این برنامه با هدف معرفی کارآفرینهای کشور و پرداخت ویژه به تولید و کالای ایرانی با اجرای اردشیر منظم و سامان گوران تهیه و تولید شده است. کارخنده روزهای یکشنبه و سهشنبهها ساعت ۱۸ روی آنتن شبکه یک سیما میرود. علیرضا محمدبیگی، تهیهکننده و کارگردان برنامه در گفتوگو با جامجم از چند و چون فصل جدید آن میگوید.
دو مسابقه در یک برنامه
درهر قسمت از این برنامه دو مسابقه برگزار میشود؛ یک مسابقه فنی که مرتبط با خط تولید کارخانهای است که در هر قسمت میزبان برنامه بوده و دیگری مسابقه سرگرمی با موضوع پانتومیم یا ورزشی که برای کارگران آن کارخانه روی آنتن میرود.در آخر هر برنامه نیز به رسم یادگار و اهمیت حفظ محیطزیست یک اصله نهال کاشته میشود. از آنجا که درخت نماد کار، تلاش، کوشش و استواری بوده به منزله رشد و تولید در اقتصاد کشور است.
بعد از «کارا»، کارخنده
محمدبیگی در گفتوگو با جامجم بیان میکند: دو ماه قبل برنامهای در شبکه یک به نام «کارا» داشتم که فضای آن هم کار و کارگری و ترکیبی از استودیو و آیتم بود. شبکه کار ما را پسندیدند و گفتند قرار است چنین برنامهای به نام کارخنده بسازیم. ما آمدیم و این برنامه را از اول احیا و اصلاح کردیم اما قانونا این برنامه سری اول کارخنده محسوب میشود، چون با فصل اول آن بسیار متفاوت است. ما در سری جدید این برنامه در فضای کار و کارگری یک مستند رئالیتیشو داریم با یک نگاه ویژه به خط تولید و تولید کالای ایرانی. در کنار اینها به آن کارآفرینی که زحمت کشیده و سرمایه گذاشته هم میپردازیم. بههرصورت این کارآفرین در امر اشتغالزایی موفق بوده و توانسته اشتغالزایی کند، ولی نگاه اصلی و ویژه ما معطوف به این است که نشان دهیم یک کارگر با آن کارآفرین همسان است. مثلا ما به عوامل یک مجموعه بزرگ میگوییم بالاخره شما تعداد زیادی مدیر دارید و زحمت میکشید، ولی اگر این کارگرهای عزیز در خط تولید نباشند اصلا کارخانه شما بیمعنی است و کاربردی ندارد. در واقع نگاه ما به این است که زحمات کارگرهای موفق و ارزشمند ایرانی را به تصویر بکشیم و هم به نوعی آنها را به جامعه معرفی کنیم و هم نشان دهیم که آنها با کارآفرینان همسان هستند. حالا کارآفرین سرمایه و ایدهاش را میگذارد، ولی اجرایش با کارگر است. این نکته اصلی کار ماست و مبتنی بر فرمایش رهبری است که دستور دادند تا توجه ویژهای به کارگر شود. این شد که ما سراغ تولید این برنامه رفتیم.
تصویری از کارگران نخبه
در این برنامه کارگر نخبه، کارگر مخترع و همچنین کارگر ورزشکاری که مدالآور باشد معرفی شدهاند. تهیهکننده و کارگردان بیان میکند: حتی ما کارگرهایی را معرفی کردهایم که چند نسل در آن کارخانه کار کردهاند. مثلا ما در قزوین دیدیم که پدر، پدربزرگ، دایی، برادر بزرگتر و در آخر خود طرف در آن کارخانه در چند نسل مشغول به کار بودهاند. این یک نگاه مثبت است که نشان میدهد آن کارخانه دارای قدمت است و نزدیک به ۸۰ سال فعالیت دارد.
