هر پدیده نوظهوری می‌تواند چالش‌های جدیدی خلق کند. تکنولوژی نیز از این قاعده مستثنا نیست. انقلاب دیجیتال چنان سریع اما خزنده در دهه گذشته بر تمامی ابعاد زندگی ما تأثیر گذاشته که بعید است هیچ مصداق مشابهی را بتوان برای آن در طول تاریخ متصور شد

امیرحسین جلیلی‌سهی

هر پدیده نوظهوری می‌تواند چالش‌های جدیدی خلق کند. تکنولوژی نیز از این قاعده مستثنا نیست. انقلاب دیجیتال چنان سریع اما خزنده در دهه گذشته بر تمامی ابعاد زندگی ما تأثیر گذاشته که بعید است هیچ مصداق مشابهی را بتوان برای آن در طول تاریخ متصور شد. روزی نیست که ابزاری کارآمد و اثر‌بخش ظهور نکند و یکباره تأثیری بسزا در کیفیت زندگی‌ ما نگذارد. تاکسی‌های اینترنتی، فروشگاه‌های آنلاین، اپلیکیشن‌های کمک‌تصمیم‌گیر و ابزارهای مشابه که در همه اقشار و نسل‌ها هم طرفداران خود را پیدا کرده‌اند، از این دست هستند. اما در این بین یک حفره مهم به چشم می‌خورد: مقاومت ذهنی مدیران کسب‌و‌کارها در‌برابر ابزارهای کاربردی برای توسعه کسب‌و‌کار به طرز معنا‌داری با استفاده آنان به‌ عنوان شهروندان از ابزارهای عمومی زندگی فاصله دارد. دلیل این امر را شاید بتوان در ترس و احتیاط تاریخی ایرانیان در‌برابر پدیده‌های نوظهور جست. اما با مطالعه بیش از 20 مقاله با موضوع ‌«مقاومت ذهنی در‌برابر تغییر»، به نکته بسیار شایان توجهی دست یافتم. تقریبا تمام پژوهش‌های جهان غرب با این موضوع، با فرض اولیه پیشتازی مدیران ارشد و مقاومت ذهنی نیروی کار در استفاده از فناوری و نوآوری در سازمان‌هاست. حال آنکه طبق مشاهده‌های نگارنده، این پیش‌فرض دقیقا عکس ‌چیزی است که در بازار ایران پدیدار شده است. آنچه در میدان به چشم می‌خورد، پیشتازی شهروندان در پذیرش استفاده از محصولات مدرن و مقاومت ذهنی مدیران ارشد در استفاده از آن ابزارهای در توسعه کسب‌و‌کار است. ظاهرا توسعه نامتوازن در تولید و مصرف اینجا نیز نمود پیدا کرده است.

source

توسط spideh.ir