معامله گران فارکس می‌توانند از ترکیب قوی پرایس اکشن و نقاط تلاقی بازار استفاده کنند تا معامله بهتری انجام دهند. نقاط تلاقی یکی از قوی‌ترین تکنیک‌های ترید برای بالا بردن شانس موفقیت معامله است، اما متأسفانه کمتر کسی از این روش استفاده می‌کند. به همین دلیل بسیاری از معامله گران تازه‌کار بازار فارکس به مشکل بر می‌خورند. برای درک قدرت این ترکیب، ابتدا به تعریف هر یک از اصطلاحات می‌پردازیم.

پرایس اکشن

پرایس اکشن به بررسی عملکرد یا حرکات قیمت در گذشته می‌پردازد و هم چنین نشان می‌دهد که قیمت فعلی چه واکنشی به سطوح کلیدی نشان می‌دهد.

تلاقی یا انطباق

تلاقی به معنی گرد آمدن دو چیز یا بیشتر است. در بازار فارکس، تلاقی به برخورد سطوح قیمتی به یکدیگر اشاره می‌کند که می‌توانند در آینده بر حرکات قیمتی بازار تأثیر بگذارند. همچنین تلاقی می‌تواند همان انطباق یا همسویی دو یا چند عامل تکنیکال باشد.
این نکته را به یاد داشته باشید که در بازار فارکس قطعیتی وجود ندارد ولی استفاده درست از ترکیب پرایس اکشن و تلاقی عوامل تکنیکال می‌تواند به نفع شما باشد و شانس موفقیت معامله را بالا ببرد. توصیه می‌شود که ابتدا سطح حمایت و مقاومت خود را رسم کنید. معمولاً بهتر است با نمودار هفتگی شروع کنید و سپس به روزانه بروید. با این کار ابتدا بارزترین و تأثیرگذارترین سطوح را علامت‌گذاری می‌کنید. سپس به دنبال عوامل تکنیکالی باشید که همسو با سطوح کلیدی در نمودار ظاهر شده‌اند. در آخر هم منتظر ظهور الگوهای پرایس اکشن باشید.
برای نشان دادن این‌که چگونه می‌توانید، این کار را انجام دهید، به مثال زیر که ترکیبی از پرایس اکشن و تلاقی قیمت است توجه کنید. بیایید آنچه در نمودار GBPCAD روزانه اتفاق می‌افتد را بررسی کنیم، گویی که ما حرکات قیمتی بازار را به حرکت‌های کوچک‌تر تقسیم می‌کنیم.

1. سطح کلیدی (مقاومت/حمایت) مشخص شده و با بسته شدن روز معاملاتی، جفت ارز در واکنش به سطح کلیدی، پین بار صعودی تشکیل داده است.
2. روند صعودی بازار هم چنان ادامه یافته است.
3. میانگین‌های متحرک در نقطه تلاقی با سطح کلیدی در قالب حمایت عمل کرده‌اند.

از دید حرکات قیمتی بازار می‌توان دید که قیمت با مقاومت کلیدی درگیر شده است. در عین حال میانگین‌های متحرک در قالب حمایت عمل می‌کنند و نشانگر روند صعودی بازار هستند. یعنی اگر مقاومت شکسته شود، شانس ادامه یافتن حرکات صعودی جدی است. پس تنها کافی است تا منتظر واکنش بازار به مقاومت کلیدی بمانیم. با شکست مقاومت کلیدی و تشکیل پین بار صعودی (از الگوهای پرایس اکشن) می‌توانیم وارد معامله خرید شویم. تمام عوامل تکنیکالی که در این نمودار دیده می‌شوند، به نفع معامله خرید بودند و اصل انطباق در اینجا صادق بود.