مسابقه با داوری کارگران
در این برنامه دو نوع مسابقه وجود دارد. محمدبیگی توضیح میدهد: یک مسابقه فنی مهارتی است. مثلا به هر مجموعهای که میرویم طبق فعالیتی که دارد یک مسابقه فنی ــ مهارتی متناسب با آن قسمت برگزار میکنیم. بهعنوان مثال به مجموعهای رفتیم که مربوط به کار خودرو و قطعهسازی بود؛ در این مسابقه، کارگران باید بتوانند جعبهفرمان خودرو را طبق قانون خودشان در یک دقیقه جمعبندی کنند. ما هم به نفر اولی که بتواند این کار را با موفقیت انجام دهد، جایزه سفر زیارتی مشهد مقدس هدیه میدهیم. این مسابقه بین سه یا چهار نفر برگزار میشود و داور هم از بین خودشان است. در یک شرکتی که مربوط به حوزه جوشکاری بود مسابقهای برگزار کردیم که کارگران بتوانند در یک دقیقه چند تا جوش سر بالا بزنند و جایزه دریافت کنند. در واقع هر قسمت به تناسب کاری که در کارخانه انجام میشود، مسابقه متفاوت و مخصوص خودش را دارد.این تهیهکننده ادامه میدهد: یکی دیگر از مسابقاتی که در این برنامه انجام خواهد شد، مسابقه سرگرمی یا شوخی خنده است که بازیهای مختلفی مثل پانتومیم، تقلید صدا، طنابکشی، فوتبال دستی، دارت و آوازخوانی و… را برگزار میکنیم؛ البته تمام این مسابقات توسط پرسنلی که در خط تولید زحمت میکشند اتفاق میافتد.
زندگی توقف ندارد
یکی از نکات جالب برنامه این است که در حین اجرای برنامه و انجام بازیهای مختلف میبینید خط تولید مشغول به فعالیت است و در سیر کار قرار نیست خط تولید متوقف شود. محمدبیگی این کار را چنین تفسیر میکند: یعنی همه باید فعالیت کنند. مانند زندگی که توقف ندارد و همیشه کار و زندگی همزمان با هم در جریان هستند. در واقع ما سعی داریم چه در حین مسابقه و چه در حین گفتوگو این حرکت را نشان دهیم. وی ادامه میدهد: ما در گفتوگوهایمان با کارگران و کارآفرینان از دغدغههای آنها و اینکه آینده این کار راچهطور میبینند هم صحبت میکنیم. خلاصه در مورد صادرات، واردات، ارزشآوری و… با کارآفرینها صحبت خواهیم کرد. یا مثلا از کارگری که ۲۵ سال کار کرده و سابقه کار دارد میپرسیم که آیا دوست دارد بعد از این همه سال و با این تجربه و مهارتی که کسب کرده مستقلا اشتغالزایی کند و مجموعهای راهاندازی کند. یا حتی با جوانترین و مسنترین شخصی که در آن مجموعه کار میکرده صحبت کردیم. عرض کردم که سبک گفتوگوهای ما به این صورت است. حتی ما در مورد مسائل ازدواج هم با آنها گفتوگو داشتیم. به عنوان مثال ما از مدیر کارخانه پرسیدهایم که فلان کارگر شما دوست دارد ازدواج کند؛ آیا شما به او وام میدهید؟ یا آیا شده که تسهیلات ویژهای برای نفرات مجموعه در نظر گرفته باشید؟
ترویج امید به زندگی
