازم برای این کار را ندارید، بهتر است که به معاملهگری در فارکس به عنوان شغل دوم نگاه کنید. هر کسی نمیتوانید با فضای عدم قطعیتی که در بازارهای فارکس و سهام وجود دارد کنار بیاید. تحمل، درس گرفتن و فراموش کردن اشتباهات کار سختی است. سختتر از آن کنار آمدن با سودهای به دست آمده است. هر کسی ظرفیت کسب سودهای مستمر و بالا را ندارد! بسیاری از افراد با کسب سود خوب همه اصول را فراموش میکنند! یعنی فراموش میکنند که این استراتژی و شرایط مساعد بازار بوده که برای آنها سود خوبی به ارمغان آورده نهفقط معامله آنها. پس اگر مهارتهای لازم برای این کار را ندارید، سعی کنید به حرفه معاملهگری به چشم یک کار پاره وقت نگاه کنید.
اما اگر علاوه بر دانش و تجربه، صبر و نظم و انرژی کافی را هم دارید، میتوانید به عنوان یک معاملهگر تمام وقت بازار فارکس کار کنید. معامله گران تمام وقت بازار فارکس به طور ذاتی تاجر هستند و علاقه زیادی هم به مسائل مربوط به بازارهای مالی دارند. اگر از معامله کردن لذت میبرید، میتوانید به مرور زمان خود را برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای آماده کنید. اما اگر هنوز هم با معاملات سود ده خوشحال میشوید و با معاملات زیان ده ناراحت، بهتر است که احتیاط کنید. شما به عنوان معاملهگر باید روی استراتژی و کارایی آن تمرکز کنید.
حرفه معاملهگری را از کجا شروع کنیم؟
شروع حرفه معاملهگری خیلی ساده و آسان است. تنها چیزی که نیاز دارید یک لب تاب متصل به اینترنت است. لب تاب را باز کنید و یادگیری بازار را شروع کنید. نیازی نیست فرد باهوش با IQ بالا باشید. پشتکار، نظم و برنامهریزی مهم است. سعی کنید از منابع آموزشی رایگانی که در اینترنت وجود دارد حداکثر استفاده را ببرید. روشهای خودآموزی را هم به مهارتهای خود اضافه کنید. سپس به تدریج به کمک حسابهای آزمایشی یا دمو با بازار درگیر شوید. همه هدف شما باید بر طرف کردن موانعی باشد که بر سر راه شما قرار گرفته اند. موانعی مثل سطح پایین دانش، نداشتن قدرت تصمیمگیری، احساسی رفتار کردن، عدم تحلیل رفتارهای شخصی خود، ارزیابی نتایج و پیامدهای تصمیمات و … . هر چه قدر تعداد اشتباهاتی که داشتهاید بیشتر باشد و آنها را کشف و برطرف کنید، راه برای شما برای تبدیل شدن به یک معامله گر فارکس حرفهای هموارتر خواهد بود.
حرفه معاملهگری را از کدام بازار شروع کنیم؟ فارکس، سهام یا رمزارز؟
از زمان شروع بحران کرونا شاهد رشد سریع قیمتها در بازار رمزارز ها و سهام بودیم. این یک واقعیت است که علاقه برای شغل معاملهگری به شدت در جوامع افزایش یافته و در سرتاسر جهان مردم به دنبال معامله در بازارهای مالی هستند و میخواهند معاملهگری را به عنوان شغل اصلی یا دوم خود انتخاب کنند. در این مقاله میخواهیم به کلیات حرفه معاملهگری نگاهی بیندازیم و توضیح دهیم که چرا معامله گران باید کار را از بازار فارکس شروع کنند؟ سرمایهگذاری در بازارهای رمرزارز ها و سهام یک ضرورت است، اما برای معاملهگری، بازار فارکس گزینه بهتری است.
همه از رمزارز ها و سهام حرف میزنند و به نظر میرسد که بازار فارکس دیگر مثل گذشته رونقی ندارد. بدون شک هر بازاری فرصتهای خاص خود را دارد، اما بازار فارکس چیزی نیست که بتوان از کنار آن به راحتی عبور کرد. فارکس به عنوان بازار ارز (سنتی) بهترین شرایط برای معاملهگری را دارد و حجم معاملات روزانه این بازار از ۷ تریلیون دلار عبور کرده است. معامله در بازار فارکس میتواند چالشهای خاص خود را داشته باشد، به خصوص که عوامل خارجی زیادی در بازار دخیل هستند و در عین حال اندازه نوسانات جفت ارزها هم نسبتاً کوتاه است. اما اگر مسیر درستی را برای شروع کار انتخاب کنید، میتوانید با یادگیری ترفندها و مهارتهای مهم معاملهگری و سرمایهگذاری در بازار فارکس، خود را برای هر بازار دیگری هم آماده کنید.
