این رویداد به‌عنوان دومین کنش ادبی- اجتماعی انجمن ادبی خورشید در‌خصوص مسائل منطقه بود که مصادف شد با شهادت حجت‌الاسلام سید‌حسن نصرا…، روحانی شیعه و سومین دبیرکل حزب‌ا…لبنان. معصومه امیرزاده دبیری این نشست را بر‌عهده داشت. این هم‌اندیشی درحوزه مقاومت، دومین نشست انجمن ادبی خورشیدبود که به کارخود پایان داد.سال پیش نشست بین‌المللی کوران بیکرانه، با هدف تبیین نسبت ادبیات با رخدادهای منطقه توسط این انجمن به دبیری مریم مطهری‌راد برگزار شد. گفتنی است انجمن ادبی خورشید بنا دارد این قبیل نشست‌ها را با‌ هدف هم‌افزایی اندیشه‌ورزانه، برای کمک به دریافت موضعی شفاف برای اهالی قلم و ایجاد یک قالب فکری اصولی، ادامه دهد.

ابراهیم اکبری دیزگاه
زنانگی این کتاب شکلی از مقاومت را به ما می‌آموزد

ادبیات اصیل، تقلای خیر درمقابل شر است؛ این معناهمیشه در ادبیات اصیل موجود است. در تاریخ بشر همیشه جنگ و مبارزه و غلبه بوده و اساسا ذات جنگ غالب و مغلوب شدن است، منطق غالب و مغلوب این است و بشر با این منطق زیسته؛ استثنایی که در تاریخ بشر بوده، مواجهه امر جنگ با دیگری است.یهود یا انسان یهودی که برآمده از کتاب عهد عتیق است می‌گوید ما با منطق جنگ کاری نداریم؛ سرزمینی که می‌خواهیم تصاحب کنیم باید پاک باشد.در این منطق است که اساسا مقاومت خودش را نشان می‌دهد و در‌این معنا است که انسان‌ها تلاش می‌کنند و انسان فلسطینی تقلایش بر این است که پاک نشود.کتاب من پناهنده نیستم می‌گوید انسان فلسطینی تلاش می‌کند پاک نشود، حذف نشود. اولین ویژگی این کتاب لحن زنانه آن است و زنانگی این کتاب شکلی از مقاومت را به‌ ما می‌آموزد که مخصوص انسان فلسطینی نیست، بلکه آموزه‌ای است برای همه انسان‌های جهان.من معتقدم ماجرا خیلی عمیق‌تر است.انسان ایرانی هنوزخودش را نمی‌شناسد.اگرخودش را نشناسد، دیگری را هم نمی‌تواند بشناسد. مسأله فلسطین برای انسان ایرانی سیاسی است؛ در‌حالی‌که پیش از این، مسأله‌ی فلسطین یک مسأله الهی بوده است. اگر این‌طور نبود، خیلی رسا درباره این موضع صحبت می‌شد.وقتی دررمان خودمان می‌بینیم هنوز چهره انسان ایرانی بروز نکرده، چطور از چهره انسان فلسطینی بنویسیم؟ ما اگر بخواهیم برای فلسطین کاری کنیم، ماجرای خودمان را باید عوض کنیم.از سیاست به سمت الهی و حتی اجتماعی برویم. مسأله باید وجودی شود و به مرز فرهنگی، الهی، اجتماعی برود. این اصلی‌ترین مسأله است. ما فلسطین را نمی‌شناسیم. حتی در جهان عرب فلسطینی‌ها، دیگری هستند.

