به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، قوشه درمورد خاموشی بیشتر زنان تحصیل کرده و مستقل نسبت به زنان کم سواد و کم بضاعت اظهار کرد:« درمورد اعتراض بیشتر زنان سطح پایین جامعه باید خاطرنشان کرد که بسیاری از زنانی که کمتر در جامعه حضور دارند، به دلیل ناآگاهی از ابعاد و تعریف خشونت خانگی و دسترسی کمتر به منابع، بسیاری از اعمال ناپسند را خشونت خانگی تلقی نمی کنند. آنها نمی دانند که حتی نادیده گرفته شدن از سوی همسر یا شریک عاطفی، سوء استفاده از مال شخصی آنها توسط مرد خانواده و هدف الفاظ رکیک و برخورد و رفتار های زشت قرار گرفتن نیز خشونت محسوب می شود. بنابراین ساده از کنار آنها می گذرند و از اکثر خشونت ها چشم پوشی می کنند. این گروه از زنان جایی اعتراض خود را نشان می دهند که از خانه بیرون می شوند، کنک می خورند، دچار شکستگی و کبودی می شوند و یا مورد تجاوز وحشیانه قرار می گیرند.»
وی درمورد علت سکوت زنان قشر تحصیل کرده و مستقل اذعان داشت:« این گروه از زنان به علت جلوگیری از خراب کردن وجهه اجتماعی و شان و منزلت خود در بین افرد جامعه، از ابراز خشونت علیه خودشان سر باز می زنند. آنها از قضاوت ها و نگاهی که جامعه پس از مطرح کردن این موضوع با آنها خواهد داشت وحشت دارند و بدین ترتیب سکوت را بر بیداد ترجیح می دهند.»
وی در ادامه با آوردن مثال هایی به دادخواهی زنان معروف و تاثیر آنها بر تغییر نگرش و افکار مردم جامعه اشاره کرد و گفت:« من به خاطر دارم که اولین شکستن سکوتی که در ایران اتفاق افتاد، مربوط به ماجرای کتک خوردن مرحومه آزاده نامداری به دست فرزاد حسنی بود. نامداری که با انتشار عکسی از کبودی صورتش، اعمال خشونت فیزیکی بر خود را علنی کرد، بسیاری از مردم که از فرزاد حسنی چهره و شخصیت شایسته ای را در ذهن خود ساخته بودند به شوک عظیمی فرو برد. این عمل شجاعانه و هوشمندانه او بسیاری از زنان جامعه را به حق خواهی در این خصوص تشویق کرد. یکی دیگر از نمونه های اخیر حق خواهی برای اعمال خشونت، داستان خانم یکتا ناصر و فرزندش بود که امسال بسیار سروصدا کرد. ابراز و بیان این خشونت ها از سوی سلبریتی ها، شروع خوبی برای تشویق مردم به اعتراض است؛ چرا که آنها با این کار به مردم نشان می دهند که این اتفاقات ناخوشایند برای ما که از مشاهیر جامعه هستیم هم می افتد. به جز بازیگران تمام افرادی که رسانه دارند و می توانند صدای مردم باشند وظیفه دارند که بانگ دادخواهی مردم را به گوش جامعه و مسئولان برسانند.
وی از زاویه دیگری به ابراز علنی دادخواهی زنان قربانی و مشهور نگاه کرد. به گفته او، بسیاری از مردم گمان می کنند که خشونت های خانگی تنها از سوی مردان بی سواد، قلدر، معتاد، سنتی، کم درآمد و تهی دست جامعه بر زنان اعمال می شود، در صورتی که فرهنگ مردسالار ایران، حتی مردان اتوکشیده و تحصیل کرده را هم به اجرای این خشونت ها وا می دارد. سلبریتی ها نیز با این قبیل افشارگری ها تصویر شفافی را از متخلفان و گناهکاران به مردم ارائه می دهند و نگرش های آنها را تغییر می دهند. بنابراین همه مردم از اقشار پایین تا بالای جامعه، باید برای مبارزه با خشونت علیه زنان دست به دست هم بدهند تا از اعمال خشونت بر خود جلوگیری کنند و ریشه خشونت را در جامعه خشک کنند.
آیا سکوت زنان آگاه و تحصیل کرده به مراتب بدتر از سکوت زنان ناآگاه و بی سواد نیست؟
قوشه در این مورد گفت:« نمی توان در این خصوص ارزش گذاری کرد. بهتر است قربانی نکوهی نکنیم و فرد را برای عدم ابراز خشونت علیه او مقصر نکنیم. زیرا هر شخص شرایط روانی و اجتماعی خاص خود را دارد و بهتر است به جای قربانیان، انگشت اتهام را به سمت جامعه ببریم. معمولا اولین واکنشی که مردم ایران در برخورد با قربانیان خشونت نشان می دهد قربانی نکوهی است؛ یعنی خود شخص را به دلایلی مانند پوشش نامناسب، برخورد نادرست و… در اعمال خشونت علیه او مقصر می کند. عدم حمایت از قربانی قطعا مهم ترین دلیل خاموشی و پنهان کردن این خشونت ها از طرف آنها است. فرهنگ سازی در این مورد یکی از اساسی ترین کارهایی است که باید از سوی مردم، سلبریتی ها، رسانه ها و دولتمردان انجام گیرد که متاسفانه اکنون فرایند و روال درستی را طی نمی کند.»
source