به گفته تهیهکننده در این برنامه قرار است امید به زندگی را تقویت کنیم و نشان دهیم که در کارخانههای ما همه مشغول به کار و تلاش هستند.محمدبیگی عنوان میکند: امید به زندگی وجود دارد. و با توجه به این همه تحریم و مشکلات، چراغ تولید خاموش نمیشود و کارگرانی هستند که مانند سربازان در صف اول خط مقدم اقتصادی در حال تلاش هستند. دقیقا هدف ما این است که بگوییم یک کارگر ایرانی هیچوقت خسته نمیشود. تولید ایرانی هیچوقت تمام نخواهد شد و ما این توان را داریم که کالای باکیفیت ایرانی تولید کنیم. همه اینها حرفهایی است که قرار است به گوش مسئولان هم برسد که آنها نیز به این مسائل توجه کنند. حتی این جزو سؤالات و چالشهای برنامه هم هست که اگر مردم این کالای ایرانی را نخرند چه اتفاقی میافتد! درواقع همزمان مردم را تشویق میکنیم که از کالای ایرانی حمایت کنند و در عین حال روی با کیفیت بودن کالای ایرانی هم تأکید میکنیم. در برنامه از اردشیر منظم و سامان گوران به عنوان مجری استفاده شده است. تهیهکننده بیان میکند: آقای منظم صحبتهای مدیریتی را با فضای طنز انجام میدهند و آقای گوران هم در بحث نمایش و شوخیها حضور دارند. درواقع در این فصل از برنامه آیتم طنز به صورت جدیتری دنبال میشود. ما در هر قسمت به یک موضوع هم میپردازیم. مثلا ما در بخش ایران نول به فروش نفت خام پرداختیم. سامان گوران که کاراکتر صفا را اجرا میکند شخصیتی منفی نگر دارد که مدام غر میزند و به کالای ایرانی اعتماد ندارد، دنبال دلالی است و مدام سعی میکند رأی اردشیر منظم را بزند.
استقبال نسبت به کارخانههای کوچک
از محمدبیگی درباره شیوه انتخاب کارخانهها هم میپرسیم که توضیح میدهد: معیار اصلی ما برای انتخاب کارخانه و شرکتها، به برقراری خط تولید و تعداد نفراتی که در آنجا وجود دارد ،برمیگردد. درواقع بزرگ و کوچک بودن مجموعه برای ما چندان اهمیتی ندارد. مهم، به تصویر کشیدن آن خط تولید است. حتی استقبال ما بیشتر به آن مجموعههای کوچک است. چون بالاخره مجموعههای بزرگ کار خود را انجام میدهند و نیازی به معرفی و حمایت ندارند. حمایت ما بیشتر معطوف به کارگاههای کوچک و کارآفرینان جوانتر است و به نظرم تا الان توانستهایم که به مراد دلمان برسیم. ما حتی توجه ویژهای به شهرستانها داریم و قرار نیست که فقط از مجموعههایی که در تهران هستند بازدید کنیم. ما از شهرستانهایی مثل اهواز، مشهد، تبریز، قزوین و کرج هم بازدید کردهایم و حتی سعی میکنیم در کنار آن یک نگاهی هم به معرفی آن شهرستان داشته باشیم.
سرگرمی با آگاهیبخشی
قالب این برنامه اصطلاحا طنز موقعیت است. کارگردان در اینباره میگوید: در تلاش هستیم که با نگاه سرگرمی ــ محتوا این کار را انجام دهیم. چون ما آمدهایم که بیشتر برای مردم سرگرمی ایجاد کنیم. حتی ما وقتی برای ضبط برنامه به مجموعهای میرویم، عمدتا میگویند که در آن روز همه شاد هستند و اینکه امیدوارم دیگران به این برنامه توجه ویژهای داشته باشند و کمک کنند این برنامه ادامهدار باشد، زیرا هم برای محتوا و هم تولید آن زحمت زیادی کشیده شده است. واین درخواست خودبنده است که مسئولان، این خط تولید را ببینند و از آن حمایت کنند. چون اولین چیزی که به ما گفته شده است همین است که خواهشا مسئولان از ما حمایت کنند. به آنها وام بدهند، برقشان را قطع نکنند، پول آب و برق را کمتر بگیرند و… ما امیدواریم که از آنها حمایت بشود تا این چراغ خط تولید روشن بماند و به امید خدا نبض اقتصاد کشور بهتر بزند.
