چندیپیش ویدئویی از وزیر محترم دفاع در رسانهها دیدم که اظهارنظر عجیبی در ارتباط با فرودگاه چابهار داشتند، فرودگاهی که بیش از دو دهه مسئله اصلی منطقه آزاد چابهار بوده و امروز از مطالبات جدی مردم منطقه است. ایشان به استفاده مشترک از فرودگاه کنارک و دادن 30 هزار هکتار زمین در آن منطقه و مسئله آبگیری محل احداث فعلی فرودگاه و از همه مهمتر فاصله 50کیلومتری محل فرودگاه مجوز دادهشده و فرودگاه در حال احداث و تخلف در ساخت اشاره داشتند و اظهارنظراتشان را به خلبانبودن خودشان و اینکه متخصص حوزه هوانوردی هستند، مستند کردند. برداشت اولیه از فرمایشات ایشان برای من این بود که ایشان هنوز در مقام فرمانده نیروی هوایی اظهارنظر میکنند تا وزیر دفاع کابینه دولت آقای دکتر پزشکیان؛ این در حالی است که در همین مدت کوتاه در اخبار دولت هم از جلسات ایشان درخصوص مسائل مکران و همینطور تأکید بر انتقال پایتخت به سواحل جنوبی شنیدم و این به معنای اهمیت و اولویت توسعه سواحل جنوبی بهویژه مکران برای ایشان است. همانطور که در یادداشت قبلی درخصوص ظرفیت جذب و رؤیای توسعه اشاره شد، تقویت زیرساختها به مثابه تنه درخت توسعه از الزاماتی است که برای توسعه تحولآفرین الزامی تردیدناپذیر است. در بین زیرساختهای اساسی اهمیت فرودگاه از چند جنبه مهم است؛ اولین و مهمترین مسئله دسترسی سریع و سهل سرمایهگذاران به منطقه است. خاطرم هست، در اواسط دولت اول آقای روحانی جناب آقای سردار دهقان، وزیر وقت دفاع در بازدیدی از منطقه اعلام کرد: فرودگاه چابهار اگر نیاز توسعه منطقه و حتی مطالبه مردم هم نباشد، برای هاب پتروشیمی نگین مکران که مربوط به صندوق بازنشستگی کارکنان وزارت دفاع است، یک الزام و ضرورت است و ما دنبال میکنیم؛ حال آنکه این پروژه صرفا یکی از پروژههای کلان در حال اجرا در منطقه است و برای رفتوآمد ذینفعان پروژههای سرمایهگذاری دیگر نیز ضرورتی اجتنابناپذیر است. با توجه به شکلگیری ظرفیتهای سرمایهپذیری منطقه و شروع پروژههای مهمی مانند پتروشیمی و فولاد و تمرکز فعالیتهای اقتصادی منطقه در چابهار مسئله ساخت فرودگاه بینالمللی در منطقه آزاد چابهار، بعد از چندین مرحله توقف در دستور کار دولت قرار گرفت و در نهایت با موافقت ستاد کل نیروهای مسلح، مجدد زمینه طرح آن در کمیته فضایی فراهم شد و بنا به درخواست فرماندار وقت چابهار و بر پایه جانمایی انجامشده، موافقت کمیته فضایی کشور در پاسخ به درخواست فرماندار و ذکر شماره نامهای که کروکی محل احداث پیوست بود، ابلاغ شد و مبنای مطالعات و طراحیهای فنی قرار گرفت و ساخت این فرودگاه با حضور وزیر وقت راه و شهرسازی آغاز و چند ماه بعد متوقف شد. پیگیری و تلاشهای بسیار زیادی برای ازسرگیری ساخت این فرودگاه انجام شد، اما نتیجهای حاصل نشد. بدون تردید حاصل این اتفاق، مشابه بسیاری از موضوعات توسعهای دیگر در کشور، صرفا ازدستدادن فرصت رقابت در منطقه و به تعویق افتادن توسعه و تکمیل زیرساختهای اساسی مکران و البته افزایش هزینههای آیندگان خواهد بود. اما در باب نکاتی که وزیر محترم دفاع به عنوان متخصص هوانوردی اشاره داشتند، انبوهی مکاتبه و مستند، ارائهشده در سالهای 99 و 1400 موجود است که توسط مهندسان مشاور ذیصلاحی که مطالعات تعداد زیادی از فرودگاههای ساختهشده در کشور را انجام دادهاند، تهیه شده است و هر کدام از آن موضوعات فنی مطرحشده توسط وزیر محترم دفاع، پاسخ کارشناسی و تخصصی لازم را دارد؛ البته که این مستندات قبل از صدور موافقت اصولی به مراجع ذیصلاح ارائه شده است و برپایه همین مطالعات، موافقت اصولی صادر شد، در صورت نیاز به انتشار این اسناد یا بررسی در محافل تخصصی آمادگی ارائه مستندات و پاسخگویی به همه ابهامات را دارم اما در این یادداشت قصد دارم دلایل اولیه شکلگیری این فرودگاه و ضرورت آن را مرور کنم تا شاید مورد توجه تیم اقتصادی و راهبردی دولت جدید قرار گیرد.
