یادگیری نحوه معامله با الگوهای نموداری مهارت بسیار مهمی برای معامله گران تکنیکال است. بازار اغلب مواقع در فاز خنثی نوسان می‌کند و شما می‌توانید بیشتر الگوهای نموداری را در فاز خنثی پیدا کنید. الگوهای نموداری دارای ریسک به ریوارد بهتری هستند. به همین دلیل الگوهای نموداری باید سنگ بنای تمام تحلیل‌های تکنیکال باشند. الگوهای نموداری مراحل مختلف روند را به یکدیگر وصل می‌کنند. اما آیا همه الگوهای نموداری به یک اندازه کارایی دارند؟

نحوه رسم الگوهای نموداری

معامله با الگوهای نموداری بسیار آسان است. هرچند ده‌ها روش برای یافتن الگوهای نموداری وجود دارد، اما بهتر است از الگوهای واضح استفاده کنید. اما منظور از الگوهای واضح، الگوهایی با ساختار افقی هستند، مانند الگوی سر و شانه، مثلث‌ها و اوج/کف دوقلو و… . به تصویر زیر نگاه کنید، بازار بعد از روند صعودی وارد الگوی نوسانی شده و حرکت صعودی متوقف شده است. بعد از شکست کف مستطیل، حرکت نزولی شروع شده و در انتهای این حرکت، قیمت وارد الگوی نموداری مثلث افزایشی شده است. در ادامه بازار سقف مثلث را شکسته و بعد از یک حرکت صعودی، وارد الگوی نوسانی مستطیل شده است. قیمت بعد از شکست سقف الگو، حرکت صعودی را از سر گرفته است.

نکاتی در مورد رسم الگوهای نموداری

الگوهای نموداری، بخش‌های مختلف روند را به یکدیگر وصل می‌کنند و یک الگوی خوب توسط ساختار افقی تعریف می‌شود. توصیه می‌شود که اگر در قسمتی از نمودار چندین نقطه متوالی وجود داشت، این نقاط را به وسیله خط افقی به یکدیگر وصل نمایید و فقط به خطوط مهم و آشکار توجه کنید.

الگوی نموداری سر و شانه یکی از الگوهای مهم و سودآور در تحلیل تکنیکال است و هسته اصلی این الگو نیز یک خط افقی است، بدین معنی که خط گردن این الگو یک خط افقی است. هر چند خط گردن الگوهای سر و شانه از خطوط مورب نیز تشکیل می‌شوند، اما معامله این نوع الگوها توصیه نمی‌شود. درصورتی‌که الگوی سر و شانه با خط گردن افقی پیدا کردید، می‌توانید این الگو را به راحتی معامله کنید.

معامله الگوهای نموداری

به تصویر زیر نگاه کنید، صدها کندل قیمتی وجود دارد اما تنها در قسمتی از نمودار می‌توانید ساختار افقی پیدا کنید که بعد از آن روند بازار تغییر کرده است. ابتدا روند بازار نزولی بوده و بعد از شکل‌گیری الگوی نمودار مستطیل، روند بازار به صعودی تغییر کرده است. مفاهیم زیر را در برنامه معاملاتی خود به کار بگیرید:

• الگوهای نموداری با ساختار افقی (مثل الگوی مستطیل یا دو کف) مراحل مختلف روند بازار را به یکدیگر متصل می‌کنند.
• بهترین الگوها بر اساس ساختارهای افقی شکل می‌گیرند.
• همه الگوهای نموداری کلاسیک دارای ساختارهای افقی هستند.
• برای تعریف یک ساختار افقی به حداقل دو نقطه تماس نیاز دارید.
• همیشه منتظر نقطه شکست بمانید.

در کار با الگوهای نموداری به این جزئیات دقت کنید!

اکثر معامله گران به الگوهای نموداری اعتماد زیادی دارند. الگوهای نموداری می‌توانند سیگنال‌های قوی تولید کنند. در این مقاله نحوه رمزگشایی الگوهای نموداری توضیح داده شده تا بتوانید حرکت قیمت‌ها را به شیوه بهتری درک کنید. همه الگوهای نموداری سر و شانه، مثلث‌ها، کنج‌ها و… از سه جزء یکسان تشکیل شده‌اند. اگر نحوه خواندن این سه جزء را درک کرده باشید، می‌توانید تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید.

جز اول: اوج و کف‌های قیمتی را علامت‌گذاری کنید!