دو مسابقه در یک برنامه
درهر قسمت از این برنامه دو مسابقه برگزار میشود؛ یک مسابقه فنی که مرتبط با خط تولید کارخانهای است که در هر قسمت میزبان برنامه بوده و دیگری مسابقه سرگرمی با موضوع پانتومیم یا ورزشی که برای کارگران آن کارخانه روی آنتن میرود.در آخر هر برنامه نیز به رسم یادگار و اهمیت حفظ محیطزیست یک اصله نهال کاشته میشود. از آنجا که درخت نماد کار، تلاش، کوشش و استواری بوده به منزله رشد و تولید در اقتصاد کشور است.
بعد از «کارا»، کارخنده
محمدبیگی در گفتوگو با جامجم بیان میکند: دو ماه قبل برنامهای در شبکه یک به نام «کارا» داشتم که فضای آن هم کار و کارگری و ترکیبی از استودیو و آیتم بود. شبکه کار ما را پسندیدند و گفتند قرار است چنین برنامهای به نام کارخنده بسازیم. ما آمدیم و این برنامه را از اول احیا و اصلاح کردیم اما قانونا این برنامه سری اول کارخنده محسوب میشود، چون با فصل اول آن بسیار متفاوت است. ما در سری جدید این برنامه در فضای کار و کارگری یک مستند رئالیتیشو داریم با یک نگاه ویژه به خط تولید و تولید کالای ایرانی. در کنار اینها به آن کارآفرینی که زحمت کشیده و سرمایه گذاشته هم میپردازیم. بههرصورت این کارآفرین در امر اشتغالزایی موفق بوده و توانسته اشتغالزایی کند، ولی نگاه اصلی و ویژه ما معطوف به این است که نشان دهیم یک کارگر با آن کارآفرین همسان است. مثلا ما به عوامل یک مجموعه بزرگ میگوییم بالاخره شما تعداد زیادی مدیر دارید و زحمت میکشید، ولی اگر این کارگرهای عزیز در خط تولید نباشند اصلا کارخانه شما بیمعنی است و کاربردی ندارد. در واقع نگاه ما به این است که زحمات کارگرهای موفق و ارزشمند ایرانی را به تصویر بکشیم و هم به نوعی آنها را به جامعه معرفی کنیم و هم نشان دهیم که آنها با کارآفرینان همسان هستند. حالا کارآفرین سرمایه و ایدهاش را میگذارد، ولی اجرایش با کارگر است. این نکته اصلی کار ماست و مبتنی بر فرمایش رهبری است که دستور دادند تا توجه ویژهای به کارگر شود. این شد که ما سراغ تولید این برنامه رفتیم.
تصویری از کارگران نخبه
در این برنامه کارگر نخبه، کارگر مخترع و همچنین کارگر ورزشکاری که مدالآور باشد معرفی شدهاند. تهیهکننده و کارگردان بیان میکند: حتی ما کارگرهایی را معرفی کردهایم که چند نسل در آن کارخانه کار کردهاند. مثلا ما در قزوین دیدیم که پدر، پدربزرگ، دایی، برادر بزرگتر و در آخر خود طرف در آن کارخانه در چند نسل مشغول به کار بودهاند. این یک نگاه مثبت است که نشان میدهد آن کارخانه دارای قدمت است و نزدیک به ۸۰ سال فعالیت دارد.
