اما آنچه باید از دیگر کار ویژههای سیاست خارجی باشد، حل مناقشه هستهای است که مبدل به یک زخم کهنه و ناسور در سیاست خارجی کشور شده و آثار مخرب آن در اقتصاد و توسعه کشور به دلیل تحمیل تحریمهای متعدد در حوزههای زیربنایی قابل احصاست.
در این میان آنچه ممکن است روند حل مسئله را دچار اختلال و تاخیر کند، انتظار برای تعیین تکلیف انتخابات پیش روی ایالات متحده است، هر چند انتخابات آمریکا و رؤسای جمهوری مستقر در کاخ سفید از متغیرهای مداخلهجو با ضریب بالای اثرگذاریاند ولی امروز دولت جدید میبایست در راستای تنشزدایی با اروپا و بهبود روابط به خصوص با آلمان تلاش کند.
چالشهای متعدد و رو به افزایش با آلمان به عنوان مهمترین کشور اتحادیه و شریک جدی اقتصادی تجاری ایران در سالهای نه چندان دور میتواند از عوامل بازدارنده در بهبود روابط با اروپا باشد. لذا ترمیم و تنشزدایی از این روابط یک ضرورت و اولویت در سیاست خارجی پر تنش کشور است.
الگوی رفتار و دیپلماسی دولت حسن روحانی در دوره ترامپ و بازی و استفاده از شکاف اروپا-ترامپ آنقدر هوشمندانه بود که حتی در شورای امنیت سازمان ملل دولت روحانی توانست در برابر آمریکا موفق باشد.
تداوم رویکرد دولت رئیسجمهور فقید- عدم توازن در روابط بینالملل و ادامه روند نه چندان دوستانه با اروپا- اما میتواند پاشنه آشیل دولت پزشکیان در حوزه اقتصاد و داخلی هم باشد، چرا که ادامه این روند و تداوم تحریمها و یا افزایش آنها بعید است امکان بهبود به اقتصاد نحیف کشور بدهد.
جا دارد یکبار هم شده دولت در حوزه سیاست خارجی نگاهی بلندمدت و راهبرد کلان داشته باشد تا به سهم خود مسیر توسعه کشور را بتواند بهبود ببخشد».
تحلیل سایت اجارهای غربگرا در حالی است که اتلاف وقت دولت روحانی در تعامل یکسویه با اروپا به خیال احیای برجام، موجب دو برابر شدن شمار تحریمها، کاهش صادرات نفت به زیر سیصد هزار بشکه و سقوط شدید درآمدهای کشور و در همین حال، کوه وعدههای تروئیکای اروپایی درباره احیای برجام موش زایید و آنها به جای لغو تحریمها مدعی راهاندازی کانال ایستکس برای مبادله غذا و دارو با نفت شدند اما به همان وعده توهینآمیز هم نتوانستند عمل کنند.
در مقابل دولت شهید رئیسی توانست ضمن لغو تعلیقهای یکطرفه و احیای برنامه هستهای، صادرات نفتی را مجددا به بالای یک و نیم میلیون بشکه در روز برساند و تجارت با همسایگان و کشورهای شرقی و آمریکای لاتین را گسترش دهد.
این نکته گفتنی است که اروپا در مقاطع مختلف نشان داده نه توانایی و نه اراده عمل مستقل از آمریکا برای تعامل با ایران را ندارد و حتی مجبور است منافع خود را قربانی مطامع طرف آمریکایی کند چنان که شرکتهای آلمانی و فرانسوی مرتکب شدند.
source