تجزیه و تحلیل اوج‌ها و کف‌های بازار یکی از اساسی‌ترین جزهای تحلیلی هر الگوی نموداری است. خود الگوهای نموداری نیز از اوج و کف قیمتی تشکیل می‌شوند. هم چنین تحلیل اوج و کف بازار، پایه و اساس نظریه داو را ایجاد می‌کند و این اصل توسط معامله گران در بازار آزمایش شده است.

در روند صعودی، اوج‌های جدید بالاتر از اوج‌های قبلی تشکیل می‌شوند و کف‌های قیمتی جدید هم بالاتر از کف‌های قبلی خواهد بود. شکست اوج یا کف قبلی بازار اهمیت زیادی برای معامله گران دارد. شکست اوج یا کف می‌تواند نشانگر شروع یا ادامه یافتن یک روند باشد. مسلماً وقتی اوج بازار شکسته می‌شود، روند متمایل به صعودی است. زمانی که کف قیمتی قبلی بازار شکسته می‌شود هم روند بازار متمایل به نزولی خواهد بود.
وقتی‌که قیمت نمی‌تواند به بالاترین سطح قیمتی یا همان اوج برسد، این امر می‌تواند به عنوان یک هشدار اولیه برای تغییر قریب‌الوقوع روند باشد. یا زمانی که قیمت به سختی به بالاترین حد خود می‌رسد، می‌تواند نقطه چرخشی و تغییر تعادل بین خریداران و فروشندگان را نیز پیش‌بینی کند. تصویر زیر الگوی نموداری سر و شانه را نشان می‌دهد که از شانه سمت چپ تا سر، قیمت به سختی به سمت بالا حرکت کرده و می‌توان گفت که خریداران خیلی قوی نیستند. شانه راست، کاهش قدرت خریداران و افزایش قدرت فروشندگان در بازار را تائید می‌کند.
پس اگر می‌خواهید الگوی نموداری را شناسایی کنید، حتماً به نوسانات بازار در اطراف اوج یا کف قیمتی دقت کنید. الگوهای نموداری زمانی تشکیل می‌شوند که بازار نتواند از اوج یا کف قبلی خود عبور کند و یا در نزدیکی آن به نوسان ادامه می‌دهد. موقعیت اوج و کف‌های بازار هم نشانگر شکل ظاهری الگو خواهند بود. پس حتماً اگر به دنبال الگوهای نموداری هستید، موقعیت اوج و کف‌های بازار را شناسایی کنید.

جز دوم: قدرت روند

قدرت یک روند توسط امواج صعودی و نزولی تعریف می‌شود. اکثر افرادی که نمودارهای قیمتی را تجزیه و تحلیل می‌کنند، فقط به اوج و کف‌های قیمتی تمرکز می‌کنند، اما بخش مهم این است که چه اتفاقی بین اوج‌ها و کف‌های بازار اتفاق می‌افتد؟
در تصویر زیر می‌بینید که اولین موج روند (اولین پیکان سیاه) بسیار سریع و طولانی بوده است. سرعت موج دوم کاهش یافته و طول موج کوتاه‌تر شده است. طول موج سوم نهایی بسیار کوتاه‌تر شده و قیمت به سختی بالاترین سطح قبلی را شکسته است. همچنین کندل های قیمتی با دنباله‌های بلند شکل گرفته‌اند که یکی دیگر از نشانه‌های خستگی بازار و تضعیف روند فعلی است. با کنار هم گذاشتن همه سرنخ‌ها، می‌توان با درک مفاهیم طول و شیب موج روند، بازگشت بازار را پیش‌بینی کرد.

جز سوم: پولبک ها

هنگامی‌که مشخص کردید قیمت در یک روند نزولی یا صعودی قرار دارد، پولبک های موجود در آن روند می‌توانند اطلاعات ارزشمندی در مورد اتفاقات بعدی ارائه دهند. تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می‌دهد که در این روند پولبک ها و نوسانات زیادی دیده می‌شود. بااین‌حال درست قبل از اینکه روند بازار به نزولی تغییر کند، اصلاح نهایی از نظر اندازه و مدت زمان بسیار بزرگ‌تر بوده که نشان دهنده تغییر تعادل بین خریداران و فروشندگان است.
در حالی که یک اصلاح کوتاه و کم‌عمق به این معناست که روند فعلی هنوز دست نخورده مانده و به طور کامل از بین نرفته است. هنگامی‌که پولبک ها بزرگ‌تر می‌شوند، می‌توانند تغییر روند قوی را پیش‌بینی کنند، زیرا این وضعیت نشانگر تغییر آرام تعادل در بین قدرت خریداران و فروشندگان است.