قابل توجه آنکه این ادعا‌های رسانه‌ای به سرعت با واکنش سران کی‌یف و غرب همراه شده است چنانکه وزارت امورخارجه اوکراین با انتشار بیانیه‌ای نسبت به ادعای روزنامه وال استریت ژورنال مبنی بر اینکه ایران موشک‌های بالستیک کوتاه-برد خود را در اختیار روسیه قرار می‌دهد، ابراز نگرانی کرد و از تهران خواست تا از این اقدام خودداری کند.

کاخ سفید نیز با استناد به ادعای وال استریت ژورنال گفت انتقال موشک از ایران به روسیه نشانگر یک تشدید تنش بزرگ در حمایت تهران از مسکو است. یک مقام دیگر آمریکایی نیز در گفتگو با رویترز ادعا کرد: «ما با دقت انتقال احتمالی موشک‌ها از ایران به روسیه را تحت نظر داریم». «ویلیام برنز» رئیس سازمان سیا که به لندن سفر کرده است نیز گفت اگر ایران موشک‌های بالستیک به روسیه ارسال کرده باشد، این اقدام «تشدید چشمگیر در ماهیت همکاری دفاعی آنها» خواهد بود.

در واکنش به این ادعا‌ها ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: جمهوری اسلامی ایران از ابتدای بحران اوکراین تاکنون هیچگاه بخشی از این نزاع و درگیری نظامی و ادامه آن نبوده و همواره از راهکار سیاسی و گفتگو‌های دوجانبه برای پایان دادن به این بحران حمایت کرده است. همچنین نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل امشب ضمن رد ادعای مطرح شده درباره ارسال موشک بالستیک به روسیه اعلام کرد که موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال منازعه اوکراین هیچ تغییری نکرده است.

در باب چرایی اصرار کشور‌های غربی بر بازی با یک نسخه نخ نما شده و قدیمی که بار‌ها شکست آن آشکار شده است در مقطع کنونی نکاتی چند قابل توجه است: نخست آنکه مروری بر کارنامه جنگ افروزی غرب در اوکراین نشان می‌دهد که این کشور‌ها همواره بر آن بوده‌اند تا از یک سو روسیه را تضعیف شده در برابر توان نظامی خود نشان دهند و از سوی دیگر نیز به توجیه حمایت‌های تسلیحاتی از کی یف بپردازند. با توجه به این ادعای چندباره این کشور‌ها در باب پهپاد‌های ایرانی رنگ باخته و دیگر دروغشان برای جهان آشکار شده است غربی‌ها با طرح ادعای رویکرد روسیه به موشک‌های ایرانی به زغم خودبرآنند تا از یک سو عملیات‌های اوکراین علیه روسیه را موفق جلوه دهند چنانکه سران کی‌یف ادعای برگزاری مذاکرات صلح تا پایان پاییز را سر داده‌اند و از سوی دیگر نیز به توجیه حمایت‌های اخیر ده‌ها میلیارد دلاری از اوکراین از جمله در نشست اخیر آلمان بپردازند.

نکته قابل توجه در این دروغ‌پردازی غربی‌ها این است که کشور‌های غربی از یک سو این حق جمهوری اسلامی ایران مبنی بر خرید و فروش هرگونه تسلیحات و موشک و پهپاد بر اساس بند‌های غروب کرده قطعنامه ۲۲۳۱ را کتمان می‌کنند و از سوی دیگر در رویکردی ریاکارانه و خودخواهانه در حالی به محکوم سازی تامین تسلیحات احتمالی روسیه از سایر کشور‌ها می‌پردازند که ده‌ها میلیارد دلار هزینه تسلیحاتی برای کمک به اوکراین را مشروع جلوه می‌دهند.

 چنانکه در ۱۱ ماه گذشته هرگونه کمک جهانی به فلسطین برای دفاع مشروع در غزه را محکوم کرده حال آنکه خود میلیارد‌ها دلار تسلیحات به رژیم صهیونیستی برای کشتار فلسطینی‌ها می‌دهند. این تناقض رفتاری نشان می‌دهد که درد غرب نه صلح و پایان جنگ بلکه یک جانبه گرایی خودخواهانه‌ای است که نتیجه آن جنگ اوکراین، کشتار در غرب آسیا و صد‌ها بحران و ناامنی دیگر در سراسر جهان بوده است.

دوم آنکه تقارن ادعا‌های غرب در باب موشک‌های ایرانی و لزوم تحریم ایران به دلیل رابطه نظامی با روسیه، با دمیدن گسترده رسانه‌های غربی بر تحولات اخیر قفقاز با محوریت موافقت روسیه با دالان زنگزور و آنچه خیانت مسکو به تهران نامیده می‌شود جای تامل دارد.

به نظر می‌رسد غرب در جنگ ادراکی بر آن است تا مجموعه‌ای از مولفه‌ها را برای ایجاد فضای تنش میان ایران و همسایگانش از جمله با روسیه به کار گیرد بویژه اینکه این روز‌ها از یک سو صحبت از نزدیک بودن امضای توافقنامه راهبردی ۲۰ ساله ایران و روسیه به میان است و از سوی دیگر نیز روسیه از آمادگی برای انتقال گاز از خاک ایران خبر داده است در عین اینکه در آستانه نشست شانگهای و بریکس، تهران و مسکو می‌توانند نقشی تعیین کننده در توسعه و ظرفیت سازی منطقه‌ای داشته باشند. به نظر می‌رسد غرب به دنبال تحریک احساسات تاریخی ایرانی‌ها علیه همسایه شمالی هستند که دامنه آن را به روابط تهران-پکن نیز گسترش دهند تا در نهایت کشور‌های تحریمی همچون ایران و روسیه را در وادی خود تحریمی (با کاهش روابط) گرفتار سازد. سناریوی که همگرایی بیشتر همسایگان برای رفع سوء تفاهمات و هماهنگی در معادلات منطقه و جهان راهکار مقابله با آن است.