1- در یکی، دو دهه اخیر به واسطه اهمیتیافتن زمان و هزینه حمل و حضور در بازارهای مصرف در زمان مناسب موضوع حملونقل به صورت عام و حملونقل هوایی بین شرق و غرب توسعه فزایندهای داشته است. نقش مهم باراندازی و توزیع باری که نعمت توسعه سواحل جنوبی دریایی عمان و خلیج فارس شده، در اثر این تغییر آرایش و پیامدهای آن بوده است. فرودگاه دوبی در قدم اول و در پی آن دوحه و مسقط با این چشمانداز ایجاد شدند و از ابزارهای مهم تحول کشورهایشان و همینطور منبع عظیم درآمدی از طریق ارائه خدمت فرودگاهی و زنجیره ارزش لجستیک هوایی در بعد بار و مسافر شدهاند. تأثیر این فرودگاهها بر اقتصاد گردشگری بر کسی پوشیده نیست و پرداختن به آمار و ارقام در این مجال میسر نیست، اما حیرتانگیز است.
2- شوربختانه چابهار و شمال خلیج فارس و دریای عمان از سر ناآگاهی در بهترین حالت، از این فضای رقابت حذف شده است، در حالی که مسیرهای پروازی شرق به غرب از طریق چابهار به اعتراف متخصصان و فعالان لجستیک هوایی به مراتب هم در بعد زمان و هم در بعد هزینه صرفه بیشتری داشته و آثار جانبی این زیرساخت اساسی در حوزه گردشگری به واسطه فرصتهای بینظیر طبیعی سواحل شمالی دریای عمان بر کسی پوشیده نیست؛ علاوه بر درآمدهای ترانزیتی و خدمات فرودگاهی و امکان جابهجایی مسافر و بار که جنبه ملی داشته، وجود یک فرودگاه بینالمللی چه پیامی را برای سرمایهگذاران بالقوه سایر بخشهای اقتصادی در منطقه مخابره خواهد کرد؟ حضور سرمایهگذاران بزرگمقیاس و امید ایجادشده برای اراده دولت در جهت توسعه این منطقه در دوره کوتاه شروع عملیات اجرائی فرودگاه جدید در محدوده منطقه آزاد بیانگر اثربخشی و اهمیت این فرودگاه برای سایر پروژههای اساسی منطقه است که قطعا در سوابق سازمان منطقه آزاد چابهار قابل رصد و بررسی است.