سیدحسین شهرستانی
در متن مقاومت زندگی  شکل می‌گیرد

آوارگی انسان فلسطینی به جهان هم سرایت کرده است، ما باید عمیق و پدیدارشناسانه انسان فلسطینی را بشناسیم. اشغال، یک لحظه نیست که بمبی خانه‌ای را ویران کند، بلکه درهمه ابعاد زندگی اشخاص حضور دارد. ازطرف دیگر، باید انسان یهودی را بشناسیم. مشخصا درمرکز شناخت آوارگی یهودی، این انسان آواره سرگردان راکه باهیچ‌چیزی اخت نمی‌شود، باید بیشتر بشناسیم.این‌ها خودشان را بافرقه‌سازی وبه‌شکل‌های مختلف بازسازی می‌کنند.یهودیت، نژادی است که با تولیدمثل زیاد نمی‌شود، بلکه هرکسی را در هر حالتی که هست شبیه خودش می‌کند. اوکسی رادعوت نمی‌کند.یهودیت در جلد آدم‌ها می‌رود. در روایت‌ها است که شما همه ابتلائات یهودیت را پیدا می‌کنید. این از توطئه و نقشه نیست.ما خودمان این یهودیت را درونمان داریم. باید مراقبت از این امر بشود که چطور می‌توان فاصله را ازیهودیت حفظ کرد.پیوندما با فلسطین حمایت اصولی است که باید عاطفی بشود، مثل کسانی که همدیگر را می‌شناسند. فلسطین برای ما یک مفهوم سیاسی و ایدئولوژیک است.در پاسخ به این پرسش که چرا در ادبیات ما گفتمان مقاومت تحقق پیدا نمی‌کند، باید بگویم: موقعیت مقاومت در ظاهر یک موقعیت ضد‌زندگی است.سیاست زندگی مقابل سیاست مقاومت است.مقاومت انسان رااززندگی عادی خارج می‌کند.مقاومت یک پیش‌شرط نیست؛ در متن مقاومت زندگی شکل می‌گیرد.زن در صحنه مقاومت، حفظ زندگی است. زن با حفظ تداوم، جهان را می‌فهمد. زنان روی ویرانه‌ها آلونک می‌سازند و زندگی جریان پیدا می‌کند؛ این ویژگی زن شرقی است. در‌واقع زن، هولناکی حادثه را هضم‌پذیر می‌کند. این امر زنانه خیلی عجیب‌و‌غریب است.مرگ یعنی امر کلی که مردان با این مفهوم آشناترند، زنان در جریان سیال زندگی هستند و باعث تعامل‌پذیری و گفت‌وگو‌پذیری می‌شوند. زنان ایرانی هم این ویژگی را دارند؛ آنها با حفظ زنانگی بدون تبدیل‌شدن به یک چریک می‌توانندتغییرایجادکنند.درجمع‌بندی بایدبگویم مامهیا نیستیم.مسأله فلسطین کجای زندگی انسان ایرانی است؟ باید از بازارخودخواسته خود بیرون بیاییم.باید بتوانیم ازاین هنر ملی وحماسی مواظبت کنیم.باید ادبیات مقاومت رابه ادبیات ملی ایران تبدیل کنیم. باید این سطح شکسته شود که ادبیات مقاومت بیرون از بازار نباشد، بلکه در متن بیاید و در متن مبارزه کند.امروز مسأله اصلی ما ایران و تهران است.ایرانی امروزحس مشارکت در این جنگ بزرگ را ندارد.

محمدقائم خانی
ما هیچ نسبتی با مقاومت نداریم!

نکته جالب این است که نقطه پایان رمان، لب مرز در لبنان است وجالب‌تر این‌که کسی را آن‌طرف مرز می‌بیند که انتظار ندارد. او با کسی مواجه می‌شود به‌عنوان روشنفکر که ناخودآگاه به‌نظر می‌رسد یک پیوند ناگسستنی بین لبنان و فلسطین وجود دارد. در جهان عربِ برساخته، جز آوارگی چیزی وجود ندارد، ولی لبنان نقطه اتصال است.در‌خصوص زایش متن باید بگویم ما اهل مقاومت در زندگی نیستیم. ما هیچ نسبتی با مقاومت نداریم! سودآوری بازار یا سر خم کردن متن برای فروش، اینجاهمه حیثیت متن را تعیین می‌کند.یکی هم شاخص‌بودن ایدئولوژی است.ما نمی‌توانیم در جریان بازار وممیزی و ایدئولوژی حاکم مقاومت کنیم. ما درباره دفاع‌مقدس هم متن نداریم، متنی که در آن زنده باشیم. ما از وقتی قرارداد می‌بندیم مرده‌ایم.وقتی پیشنهاد نوشتن درباره مقاومت دریافت می‌کنیم،باید مقاومت ازهمین‌جا باشد وهم‌چنین در مقابل ایدئولوژی مقاومت کنیم. بعد اگر توانستیم این کار را بکنیم، آن‌وقت می‌رویم سراغ فلسطین و مقاومت، وگرنه نمی‌شود کسی که اهل مقاومت باشد به فلسطین توجه نکند.