مسابقه با داوری کارگران
در این برنامه دو نوع مسابقه وجود دارد. محمدبیگی توضیح میدهد: یک مسابقه فنی مهارتی است. مثلا به هر مجموعهای که میرویم طبق فعالیتی که دارد یک مسابقه فنی ــ مهارتی متناسب با آن قسمت برگزار میکنیم. بهعنوان مثال به مجموعهای رفتیم که مربوط به کار خودرو و قطعهسازی بود؛ در این مسابقه، کارگران باید بتوانند جعبهفرمان خودرو را طبق قانون خودشان در یک دقیقه جمعبندی کنند. ما هم به نفر اولی که بتواند این کار را با موفقیت انجام دهد، جایزه سفر زیارتی مشهد مقدس هدیه میدهیم. این مسابقه بین سه یا چهار نفر برگزار میشود و داور هم از بین خودشان است. در یک شرکتی که مربوط به حوزه جوشکاری بود مسابقهای برگزار کردیم که کارگران بتوانند در یک دقیقه چند تا جوش سر بالا بزنند و جایزه دریافت کنند. در واقع هر قسمت به تناسب کاری که در کارخانه انجام میشود، مسابقه متفاوت و مخصوص خودش را دارد.این تهیهکننده ادامه میدهد: یکی دیگر از مسابقاتی که در این برنامه انجام خواهد شد، مسابقه سرگرمی یا شوخی خنده است که بازیهای مختلفی مثل پانتومیم، تقلید صدا، طنابکشی، فوتبال دستی، دارت و آوازخوانی و… را برگزار میکنیم؛ البته تمام این مسابقات توسط پرسنلی که در خط تولید زحمت میکشند اتفاق میافتد.
زندگی توقف ندارد
یکی از نکات جالب برنامه این است که در حین اجرای برنامه و انجام بازیهای مختلف میبینید خط تولید مشغول به فعالیت است و در سیر کار قرار نیست خط تولید متوقف شود. محمدبیگی این کار را چنین تفسیر میکند: یعنی همه باید فعالیت کنند. مانند زندگی که توقف ندارد و همیشه کار و زندگی همزمان با هم در جریان هستند. در واقع ما سعی داریم چه در حین مسابقه و چه در حین گفتوگو این حرکت را نشان دهیم. وی ادامه میدهد: ما در گفتوگوهایمان با کارگران و کارآفرینان از دغدغههای آنها و اینکه آینده این کار راچهطور میبینند هم صحبت میکنیم. خلاصه در مورد صادرات، واردات، ارزشآوری و… با کارآفرینها صحبت خواهیم کرد. یا مثلا از کارگری که ۲۵ سال کار کرده و سابقه کار دارد میپرسیم که آیا دوست دارد بعد از این همه سال و با این تجربه و مهارتی که کسب کرده مستقلا اشتغالزایی کند و مجموعهای راهاندازی کند. یا حتی با جوانترین و مسنترین شخصی که در آن مجموعه کار میکرده صحبت کردیم. عرض کردم که سبک گفتوگوهای ما به این صورت است. حتی ما در مورد مسائل ازدواج هم با آنها گفتوگو داشتیم. به عنوان مثال ما از مدیر کارخانه پرسیدهایم که فلان کارگر شما دوست دارد ازدواج کند؛ آیا شما به او وام میدهید؟ یا آیا شده که تسهیلات ویژهای برای نفرات مجموعه در نظر گرفته باشید؟
ترویج امید به زندگی
به گفته تهیهکننده در این برنامه قرار است امید به زندگی را تقویت کنیم و نشان دهیم که در کارخانههای ما همه مشغول به کار و تلاش هستند.محمدبیگی عنوان میکند: امید به زندگی وجود دارد. و با توجه به این همه تحریم و مشکلات، چراغ تولید خاموش نمیشود و کارگرانی هستند که مانند سربازان در صف اول خط مقدم اقتصادی در حال تلاش هستند. دقیقا هدف ما این است که بگوییم یک کارگر ایرانی هیچوقت خسته نمیشود. تولید ایرانی هیچوقت تمام نخواهد شد و ما این توان را داریم که کالای باکیفیت ایرانی تولید کنیم. همه اینها حرفهایی است که قرار است به گوش مسئولان هم برسد که آنها نیز به این مسائل توجه کنند. حتی این جزو سؤالات و چالشهای برنامه هم هست که اگر مردم این کالای ایرانی را نخرند چه اتفاقی میافتد! درواقع همزمان مردم را تشویق میکنیم که از کالای ایرانی حمایت کنند و در عین حال روی با کیفیت بودن کالای ایرانی هم تأکید میکنیم. در برنامه از اردشیر منظم و سامان گوران به عنوان مجری استفاده شده است. تهیهکننده بیان میکند: آقای منظم صحبتهای مدیریتی را با فضای طنز انجام میدهند و آقای گوران هم در بحث نمایش و شوخیها حضور دارند. درواقع در این فصل از برنامه آیتم طنز به صورت جدیتری دنبال میشود. ما در هر قسمت به یک موضوع هم میپردازیم. مثلا ما در بخش ایران نول به فروش نفت خام پرداختیم. سامان گوران که کاراکتر صفا را اجرا میکند شخصیتی منفی نگر دارد که مدام غر میزند و به کالای ایرانی اعتماد ندارد، دنبال دلالی است و مدام سعی میکند رأی اردشیر منظم را بزند.