3- ظرفیت منطقه آزاد چابهار به واسطه مشوقهای سرمایهگذاری و مقررات ورود و خروج بدون روادید و همینطور مقررات گمرکی جذابیتهای غیرقابل انکاری در این فضا داشته و این مهم مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان منطقه در ادوار مختلف بوده است. یکی از دلایل توسعه محدوده منطقه آزاد چابهار در کنار ملاحظات زیستمحیطی و رفع تعارضهای مقرراتی با شهر چابهار و ضرورت توسعه فضاهای سرمایهگذاری، قرارگیری نقطه مطلوب ساخت فرودگاه بینالمللی چابهار در محدوده خارج از منطقه بود و بر همین اساس در تفاهم با وزارت راه و در چارچوب اسناد بالادستی خصوصا سند جامع لجستیک کشور که چابهار را به عنوان یکی از چهار شهر لجستیک کشور برنامهریزی کرده بود، با رویکرد ایجاد شهر لجستیک و ایجاد همه ابزارهای حملونقل دریایی، زمینی، ریلی و هوایی در یک منطقه، شکل گرفت. به نقش و جایگاه لجستیکی چابهار و اهمیت آن در روند توسعه و مفهوم شهر لجستیک در فرصت دیگری خواهم پرداخت.
4- فرودگاه کنارک فرودگاه بسیار مهم نظامی است که در دهه 40 با رویکرد استقرار ناوگان دریایی و هوایی نظامی قدرتمند منطقهای شکل گرفته و بدون تردید از اهمیت بسیار بالایی در مناسبات امنیتی منطقه برخوردار است. بهاشتراکگذاری این فرودگاه استراتژیک نظامی با بخش غیرنظامی، آن هم در مقیاس رقابت با فرودگاهی همچون دوبی و با تمرکز بر جابهجایی بار، قطعا ملاحظات و تهدیدهای امنیتی دارد که بنده متخصص آن نیستم و نیازمند بررسی بیشتر است. اما فاصله این فرودگاه با پسکرانه بندر شهید بهشتی و مسیر عبور ریل و جاده ترانزیت و پیوند این مسیرها به فرودگاه فعلی، موضوعات مهمی بودند که با فرض امکان بهرهبرداری مشترک مورد بررسی قرار گرفتند و حتی در شرایط واگذاری کامل این فرودگاه به بخش غیرنظامی، به لحاظ اقتصادی برای بهرهبرداری این فرودگاه در مفهوم شهر لجستیک چابهار و هزینههای توسعه زیرساختی اتصالات و از طرفی هزینههای بهرهبرداری بعدی، گزینه مطلوب تعطیلی کامل این فرودگاه و ساخت فرودگاه جدید در پهنه شهر لجستیک چابهار است.
5- کارکرد دو فرودگاه در کنار یکدیگر و خطرات و ریسکهای پروازی موضوعات اساسی مطرحشده از طرف مخالفان ساخت فرودگاه جدید، بدون توجه به اهمیت و نقش توسعهای و اقتصادی این فرودگاه، مسئله اصلی مطرحشده است و خوشبختانه تجارب جهانی بسیار زیادی درمورد راهحلهای فنی برای عملکرد ایمن و همزمان دو فرودگاه و حتی چندین فرودگاه در فاصلههای کمتر از این دو فرودگاه، وجود دارد که به لطف پیشرفتهای تکنولوژیک و استانداردهای هوانوردی این امکان فراهم شده و گزارش نحوه عمل با طرحهای ورودی و خروجی تهیه شده و در اسناد و مطالعات ساخت فرودگاه جدید موجود است.
و سخن آخر اینکه، بر اساس دانش توسعه و تجربه سالها حضور در روند توسعه چابهار باور دارم که توسعه سواحل مکران، سرعتگرفتن روند توسعه منطقه آزاد چابهار در مسیر نقشپذیری ملی و بینالمللی، معنی پیداکردن شهر لجستیک چابهار و سهمگرفتن از بازرگانی و تجارت منطقه، جمعیتپذیرشدن مهمترین کانون جمعیتی سواحل مکران، سرعتگرفتن روند سرمایهگذاری و شکلگیری فعالیت در چابهار، بدون تردید مستلزم تعیین تکلیف فرودگاه بینالمللی چابهار و سرعتدادن به ساخت و بهرهبرداری این فرودگاه در فضای بسیار رقابتی و حضور رقبایی همچون دوبی، مسقط و گوادر است. امید که مورد توجه سیاستگذاران و دغدغهمندان توسعه ایران قرار گیرد.
source