اگر مقالات قبلی آموزش معاملهگری را مطالعه کرده باشید، شاید برای شما هم حرف زدن از سیستم معاملاتی تکراری و خسته کننده به نظر برسد. سیستم معاملاتی نحوه ارتباط و فعالیت شما در بازارهای مالی را تعریف میکند. این ارتباط میتواند در گذر زمان تغییر کند. تغییرات میتواند به دلیل بالا رفتن دانش شما، تغییر اوضاع بازار، تغییر قوانین و یا ترکیبی از این عوامل باشد. سیستم معاملاتی یک موجود زنده است و باید به آن رسیدگی کنید. به همین دلیل هر چقدر هم از سیستم معاملاتی حرف بزنیم، باز هم کم است.
این جمله را به خاطر داشته باشید: اگر میخواهید در حرفه معاملهگری و سرمایهگذاری موفق شوید، باید سیستم معاملاتی خود را طراحی و از آن پیروی کنید. در حرفه معاملهگری شما همیشه با آمار و احتمالات عجیب غریبی مواجه هستید. هر لحظه احتمال دارد در نقطهای از دنیا اتفاقی بیفتد و بازار نوسان شدیدی را تجربه کند. یعنی یک معاملهگر با یک دنیای پر از عدم قطعیت و رویدادهای شانسی و تصادفی مواجه است. در این دنیا هیچ چیز قطعی و مادامالعمر نیست! هر اتفاقی هم که قرار است بیفتد، از قبل در قیمتها پیشخور شده است! چقدر برای چنین دنیایی آمادگی دارید؟ سیستم معاملاتی میتواند میزان آمادگی شما را نشان دهد.
طراحی سیستم معاملاتی کار زمان بری است. چونکه باید به مرور زمان این سیستم را توسعه دهید. اگر خوششانس باشید و کار را از فارکس شروع کرده باشید، طراحی سیستم معاملاتی هم کار نسبتاً سادهای (نه آسان!) خواهد بود. فارکس همیشه باز است و هر لحظه به هر اتفاقی که در دنیا روی میدهد واکنش نشان میدهد. بازار فارکس جایی است که برآیند تمامی اتفاقات در آن دیده میشود. معاملهگری که برای بازار فارکس آماده شده، برای تمامی بازارهای مالی جدید و سنتی آماده است. پس اگر میخواهید معاملهگر بازارهای مالی شوید، ابتدا از فارکس شروع کنید تا با اقتصاد جهانی و رفتار جمعیت معاملهگری آشنا شوید و بعد از آن با طراحی سیستم معاملاتی، نحوه حضور خود در بازارهای مالی را تعریف کنید.
خیلی مهم است که شخص بداند چه باید بکند. وقتی وارد فروشگاهی میشوید، همه میدانیم که چگونه باید در فروشگاه عمل کنیم تا به هدف خود برسیم. وقتی وارد دانشگاه میشویم کار کمی پیچیدهتر میشود. فرد وقتی با عنوان دانشجو وارد دانشگاه شد، باید بداند که از کجا شروع کند و چگونه پیش برود. در بازار کار هم چنین وضعیتی حاکم است. اگر میخواهید در کارخانه، بیمارستان یا شرکتی کار کنید، باید وظایف شما، ساعات کار، مسئولیتها، ارتباطات و غیره برای شما تعریف شوند. باید مشخص شود که شغل برای شما به صرفه است یا خیر؟ باید درآمد و مزایایی که برای شما دارد هم تعریف شوند.
حرفه معاملهگری هم چنین وضعیتی دارد. اما بر خلاف سایر مشاغل، وظایف، ساعات کار، مسئولیتها، ارتباطات، درآمد و به صرفه بودن و غیره به خود شخص بستگی دارد و از هر شخصی به شخص دیگر متغیر است. سیستم معاملاتی مشخص میکند که چه زمانی باید در بازار معامله کنید؟ چه شرط یا شروطی برای ورود به معامله لازم است؟ وظایف شما در بازار چیست؟ در برابر نوسانات شدید بازار چه کار باید بکنید؟ حد ضرر شما کجاست؟ یعنی تا کی کار کردن در بازار برای شما به صرفه است. چقدر سود برای شما کافی است؟ اصلاً تعریفی از سود دارید؟
سیستم معاملاتی همان دستورالعملهایی است که شما با اجرای آن میتوانید به سود مستمر برسید و در حرفه معاملهگری مشغول شوید. اما این همه ماجرا نیست. سیستم معاملاتی میتواند نحوه تعامل شما با بازار را مشخص کند، اما نمیتواند مسائل پیش افتاده را حل کند. بازار فارکس در پنج روز کاری هفته باز است. طمع نکنید. بسیاری از معامله گران فارکس فکر میکنند که حضور در بازار ضروری است. حضور در بازار در ساعات مشخص ضروری است، اما نباید معاملهگر همیشه پشت سیستم باشد. علاوه بر این معاملهگر باید بتواند احساسات خود را کنترل کند.
حرفه معاملهگری با آشنایی مفاهیم اولیه اقتصادی، مالی و تکنیکال شروع میشود، اما بعد از یک مدت معاملهگر به خود نگاه میکند و میبیند که در حال خواندن کتابی در رابطه با مدیریت استرس است. شاید تصور کنید که حرفه معاملهگری به دلیل نوسانات و عدم قطعیتی که دارد، شخص را به استرس و اضطراب میاندازند. اما این طور نیست. حرفه معاملهگری با یادگیری مسائل فنی شروع میشود و در نهایت خود شخص را تغییر میدهد! حرفه معاملهگری ایراداتی مثل مشکل در تصمیمگیری را حل میکند و قدرت حل مسئله فرد را تقویت میکند. اگر وارد این بازار شدید، خود را برای تغییرات بزرگ آماده کنید.
