شرق: «عصر سرمایهداری نظارتی» اثر شوشانا زوبُف با عنوان فرعیِ «نبرد برای آیندهای انسانی در مرز جدید قدرت»، به بررسی قدرت بیسابقه سرمایهداری نظارتی و تلاش شرکتهای قدرتمند برای کنترل رفتار انسانها میپردازد. در این شاهکار، زوبُف درباره پدیده «سرمایهداری نظارتی» سخن میگوید و بینشهای خیرهکنندهای ارائه میدهد. از دید او خطر بسیار جدی است؛ در قرن بیستویکم نوعی ساختار فراگیرِ جرح و تعدیلِ رفتار سرشت انسان را تهدید میکند، همچنان که در قرن بیستم سرمایهداری صنعتی جهان طبیعی را از شکل انداخت. زوبُف پیامدهای پیشروی سرمایهداری نظارتی از سیلیکونوَلی به تمام بخشهای اقتصاد را بهوضوح پیش چشم ظاهر میکند. در «بازارهای آتیِ رفتاری» که جدیدند، قدرت و ثروتی عظیم گرد میآید و پیشبینیهای مربوط به رفتار ما خریدوفروش میشود و تولید کالا و خدمات تابع ابزار تازهای به نام «ابزار جرح و تعدیل رفتار» میشود. تهدید از نوعی دولت تمامیتخواهِ شبیه به «برادر بزرگ» به قسمی ساختار دیجیتالیِ همهجا حاضر تغییر جهت داده است: به «دیگریِ بزرگی» که در خدمت منافع سرمایه نظارتی عمل میکند. اینجا بوته آزمایشِ شکل بیسابقه قدرتی است که نشان از تمرکز شدید دانستهها دارد و از قید پایش دموکراتیک آزاد است. در نظریه زوبف، سرمایهداری نظارتی گونهای بازار تازه و منطقی خاص از سرمایه انباشتهشده است. درواقع سرمایهداری نظارتی نوعی سرمایهداری اطلاعاتی است که مبنای آن کالاسازی واقعیت و تغییر شکل آن به داده رفتاری برای تحلیل و فروش است. چنانکه در مرور کتاب آمده است «واکاوی جامع و تکاندهنده زوبُف تهدیدهای پیشروی جامعه قرن بیستویکم را نمایان میسازد: کندویی کنترلشده دارای ارتباط و اتصالِ تمامعیار که با وعده قطعیتِ تمامعیار در راه کسب حداکثر سود به قیمت دموکراسی، آزادی، و آیندۀ انسانیِ ما اغواگری میکند». فراتر از آن، سرمایهداری نظارتی با اتکا بر مقاومت اندک قانون یا جامعه، در آستانه سیطره بر نظم اجتماعی و شکلدهی به آینده دیجیتالی است و این هشدار جدیِ زوبُف به جامعه انسانی است. شوشانا زوبُف، استاد ممتاز مدرسه کسبوکار هاروارد و دانشآموخته فلسفه از دانشگاه شیکاگو و دکتری روانشناسی اجتماعی از دانشگاه هاروارد است. او را یکی از یازده متفکر اصیل حوزه کسبوکار
در جهان دانستهاند.
عصر سرمایهداری نظارتی، نبرد برای آیندهای انسانی در مرز جدید قدرت، شوشانا زوبُف، ترجمه زهرا عالی، نشر نو
تاریخ اخلاقی سده بیستم
«انسانیت: تاریخ اخلاقی سده بیستم» اثر جاناتان گلاور، فیلسوف اخلاق انگلیسی به توحش قرن بیستم میپردازد و تصویری توأمان ترسناک و جذاب از تاریخ ارائه میکند. جاناتان گلاور با ارائه نمونههایی همچون جنگ سنگرها در جنگ جهانی اول، کشتارهای دوران استالین در شوروی، پل پت در کامبوج و مائو در چین، خصومتهای قبیلهای و نسلکشی در رواندا، بمباران هیروشیما و ناکازاکی، و موارد متعدد دیگر نشان میدهد که قبیلهگرایی و ایدئولوژیهایی همچون نازیسم و استالینیسم و مائوئیسم و سایر باورهایی که به دنبال خلق انسان مطیع و فرمانبردارند چگونه میتوانند توجیهگر قساوتهای گسترده باشند. با این همه، او به صحنههایی درخشان از مقاومت دولتمردان و مردمان عادی در برابر فروپاشی و فرسایش بنیادهای اخلاقی و تجلی بارقههایی از انسانیت نیز اشاره میکند. او ضمن تأکید بر پیوند نامطلوب فناوری و سویه تاریک روان انسان، امیدوار است با تمرکز بر ویژگیهای روانی امیدبخشی که از ما در برابر فراموشی انسانیت و غلتیدن در دام جنگ و تعصبات قبیلهای و ایدئولوژیک محافظت میکنند، بنیادهای اخلاقی را تقویت و در برابر نیروهایی که ما را به سوی بیرحمی سوق میدهند مقاومت کنیم. جاناتان گلاور، فیلسوف اخلاق انگلیسی و استاد کینگز کالج لندن است، او همچنین مدیر مرکز حقوق و اخلاق پزشکیِ این دانشگاه است و در کتاب آخر خود «اسرائیلیها و فلسطینیها: از چرخه خشونت تا گفتوگوی بشریت» (2024) باز هم مسئله خشونت را مطرح کرده است. مارتا نوسبام کتابِ «انسانیت: تاریخ اخلاقی سده بیستم» را تحلیلی تأثیرگذار و قابلفهم از وحشیگری در سده بیستم خوانده، و پیتر سینگر نیز این کتاب را دستاوردی شگفتانگیز دانسته و معتقد است: «تصور اینکه کتابی بتواند مهمتر از این باشد دشوار است. گلاور قاطعانه لزوم درک ویژگیهای غیرانسانی ما و تقلیل یا حذف شیوههای بروزشان را مستدل میکند و آنگاه، خود این وظیفه را بر عهده میگیرد». نشریات معتبر نیز کتاب را تحلیلی نافذ و تأثیرگذار خواندند که به واقعیتهای تلخ تاریخی اشاره دارد.