سوم آنکه یکی از تعهدات غرب را حمایت همه جانبه از رژیم صهیونیستی تشکیل می‌دهد. طوفان الاقصی در حالی رژیم صهیونیستی در داخل و بیرون به ورطه شکست کشانده است که انتقام خون شهید هنیه توسط ایران نیز به هراسی دائمی برای این رژیم مبدل شده بویژه اینکه دیپلماسی غربی برای انصراف ایران نیز ناکام بوده است. این امر چنان برای غرب اهمیت دارد که ریچارد مور رئیس MI۶ اذعان کرده است ایران همچنان درحال برنامه‌ریزی برای انتقام‌گیری از کشته‌شدن اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس است و ما نمی‌توانیم مراقب نوع فعالیت‌هایی باشیم که ایرانی‌ها می‌خواهند در این راستا انجام دهند.

در این شرایط می‌توان گفت که غرب با زنجیره‌ای از اتهام زنی‌های حقوق بشری، موشکی، ایجاد چالش‌های منطقه‌ای و. برآنند تا بخت خود را برای منصرف سازی ایران از انتقام خون شهید هنیه آزمایش کنند در عین آنکه افکار عمومی را نیز از مسئله فلسطین به حاشیه‌ها منحرف سازند در حالی که ایران را که به عنوان محور حمایت از مظلوم مورد تقدیر جهانی است به زعم خویش بدنام ساخته و از الگو شدن بیشتر جهانی آن جلوگیری نمایند. 

چهارم آنکه از نکات قابل توجه در رفتار غربی‌ها زنجیره تحرکات آنها طی هفته‌های آغازین شروع کاردولت چهاردهم است. در حالی دولت به ریاست جمهوری دکتر پزشکیان وفاق ملی و تعاملات بین‌المللی از جمله مذاکرات برجامی را مولفه‌های حل مشکلات کشور عنوان داشته است، نوع رفتار‌های غرب جای تامل دارد.

هر چند که اروپایی‌ها از آمادگی مذاکراتی می‌گویند و برخی نزدیکان به دولت آمریکا نیز مدعی رویکرد مذاکراتی این کشور پس از انتخابات نوامبر شده‌اند، اما رفتار غربی‌ها همچون ادعا‌های نقش موشکی ایران در جنگ اوکراین، ادعای دخالت ایران در انتخابات آمریکا، تکرار جوسازی‌های هسته‌ای گروسی مدیر کل آژانس، اعمال تحریم‌های جدید توسط آمریکا و انگلیس، تکرار دروغ پردازی‌های حقوق بشری که البته با رسوایی بزرگ جاوید رحمان گزارش ویژه شورای حقوق بشر در امور ایران با حضور در جمع قاتلان ۱۷ هزار ایرانی به یک افتضاح برای غرب مبدل شد، تکرار هزاران دروغ و بازنشر اخبار کذب با هدف تحریک احساسات و تکرار آشوب و اغتشاش به بهانه سالگرد حوادث پاییز ۱۴۰۱ و… نشان می‌دهد که غرب از یک سو به دنبال به شکست کشاندن برنامه‌های سازنده دولت چهاردهم و ناامید سازی مردم ایران از حل مشکلات کشور است و از سوی دیگر گرفتار سازی تهران در مجموعه‌ای از بحران و چالشهاست تا به زعم خویش در مذاکرات احتمالی ایران به نگارش برجامی بر اساس خواست غرب وادار سازند. ترفندی که در ابتدای دولت سیزدهم نیز اجرایی کردند که البته تکیه دولت شهید رئیسی بر داشته‌های درونی و همگرایی با همسایگان این طراحی را با شکست مواجه سازد و در نهایت این غرب بود که در برابر پایداری ایران زیر میز مذاکرات زد.

با توجه به این شرایط می‌توان گفت که تحرکات غرب از جمله دروغ پردازی‌ها در باب موشک‌های ایرانی در کنار آنکه انکار ناشیانه حق قانونی و مشروع ایران خرید و فروش هرگونه تسلیحات از جمله موشک و پهپاد در عرصه جهانی است از یک سو برگرفته از وضعیت بحرانی غرب در عرصه داخلی و جهانی از جمله سراسیمگی آن در حمایت از رژیم صهیونیستی است و از سوی دیگر این نوع رفتار‌ها نشان می‌دهد که تغییری در ماهیت رفتاری غرب علیه ایران ایجاد نشده و سه اصل هسته‌ای، موشکی پهپادی و منطقه‌ای همچنان محور سیاست‌های خصمانه آنهاست که با چاشنی حقوق بشر صورت می‌گیرد تا به زعم خویش مانع از نقش آفرینی ایران در نظم نوین جهانی به عنوان کشوری تاثیرگذار در اجماع سازی جهانی علیه یک جانبه گرایی غرب می‌باشد. 

source

توسط spideh.ir