محسن آزرم در ابتدای مراسم درباره اهمیت کتاب در سینما گفت: در روزهای کودکی من، سینما با کاغذ شروع میشد زیرا پیش از دیدن فیلم ما کتاب میخواندیم، آنهم در شرایطی که تعداد کتابها اندک بود و فقط یک مجله درباره فیلم وجود داشت. با این وجود همه کسانی که به سینما علاقه داشتند، میدانستند که باید سینما را با کلمه بشناسند. در سالهای اخیر تعداد کتابها بیشتر شده است اما نمیدانم چرا جمعیت کتابخوانهای سینمایی کمتر شده، درحالی که میدانیم علاقهمندان به سینما بیشتر از قبل شده است، با تمام این تفاسیر شاید بتوان گفت سینما دوستان از کتابها بریدهاند.
کیانوش عیاری در ابتدای این نشست درباره کتاب «تنوره دیو» گفت: ماجرای تبدیل سناریوهای من به فیلمنامه توسط آقای مهرداد غفارزاده مطرح شد و سعی ما بر این بود که کتابها آموزنده باشد و صرفا جنبه داستانی نداشته باشد.
عیاری درباره ماجرای تبدیل فیلمنامههایش به کتاب گفت: چند سال پیش یکی از نشریات خواست که فیلمنامه «بودن یا نبودن» را به چاپ برساند اما من یک سال این موضوع را پشت گوش انداختم و به نوعی فراموش شد، اما در این مورد چون آقای غفارزاده پشت کار بودند، روند ادامه پیدا کرد. برخی از اهالی سینما از کتاب گریزانند و بر این باورند که تصویر خودش آموزنده است اما به نظر من همه چیز نیاز به مطالعه دارد پس باید مطالعه داشت.
مهرداد غفارزاده با روایت یک نکته درباره کیانوش عیاری بیان کرد: آقای عیاری موقعیت فیلمسازی در فرانسه را بهخاطر «دونیمه سیب» رد کردند چون پیشتر قول ساخت این اثر را داده بودند. در آن زمان موقعیتی پیش میآید که تا یکسال در فرانسه بمانند و برای کن فیلم بسازند اما ایشان به خاطر وفاداری به اخلاق و پایبندی به قولشان به ایران بازگشتند تا «دو نیمه سیب» را بسازند کما اینکه به واسطه چند اتفاق این اثر چندان مطلوب خودشان و حتی باب میل منتقدان هم نیست. بعد هم موقعیتی پیش آمد مجموعه فیلمنامهها را از خودشان دریافت کردم، که موافقت کردند و نشر چشمه هم همراه ما بود. برای من کشف آثار آقای عیاری، یک کشف به شیوه «ایندیانا جونز» بود.
وی ادامه داد: ما در این سلسه کتابها ۱۳ فیلمنامه را از «تنوره دیو» تا «ویلای ساحلی» گردآوری کردیم که به ترتیب منتشر خواهند شد. این مجموعه آثار فقط فیلمنامه نیست مقدمه دارد، روایتهای سر صحنه، تجربیات استاد، دکوپاژها و دستنوشتههای فراوانی از ایشان در این کتاب وجود دارد.
فاصله زیادی میان سینما و ادبیات میبینم
عیاری در پاسخ به این پرسش که آیا تاکنون از میان آثار ادبی فیلمنامهای نوشته است، گفت: اصولا من فاصله زیادی میان ادبیات و سینما میبینم، البته ادبیات خارج از سینما برایم عزیز است، با این وجود تقریبا همه داستانهای ایرانی را خواندهام، در ایران نویسندگانی مانند اسماعیل فصیح هستند که آثارشان بسیار برای سینما خوب است.
عیاری درباره نحوه نوشتن فیلمنامه «دو نیمه سیب» توضیح داد: سالها آثارم از ارشاد مورد پذیرش نبود، برای اینکه بتوانم کار کنم و امور زندگی را بگردانم کتابی بود به نام «خواهران غریب» از اریش کستنر که من نام آن را «دو نیمه سیب» گذاشتم و واقعیت هم این است که فیلم خوبی نشد. به نظرم فیلم کیومرث پوراحمد به نام «خواهران غریب» بهتر از کار من بود. در فیلم من بازیگرم مریم مصدقی بعد از شروع فیلمبرداری باردار شد و دیگر نتوانست نقش را ایفا کند و من مجبور شدم فیلمنامه را تغییر دهم تا فقط از شر آن نوشتهها رها شوم.
وی درباره علاقهاش به همکاری با محمود دولتآبادی گفت: من با آقای دولتآبادی صحبت کردم تا با اقتباس از «کلیدر» اثری بنویسیم و ایشان هم موافقت کرد اما تهیهکننده از نظر مالی با آقای دولتآبادی به توافق نرسیدند. یکبار هم مدتها قبل وقتی «جای خالی سلوچ» را خواندم خوشم آمد و خواستم بخش لوک مست را بسازم. ایده را با دولتآبادی مطرح کردم و قول دادم نظر ایشان برآورده میشود. ایشان هم پذیرفتند، اما راستش بعدا از ساختن آن ترسیدم و وارد ساختن آن نشدم.
حتی صداوسیما هم آرزو دارد با کیانوش عیاری کار کند
وحید نیکخواهآزاد، تهیهکننده سینما گفت: عیاری همیشه فیلم توقیفی داشته مثل «کاناپه» و «خانه پدری» اما آنقدر متین حرفهایش را زده که حتی صداوسیما هم همیشه آرزو داشته تا با او کار کند و آثارش را نمایش دهد. حتی تلویزیون هم ارزش آقای عیاری را میداند.
در پایان محسن آزرم گفت: جملهای در بین نویسندهها وجود دارد که میگویند با دلت بنویس و با مغزت ویرایش کن. لحظهای در نوشتن وجود دارد که با فیلم و عکس به دست نمیآید. دیدن این نظم در خواندنِ کتاب شکل میگیرد و به آرامی به ذهن این فکر را میدهد که در واقعیت بیرونی چگونه ذهنش را مرتب کند. نوشتن و خواندن مدل فکر کردن منسجم ارائه میدهد. من وقتی از چیزی خوشم میآید آن را دوباره برای خودم مینویسم، این ماجرا را از آقای حاتمی یاد گرفتم که یازده بار فیلمنامه «دلشدگان» را نوشت بدون اینکه نوشتههای قبلی را خط بزند و این کار را مسعود کیمیایی هم انجام میداد و من از این 2 بزرگ یاد گرفتم که همیشه بنویسم.
خانه سینما با همکاری مراکز فرهنگی هفته پاسداشت فرهنگی روز ملی سینما را از ۱۸ تا ۲۶ شهریور در مراکز فرهنگی شهر برگزار میکند.