انسانیت، تاریخ اخلاقی سده بیستم، جاناتان گلاور، ترجمه افشین خاکباز، نشر نو
آینده اقتصاد جهانی
کتاب «پایان کیمیاگری» مروین کینگ، اقتصاددان انگلیسى درباره بحرانهای نظام پولی و بانکی و تبعات مکرر و ناامیدکنندهای است که این بحرانها ایجاد کردهاند. چنانکه در معرفی کتاب آمده است «ظرف یک سالواندی، یعنی از اوت سال ۲۰۰۷ تا اکتبر ۲۰۰۸، آنچه زمانی عصرِ حکمت میپنداشتند به عصرِ حماقت تبدیل شد و باور به ناباوری بدل گشت. بزرگترین بانکهای بزرگترین مراکز مالیِ دنیای پیشرفته شکست خوردند و باعث سقوطِ جهانیِ اعتماد شدند و عمیقترین رکود از دهۀ ۱۹۳۰ به این سو را ایجاد کردند». کتاب «پایان کیمیاگری» سعی دارد نشان دهد که چرا چنین بحرانهایی رخ میدهد و چرا این بحرانها از نظرِ تعداد مشاغل و میزانِ تولیدِ ازدسترفته چنین پرهزینهاند، و برای پیشگیری از آنها چه باید کرد؟ «به نظر میرسد اقتصادهایی که میتوانند انسان را به ماه بفرستند و کالاها و خدمات و نوآوریهای بسیار پیچیدهای تولید کنند، با چالشِ پیشپاافتادهتر جابهجاییِ پول و بانکداری دست به گریباناند. تکرار، و مسلما شدتِ بحران، با گذشت زمان نهتنها کمتر نشده، بلکه بیشتر هم شده است. در گرماگرمِ بحرانِ اکتبر ۲۰۰۸، دولتهای ملّی مسئولیتِ همۀ تعهدات و بدهیهای نظام بانکداری جهانی را بر عهده گرفتند. از نظر ترازنامه، نظام بانکی در واقع ملی شد، ولی از کنترل جمعی بر عملیاتِ آن خبری نبود. این عملیاتِ نجاتِ دولت را نمیتوان راحت فراموش کرد. هنگامی که فشار زیاد شد، همان بخشی که از مزیتهای نظام بازار حمایت میکرد، اجازه یافت با بهرهگیری از حمایتِ مالیاتدهندگان به کارِ خود ادامه دهد». انقلاب صنعتى عصرِ کاپیتالیستى امروزین را پى افکند. با وجود این، شکوفایى ابداعات تکنولوژیک در طى آن دورانِ پویا بر پذیرش گستردۀ دو ایدۀ بسیار قدیمىتر یعنی خلق پول کاغذى و ایجاد بانک براى صدور اعتبار متکى بود. هر دو ایده در بنیادِ خود انقلابى هستند و کموبیش جادویى. کاغذ معمولى به ارزشمندى طلا شد و سپردههاى کوتاهمدت امن تبدیل شدند به وامهاى بلندمدت پرخطر. بنا به استدلال مروین کینگ، این همانا کیمیاگرى مالى است: خلق قدرتهاى مالى شگرف که از قواعد واقعیت و عقل سلیم عدول مىکنند. کینگ سعی دارد تفاسیرى تازه از این نیروهاى اقتصادى عرضه کند تا مسیر آینده اقتصاد جهانى را نشان دهد.
پایان کیمیاگری، پول، بانکداری و آینده اقتصاد جهانی، مروین کینگ، ترجمه افشین خاکباز، نشر نو
source