آرمان امروز-سرویس دیپلماسی: اروپا به همراه شورای همکاری خلیج فارس بیانیه‌ای مشترک صادر و بر تعلق سه جزیره‌ی ایرانی مورد اختلاف به امارات متحده‌ی عربی تاکید کرده است.
از این غریب تر، استفاده از اصطلاح ضرورت پایان اشغال از سوی ایران در بیانیه‌ی مزبور است.
اقدام اخیر اتحادیه‌ی اروپا پس از تغییر موضع آشکار چین و روسیه و تندتر شدن موضع آمریکا در این باره‌ معنادار و مهم است و تحولی خطرناک به شمار می رود.
اخیرا چین و روسیه هم علیرغم اعتراضات مکرر ایران، در یک همسویی آشکار با ابوظبی خواهان ارجاع مساله به نهادهای بین المللی شدند.
در سطح بین المللی نوعی تغییر کفه‌ی ترازو به سود امارات پدید آمده است.
انزوای روزافزون ایران در پهنه‌ی جهانی و تخریب روزافزون روابط آن با دنیای غرب در کنار شکوفایی اقتصادی و سیاسی امارات به عنوان قدرتی نوظهور، عوامل اصلی تغییر فضای بین المللی به زیان ایران است.
در این گیر و دار زلنسکی رئیس جمهور اوکراین دیروز به شدت به ایران حمله کرد.
زلنسکی ادعا کرد که کشورش صرفا با روسیه نمی جنگد بلکه در حال نبرد با ایران و کره شمالی نیز هست.
وی افزود؛ اتحاد ایران، چین، روسیه و کره‌ی شمالی ائتلاف جنایتکاران است!
شکی نیست که هم سویی ایران با روسیه، یکی از دلایل تعرض اتحادیه‌ی اروپا به‌ تمامیت ارضی ایران در مساله‌ی جزایر است.
اما مهم تر از آن کلیشه شدن اتحاد چهارگانه‌ی ایران، روسیه، چین و کره است.
این مساله در کنار پروژه‌ی امنیتی سازی ایران که پس از جنگ غزه شدت گرفته، می تواند تبعاتی نامطلوب داشته باشد.
کلیشه‌ی اتحاد چهارگانه که مکررا از زبان مسئولان غربی و روزنامه‌های معتبر آمریکا و اروپا بیان می شود، بیش از آن که مابه ازایی واقعی و برخاسته از عینیت داشته باشد، قسمی فضاسازی سیاسی و پروپاگاندای ایدئولوژیک به منظور مهار چین است.
میان چهار کشور موصوف قسمی هم سویی وجود دارد، اما هیچ رشته‌ی محکمی آن ها را به هم پیوند نمی زند.
نه میان آنها پیمان های دو جانبه‌ی دفاعی وجود دارد و نه احیانا در یک سازمان مشترک نظامی و امنیتی عضویت دارند.
چین بر خلاف ایران و کره‌ی شمالی و تا حدی روسیه، کاملا در اقتصاد جهانی ادغام شده و صرفا منتقد برخی رویه های حاکم بر محیط بین المللی است.
موقعیت چین چیزی در مایه‌های آلمان اواخر قرن نوزده است که خواهان بازتوزیع قدرت جهانی و گرفتن سهمی در خور از کیک مستعمرات بود.
جالب این جاست که دیروز همزمان با بیانیه‌ی اتحادیه‌ی اروپا و سخنرانی زلنسکی، بیانیه‌ی پایانی اجلاس شانگهای در پاکستان صادر شد.
اجلاس سران شانگهای که ظاهرا یکی از امیدهای ایران در زمینه‌ی حلول جهان چند قطبی و پیدایش نظمی عادلانه تر است، اشاره‌ای به جنگ غزه و لبنان و تهدید قریب الوقوع اسرائیل علیه ایران نکرد.
چرا که در شانگهای قدرت های نوظهوری چون چین و هند حضور دارند که به هیچ وجه مایل نیستند روابط گسترده‌ی سیاسی و مراودات پرحجم تجاری خود را با غرب و متحدان منطقه‌ای آن به خطر بیندازند.
مساله فقط این نیست که کشورهای کوچک و متوسط باید مراقب باشند که در میانه‌ی دعوای فیل ها له و وجه المصالحه نشوند. بلکه مهم تر آن اولویت محافظت از خود در دوران آنارشی و بی نظمی نسبی کنونی است.
امارات در مقام یک قدرت نوظهور اقتصادی حاضر نیست به صراحت از اسرائیل انتقاد و در روابط خود با آن تجدید نظر نماید.
حمله روسیه به اوکراین و آشکارتر شدن عزم چین برای انضمام تایوان و لغو خودمختاری کشمیر هند که تحولاتی بی سابقه در ۸۰ سال گذشته به شمار می روند، نشانه‌ی غلبه‌ی بی نظمی و گذار به تعادلی تازه در جهان است. پیوستن تدریجی غالب کشورهای مهم جهان به امارات در مناقشه‌ی آن با ایران، نشانه‌ی دیگری از تغییر توازن های قدیمی و ورود به دورانی جدید است.
عصری که گرچه ایران در رویای آن به سر می برد، اما لزوما به معنای بهتر بودن و امن تر بودن آن نیست. خاصه آن که تهران بدون تمهیدات سیاسی و اقتصادی لازم و میزان کافی حضور در جهان خود را مهیای پیشوازی از آن کرده است.

source

توسط spideh.ir