خبرنگار «آرمان امروز» در بازدید میدانی از سیستان و بلوچستان گزارش می دهد

آرمان امروز- وحید استرون: اگر به شما بگویند در استان سیستان و بلوچستان و در منطقه خشک، حدود ۵۰۰ میلیون متر مکعب آب شیرین و باکیفیت در یک مخزن وجود دارد، (معادل ۲ مخزن سد امیرکبیر کرج و یک مخزن سد لتیان) باور می‌کنید؟ پاسخ شفاف و روشن است، در حالی که همه می دانیم که تازیانه گرما و خشکسالی با مردم استان سیستان و بلوچستان چه کرده است. در روزگاری که هزینه‌های سرسام‌آور آب شیرین کُن‌ها در مناطقی از این استان شنیده می شود، یا استفاده از چاله هایی به نام «هوتک‌» که نمادی از تشنگی مردم این سرزمین است، یک لیوان «آب تمیز و باکیفیت» برای مردم حکم طلا را دارد. با بالا آمدن آفتاب در منطقه خشک کهیر، تیغه ای طلایی مانند رگه های معادن طلا در آب خودنمایی می کند و اینجا متخصصان ایران زمین، همان کاشفان طلا هستند که بزرگترین سرمایه را به مردم استان سیستان و بلوچستان ارزانی می بخشند. چند روز پیش که برای تهیه این گزارش به منطقه کهیر از توابع شهرستان کنارک رفتیم، باور این موضوع برایمان دشوار بود که با دو دریا روبه رو می‌شویم. یکی دریای عمان، که با آب شور، نان و رزق و روزی را به مردمی ارزانی می دهد که از زمین های خشک کشاورزی و بی آب به آغوش سخاوتمند دریا پناه برده است، و دریای دوم، آب، آبادنی و امید و آینده روشن را در منطقه ترسیم می کند.
در فرهنگ مردم بلوچ، مهاجرت کمتر معنا پیدا می کند و اگر خشکسالی و بی آبی امانشان را ببرد، نهایت چند روستا یا چند شهر آن طرف‌تر می روند. آن‌ها با هر سختی می‌مانند و زندگی را از نو می‌سازنند، هرچند که خودشان معتقدند: «جایی را ندارند که بروند.»
مثلاً در روستای «انگور آباد» یکی از روستاهای منطقه کهیر که دو سال پیش حدود ۷۰۰ نفر جمعیت داشت، با وجود بی آبی جمعیت روستا هم اکنون بیش از هزارنفر است، آن هم در شرایطی که توقع شان از دنیا آنقدر پایین است که شاید هر ۱۵ روز تا ۳۰ روز یکبار آب به منبع های ذخیره آب آنجا می رسید. سخنان مولوی «نواب حوت» امام جمعه شهرستان کهیر از فرهنگ مهاجرت مردم شنیدنی است: «سال‌ها قبل از تولد ما، به‌واسطه خشکسالی شدید در منطقه کهیر و قحطی، مردم به ایالت سند پاکستان مهاجرت می‌کردند، برخی که از آنجا آمده بودند، می‌گفتند که آنجا سبز و آباد است و از همه مهمتر آب زیادی دارد. تعداد زیادی از مردم ما مهاجرت کردند و همین امر سبب شده که ما در آنجا اقوامی داشته باشیم. ۷۰۰ کیلومتر فاصله اینجا تا پاکستان است و آن‌ها با پای پیاده و حیوانات به آنجا مهاجرت کردند، انگار مردم از این منطقه قطع‌امید کرده بودند.»
وی در ادامه گفته‌هایش می‌گوید: خدا رو شکر، پیشرفت‌ منطقه طی گذر دولت‌ها و حکومت‌ها حاصل شد و ابتدا از چاه، سپس از سد و ذخیره کردن آب‌های روان تأمین آب برای مردم میسر گردید و منطقه دوباره از لحاظ جمعیتی زنده شده و الحمدا… رشد جمعیت دارد. مردم به دلیل آب مهاجرت نمی‌کنند چرا که حالا با سد کهیر، مردم‌ امید به آب این سد دارند و حتی از مناطق دیگر به کهیری می‌آیند که روزگاری مردم بومی از این منطقه قطع‌امید کرده بودند.»
این شرح حال مردمی است که نه تنها برای تأمین آب آشامیدنی‌شان، بلکه تازیانه‌های خشکسالی آن‌ها را از زمین‌های خشک کشاورزی به سمت ماهیگیری و صیادی در دریای جنوب برده است، اما برای رفع تشنگی و بهداشتشان برای هر تانکر آب، ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان پرداخت می‌کردند.