شش اصل انطباق برای موفقیت بیشتر در معاملات

در این مقاله در مورد اصل انطباق بحث شده است. اصل انطباق به این معنی است که شما از سیگنال‌های متعددی برای ورود به معامله استفاده می‌کنید. هر چند باید سیستم‌های معاملاتی خود را “ساده نگه دارید”، اما یک سیستم معاملاتی قوی همیشه بر اصل انطباق استوار است. هر چقدر فاکتورها و عوامل بیشتری از یک سیگنال یا تحلیل حمایت کنند، می‌توان به سیستم معاملاتی اعتماد بیشتری داشت. در این مقاله، نحوه استفاده از هفت اصل انطباق به شما نشان داده شده است.

سطح کلیدی

سطح کلیدی یکی از مهم‌ترین اصول انطباق است. به‌جای گرفتن سیگنال‌های معاملاتی در هر مکان و هر زمان، انتظار برای رسیدن قیمت به سطوح مهم و کلیدی می‌تواند شانس موفقیت شما را به طور قابل‌توجهی بهبود بخشد. به نمودار هفتگی جفت ارز NZDCAD توجه کنید. نقاط ۱ و ۲ به عنوان محدوده کلیدی مشخص شده‌اند. معامله گران ماهر منتظر می‌مانند تا قیمت برای بار سوم به این محدوده بازگردد و سپس وارد بازار شوند. اما این مطلب را به خاطر داشته باشید، چون محدوده کلیدی در گذشته از اهمیت بالایی برخوردار بوده است، به این معنی نیست که دوباره به عنوان حمایت عمل خواهد کرد.

روند اصلی بازار

اصل انطباق به روند قوی نیاز دارد. بهترین فرصت برای یافتن یک روند جدید، پایان یافتن روند قبلی بازار است. در نمودار روزانه جفت ارز NZDCAD، قبل از این‌که بازار به محدوده کلیدی هفتگی برسد، روند بازار نزولی بوده است. سعی کنید از بازارهای نوسانی دوری کنید. دوری از بازارهای بدون روند و خنثی یکی از اصول انطباق است.

کندل های قیمتی

در نمودار هفتگی جفت ارز NZDCAD، کندلهای قیمتی نیز نشانگر فشار خرید بودند. کندل های قیمتی شماره ۱ و ۲ با دنباله بلند در محدوده حمایتی شکل گرفته‌اند. بعد از برخورد قیمت به این محدوده، فشارهای فروش کاهش یافته‌اند. در ادامه کندل قیمتی شماره ۳، به صورت کندل پوششی صعودی شکل گرفته که نشانگر افزایش فشارهای خرید در بازار است.

مومنتوم بازار

به تصویر زیر نگاه کنید، از اندیکاتور RSI برای شناسایی و تحلیل روند بازار استفاده شده است. زمانی که قیمت به محدوده حمایتی رسیده، موج‌های نزولی بازار کوتاه‌تر شده‌اند و امواج اصلاحی صعودی بزرگ‌تر. در ادامه بین اندیکاتور RSI و نمودار قیمتی واگرایی صعودی شکل گرفته که نشان دهنده کاهش فشار فروش در بازار است.

پایان یافتن حرکت اصلاحی

وقتی‌که فیبوناچی اصلاحی را برای یک روند نزولی رسم کنید و این روند نزولی از سطح ۶۱٫۸ درصد فیبوناچی تا سطح ۱۶۱٫۸ درصد فیبوناچی ادامه یابد، می‌توان گفت که روند نزولی به پایان رسیده و حرکت صعودی جدیدی شروع خواهد شد.

شکست روند

وقتی به روند نزولی نگاه کنید، می‌توانید ساختار روند نزولی را از نحوه شکل‌گیری اوج‌ها و کف‌های قیمتی تشخیص دهید. در تصویر زیر مشاهده می‌کنید بعد از این‌که قیمت به محدوده حمایت اصلی رسیده، حرکت نزولی به پایان رسیده است، به طوری که بازار آخرین اوج قیمتی را شکسته است که نشانگر شروع روند صعودی و کاهش قدرت حرکت نزولی است.