علی‌اصغر عزتی‌پاک
زبانمان از فلسطینی‌ها دور است

 نباید هیچ معارفی از این روزگار از دست برود. ما مرز و زبانمان از فلسطینی‌ها دور است ولی امروز از اولین مصائب‌مان شده است.

سمیه عالمی
خانه‌شان خراب شده اما زندگی می‌کنند

زنان روی ویرانه‌ها درخت می‌کارند و زایش دارند. نقش زنان درحفظ اتصالات بسیار پررنگ است. کتاب طنطوره زنانگی‌های ریزی دارد. کلیدی که زنان حمل می‌کنند دست‌به‌دست به ارث می‌رسد. آنها فقط خانه‌هاشان خراب شده اما دارند زندگی می‌کنند.

مرتضی قاضی
کتاب «لهجه‌های غزه‌ای» را پیشنهاد می‌کنم

کتاب «لهجه‌های غزه‌ای» به‌عنوان یک کتاب موثر برای اطلاع‌رسانی از مرکز حوادث فلسطین اشغالی است. بعد از اتفاقات اخیر غیر از این کتاب، کتاب دیگری ندیدم این‌قدر نزدیک و داخل خود غزه به حوادث بپردازدو بین مردم باشد. ما گزارش‌هایی هم از داخل غزه ترجمه کردیم، با افرادی که آنجا هستند صحبت کردیم.به نظرم ارتباط‌گرفتن با نویسندگانی که آنجا هستند ما را به روایت آنها نزدیک می‌کند و این جریان برای تولید آثار واقعی، فکت‌های خوبی خواهد شد؛ به‌هر‌حال حوزه ما مستند‌نگاری است و می‌توانیم تصویر واقعی تولید کنیم.

مریم مطهری‌راد
تغییر رویکرد اجباری در سیاست اسرائیل

طی یک‌سالی که از هفت اکتبر گذشته، تغییر رویکرد اجباری در سیاست اسرائیل اتفاق افتاده که بسیار جالب است. سال پیش، حوالی همین زمان نتانیاهو عنوان کرد وظیفه من حفظ امنیت اسرائیل است؛ ولی امروز اتفاقی بزرگ افتاده که معنای عمیقی در آن نهفته است. امروز اسرائیل عنوان می‌کند، هدف ما حفظ موجودیت اسرائیل است و این چرخشی بود که به یمن مقاومت رخ داد.چنین جریانی اگر در ادبیات و رمان نشان داده شود، می‌توان گفت، ادبیات مقاومت درست و اصولی ایجاد شده است. در واقع یک رمان اگر بتواند این گردش را نشان بدهد، رمانی خوب در حیطه‌ مقاومت خواهد شد.

مریم مقانی
ایرانی نمی‌تواند دردهای فلسطینی را بنویسد!

درباره دغدغه‌ فلسطینیان باید بگویم: آنها نیازی ندارند یک ایرانی درباره‌شان داستان بنویسد. ایرانی باید نگاه خودش را درباره فلسطین بنویسد.ایرانی نمی‌تواند دردهای فلسطینی را بنویسد، بلکه به‌عنوان یک آزادی‌خواه باید نیاز آنها را بنویسد.

فائضه غفارحدادی
نسبت به سبک زندگی انسان فلسطینی شناختی نداریم

اگر بخواهیم انسان ایرانی درد انسان فلسطینی را درک کند، باید نسبتی بین‌شان ایجاد شود. ما امروز سبک زندگی هالیوودی را بهتر می‌شناسیم و بهتر درک می‌کنیم، اما نسبت به سبک زندگی انسان فلسطینی شناختی نداریم؛ تنها راه ایجاد این شناخت برای ما که اهل کلمه هستیم، شناخت سبک زندگی آن‌هاست. در کتاب من پناهنده نیستم، اول با زندگی عشیره‌ای مواجه می‌شویم، ولی در روند متن می‌بینیم آنها وقتی با خانواده‌های آواره مواجه می‌شوند، به دیگری هم پناه می‌دهند و اینجاست که اسلام و مقاومت هم جلو می‌آید. نوع‌دوستی در‌این بین بسیار آشکار است.در پاسخ به‌ این دو سؤال که «درد فلسطینی چطور برای ما قرار است ملموس شود؟ ما از راه دور چطور می‌توانیم به شناخت برسیم؟» باید بگویم: اولین‌چیز برای ما داشتن دغدغه‌ شخصی است. اگر دغدغه داشته‌ باشیم راهش پیدا می‌شود.