چند تجربه ارزشمند برای شروع بهتر حرفه معاملهگری
معامله گران مبتدی سعی میکنند که بعد از ورود به بازار فارکس، حرکتهای قیمتی را بشناسند و درک کنند. اما بعد از مدتی که به تریدر های ماهر تبدیل میشوند، علاوه بر به دست آوردن تجربه، گاهی از بازار دلزده میشوند. به همین دلیل مهم است که از همان ابتدای کار، روی جنبههای روانشناختی خود کار کنید.
سخت نگیرید! قرار نیست همه چیز را از اول کار بدانید!
یکی از بااهمیت ترین نکات در مورد معاملهگری این است که ترید کردن را آسان بگیرید. معامله کردن در بازار فارکس میتواند بسیار وسوسهانگیز باشد، بدینصورت که شما میتوانید همه اندیکاتورهای تکنیکال را امتحان کنید یا با انتشار خبرهای اقتصادی وارد معامله شوید. اما درصورتیکه در معامله کردن زیادهروی کنید، بعداً احساس خستگی و دلزدگی از بازار پیدا خواهید کرد. نکته اولی که باید یاد بگیرید این است که به روش و استراتژیهایی که با آنها راحت هستید، پایبند باشید و فقط اطلاعاتی را که در طول مسیر معاملهگری یاد میگیرید، به روش خود اضافه کنید.
خودتان را آزار ندهید!
نکته دوم این است که باید خودتان را بشناسید. استراتژی معاملاتی شما باید با شخصیت و مقدار ریسکپذیری شما هماهنگ باشد. به عنوان مثال، اگر خودتان را به راحتی با حرکات قیمتی بازار هماهنگ میکنید و میتوانید چندین پوزیشن معاملاتی را مدیریت کنید، میتوان گفت که شما یک تریدر اسکلپر هستید. در مقابل، اگر معاملهگری هستید که حرکات قیمتی سریع بازار منجر به استرس شما میشوند و ترجیح میدهید که نمودارهای قیمتی را هر از گاهی بررسی کنید، در این صورت معامله بر اساس نقاط چرخشی (سوئینگ تریدینگ) برای شما پیشنهاد میشود. در این روش سوار موجهای بزرگتر بازار میشوید.
به سبک زندگی خود احترام بگذارید!
شما در ارائه یک استراتژی معاملاتی باید سبک زندگی خود را نیز در نظر بگیرید تا در معرض استرس قرار نگیرید. اگر میخواهید در کنار شغل روزانه خود، معامله کوتاهمدت انجام دهید، میتوانید از تکنیک ها و استراتژیهای معاملاتی استفاده کنید که نیازی به حضور همیشگی در مقابل پلت فرم معاملاتی ندارند.
احساسات را کنترل کنید!
همه ما تریدرها انسان هستیم و گاهی اوقات تسلیم تصمیمگیری ضعیف میشویم، به خصوص زمانی که ترس یا طمع بر ما غلبه کرده باشد. ترفند معاملهگری در بازار فارکس این است که ذهنیتی روشن و عینی نسبت به بازار داشته باشید تا احساساتتان بر عملکرد معاملاتی شما غلبه نکنند و به راحتی بر بازار تمرکز کنید. تسلط بر این مهارت زمانبر خواهد بود، حتی معامله گران باتجربه نیز میتوانند دچار اشتباه شوند. به همین دلیل پیشنهاد میشود که به طور مداوم به خود یادآوری کنید که در زمان ترید، احساسات خود را کنار بگذارید.
وفادار باشید!
منضبط ماندن در بازار فارکس ارتباط مستقیمی با روانشناسی ترید دارد، زیرا انضباط و ثبات به شما کمک خواهد کرد که بر استراتژی و قوانین مدیریت ریسک خود پایبند باشید. زمانی که بازار در حال فروپاشی است، انحراف از برنامه معاملاتی میتواند وسوسهانگیز باشد اما اگر در این شرایط بازار، منضبط بمانید، به راحتی میتوانید بر روی اقدامات صحیح تمرکز کنید.
یادداشت کنید تا یادتان نرود!
به خاطر داشته باشید که یک ژورنال معاملاتی برای معامله گران مبتدی حیاتی است. این ژورنال میتواند به تریدرها در روانشناسی معاملاتیشان کمک کند. زیرا این ژورنال یا مجله معاملاتی، به شما امکان میدهد که بازدهی سود و ضرر، تصمیمات معاملاتی، استراتژیهای معاملاتی و همه عواملی که بر تصمیمات شما تأثیر گذاشتهاند را بررسی کنید. در تجزیه و تحلیل این موارد، میتوانید نقاط قوت خود را شناسایی کرده و در حین کار بر روی نقاط ضعف خود، آنها را تقویت کنید.