استقبال نسبت به کارخانههای کوچک
از محمدبیگی درباره شیوه انتخاب کارخانهها هم میپرسیم که توضیح میدهد: معیار اصلی ما برای انتخاب کارخانه و شرکتها، به برقراری خط تولید و تعداد نفراتی که در آنجا وجود دارد ،برمیگردد. درواقع بزرگ و کوچک بودن مجموعه برای ما چندان اهمیتی ندارد. مهم، به تصویر کشیدن آن خط تولید است. حتی استقبال ما بیشتر به آن مجموعههای کوچک است. چون بالاخره مجموعههای بزرگ کار خود را انجام میدهند و نیازی به معرفی و حمایت ندارند. حمایت ما بیشتر معطوف به کارگاههای کوچک و کارآفرینان جوانتر است و به نظرم تا الان توانستهایم که به مراد دلمان برسیم. ما حتی توجه ویژهای به شهرستانها داریم و قرار نیست که فقط از مجموعههایی که در تهران هستند بازدید کنیم. ما از شهرستانهایی مثل اهواز، مشهد، تبریز، قزوین و کرج هم بازدید کردهایم و حتی سعی میکنیم در کنار آن یک نگاهی هم به معرفی آن شهرستان داشته باشیم.
سرگرمی با آگاهیبخشی
قالب این برنامه اصطلاحا طنز موقعیت است. کارگردان در اینباره میگوید: در تلاش هستیم که با نگاه سرگرمی ــ محتوا این کار را انجام دهیم. چون ما آمدهایم که بیشتر برای مردم سرگرمی ایجاد کنیم. حتی ما وقتی برای ضبط برنامه به مجموعهای میرویم، عمدتا میگویند که در آن روز همه شاد هستند و اینکه امیدوارم دیگران به این برنامه توجه ویژهای داشته باشند و کمک کنند این برنامه ادامهدار باشد، زیرا هم برای محتوا و هم تولید آن زحمت زیادی کشیده شده است. واین درخواست خودبنده است که مسئولان، این خط تولید را ببینند و از آن حمایت کنند. چون اولین چیزی که به ما گفته شده است همین است که خواهشا مسئولان از ما حمایت کنند. به آنها وام بدهند، برقشان را قطع نکنند، پول آب و برق را کمتر بگیرند و… ما امیدواریم که از آنها حمایت بشود تا این چراغ خط تولید روشن بماند و به امید خدا نبض اقتصاد کشور بهتر بزند.
کاشت درخت، به رسم یادگار
تهیهکننده برنامه میگوید: کار بسیار ویژهای که ما انجام دادیم و یکی از دغدغههای بنده هم بوده این است که ما در انتهای برنامه به رسم یادگار از برنامه کارخنده، در هر قسمت و در هر مجموعه یک نهال میکاریم که این کار بنابر توصیه و فرمایش رهبری انجام شده است و اینکه موجب میشود تا مردم بهسمت فضای سبز و درختکاری بروند، حالا چه در منزل و چه در محل کارشان و ما سعی کردهایم که این مسأله را در برنامه جا بیندازیم. زیرا همانطور که میدانیم محیطهای صنعتی فضای خشک و سردی دارند و یک محیط تماما کاری است و ما با این کار تلاش کردیم که یک مقدار فضای جذابتری را در این محیطها به وجود آوریم.
source