محمد نصراوی
آیا رؤیای آنها را می‌شناسیم؟!

در نسبت اتوپیایی با جریانات فلسطین، هویت خیلی مهم است و باید پرسید نسبت ما در این مختصات چیست؟ اسرائیل رؤیای مشترکی ساخته که نویسنده و ساختار تولید در شکل‌گیری این رؤیا نقش داشته است. ولی باید دید نویسنده‌ای که می‌خواهد متنی در‌رابطه با فلسطین تولید کند، آیا رؤیای آنها را می‌شناسد؟ 

سید عذرا موسوی
فرصت مناسب برای هنرمندان

بیداری جهانی در موضوع فلسطین و لبنان، حساس‌شدن افکار در مسأله شهادت سیدحسن نصرا… و هم‌چنین مخدوش‌شدن چهره اسرائیل، فرصت بسیار مناسبی برای هنرمندان، به‌ویژه نویسندگان فراهم آورده است تا پیام مناسب را مخابره کنند.

مرضیه نفری
این داستان، زایش را نشان می‌دهد

انسان در این کتاب با خودش تنش دارد. بهترین و قوی‌ترین بخش کتاب این است که دائم دشمن را به مبارزه می‌طلبد. در‌اینجا «عَبِد» می‌خواهد حقوق بخواند برای مطالبات بین‌المللی؛ این نگاه جالب است. در پایان رقیه تبدیل به یک مبارز می‌شود و… . این روند را درادبیات فلسطینی داریم. در این داستان در نهایت به‌اینجا می‌رسیم که پناهنده نباشیم و داستان انسان ایرانی هم همین است.بحث مقاومت فقط برای آنها نیست، برای ما هم هست. نگاه به زن، درخت، زمین و آب در این داستان به هم نزدیک است و زایش را نشان می‌دهد. امیدوارم بتوانیم ادبیات درستی در این حیطه خلق کنیم.

سید فاطمه موسوی
هیچ‌کدام در انتظار‌کشیدن متوقف نمی‌شوند

کتاب من پناهنده نیستم، داستان آدم‌هایی است که تندباد حادثه نگذاشته باور کنند که خویشا‌نشان مرده‌اند و حالا پس از آوارگی نام پناهنده بر پیشانی‌شان مهر شده، شرح احوال آدم‌هایی که کلید خانه‌هاشان به‌امید بازگشت بر گردنشان آویخته و نسلی به نسل دیگر به ارث می‌رسد.آدم‌هایی که برای بازگشت به سرزمین مادری با انواع‌و‌اقسام بی‌مهری‌‌‌‌‌‌‌ها و حوادث تند‌و‌تیز مواجه‌اند و هیچ‌کدام در انتظار‌کشیدن متوقف نمی‌شوند و وقتی عصر به صیدا رسیده‌اند، به پناهنده تبدیل شده‌اند.

او در قاهره درگذشت
رضوی عاشور(۲۰۱۴ – ۱۹۴۶) داستان نویس، رمان نویس، منتقد ادبی و استاد دانشگاه مصری است. برخی از آثار او به زبانهای انگلیسی، اسپانیایی، ایتالیایی و اندونزیایی ترجمه شده و کتاب «ثلاثیه‌ غرناطه»اش درسال ۱۹۹۴در نمایشگاه بین‌المللی کتاب قاهره، جایزه بهترین کتاب را از آن خود کرد. درسال ۲۰۰۷ نیز جایزه ادبی کنستانتین کاوافی را در بخش یونان برد. این جایزه از سال ۱۹۹۰باهدف رشد روابط فرهنگی میان مصر و یونان آغاز شد و در دو بخش یونانی و مصری برگزار میشود. رضوی عاشور مادر تمیم برغوثی (شاعر) و همسر مرید برغوثی ادیب و شاعر فلسطینی است (که انور سادات اجازه اقامت او را در مصر نداد). رضوی عاشور در سال ۲۰۱۴ در ۶۸ سالگی و در پی بیماری در قاهره درگذشت.

source

توسط spideh.ir