نجیب الله آزاد، دهیار روستای انگور آباد می‌گوید: «زمانی که آب از سد کهیر برای ما نمی‌آمد و منبع روستا را پر نمی‌کرد، ما روز‌هایی بود که تا یک ماه آب نداشتیم! تنها‌ امیدمان تانکر سیاری بود که از منطقه چهاربیتی هفته‌ای یا ۱۰ روز یکبار برای خانوارها آب می‌آورد و ۵۰۰ هزار تومان پول آب می‌گرفت. در منطقه ما چون هزینه بنزین بالاست، خودرو‌ها دیر به دیر آب می‌آوردند و مجبور بودیم برای استحمام و بهداشت از چشمه آب بیاوریم. اگر منبع یک طرف روستا آب داشت، منبع سمت دیگر آب نداشت، خیلی از مردم نمی‌توانستند حمام بروند یا آبی برای خوردن داشته باشند. حالا پولی که قبلاً برای تأمین آب می‌دادیم، برنج و روغن می‌خریم یا هزینه تحصیل دانش‌آموزان را می‌دهیم.»
سیلاب ویرانگری که پشت دیواره های سد آرام گرفت
اما استان سیستان و بلوچستان، هرچند که یک استان خشک به حساب می آید، اما باران های آن سیلاب ویرانگری را تا امتداد دریا ایجاد می کند. مردم منطقه کهیر نام «گونو» را هیچوقت از یاد نمی برند. «گونو» نام طوفانی است که در سال ۱۳۸۶، سیلابی به راه انداخت که دستکم جان ۱۲ نفر را گرفت و ۹ نفر را مصدوم کرد و به برخی از روستا‌ها تا۳۰ درصد خسارت وارد کرد. روایت پیرمراد آزادی، یکی از اهالی روستای گودن از این سیلاب شنیدنی است: « ما ۳۰ سال در گودن زندگی کردیم و کپر نشین بودیم. باغداری و کشاورزی را از پدرم یاد گرفتم و در آنجا با کشت گوجه، هندوانه، خربزه، نخل و خرما، زندگی را پشت سر می‌گذاشتیم، نزدیک ۷ سال خشکسالی بود و زنان ما با شتر و پای پیاده «بیسی» (ظرف حمل آب) را روی سر می‌گذاشتند و آب می‌آوردند. سیل گونو که آمد، خانه‌ها ویران شد و کپر‌ها را آب برد، زمین‌های کشاورزی و محصولاتمان نابود شد، از ترس سیل یک شب و روز بالای کوه با ترس به پایین نگاه می‌کردیم که چطور زندگی مردم را سیل با خود می‌برد. زمانیکه سیل فروکش کرد، به پایین کوه آمدیم و دیگر هیچی نداشتیم، کشاورزی و زمین‌هایمان رفت زیر سیلاب و بیکار شدیم. دولت به کشاورزان کمک کرد، اما ما چون کپر نشین بودیم، به ما مواد خوراکی دادند»
اما سیلابی که در اواخر فرودین امسال در استان سیستان و بلوچستان جاری شد، دو برابر سیلاب «گونو» قدرت داشت. مدیر مهندسی عمران طرح سد کهیر در رابطه با سیلابی که در سال اوایل امسال آمد، تجربه و مشاهدات خود را اینگونه توصیف می کند: در سال ۱۴۰۲ این سد به دستور رییس جمهور وقت (شهید رئیسی) آبگیری آن آغاز شد، اسفند سال گذشته با اولین سیلاب، ۱۵۰ تا ۱۶۰ میلیون لیتر آب به حجم سد اضافه شد. پیش‌بینی‌ها حاکی از باران سیل‌آسا در بهار سال ۱۴۰۲ بود و ما از آن زمان در کارآگاه مستقر بودیم تا اینکه اواخر فروردین امسال سیلابی ویرانگر به سمت کهیر به حرکت درآمد. آنقدر حجم سیلاب زیاد بود که به جرات می‌توان گفت که حجم و قدرت آن دو برابر سیلاب حاصل از طوفان گونو بود.»
مولوی سعید بی‌نیاز، رئیس شورای اسلامی کهیر نیز اینگونه ترس مردم را تعریف می‌کند: «اهالی منطقه آنقدر ترسیده بودند که به بالای بلندی رفتیم و دو- سه روز آنجا ماندیم. اگر سد کهیر نبود، منطقه کهیر و پایین دست کهیر، فاجعه انسانی رخ می‌داد. در ۱۵۰ سال اخیر، این حجم از آب و سیلاب بی‌سابقه بوده است.» اما همین سیلاب ویرانگر باعث بروز خیر و برکت برای مردم و زمین‌های تشنه کهیر شد. همان طور که دکتر رجبی می‌گوید: این سیلاب وقتی به منطقه دیوار سد رسید، آنقدر حجم آب زیاد بود که برخی از مهندسان شک می‌کردند که ممکن است دیوار ترک بردارد، یا بشکند، اما سد استوار جلوی سیلاب‌ایستاد و ۳۸۰ میلیون متر مکعب آب برای آب شرب مردم تهیه شد و در پشت سد آرام گرفت. این سیلاب از ساعت ۷ عصر که بارندگی شروع شد، حدود ساعت ۳ صبح به منطقه کهیر رسید و اگر سد سیلاب را مهار نمی کرد، به جرات می‌گویم که روستا‌های کهیر و اطراف آن را باید در دریای عمان جست‌وجو می‌کردیم.
درد‌های بی‌پایان یک لیوان آب خوش
هوتک‌ها همواره جزیی از زندگی مردم سیستان و بلوچستان بوده‌اند. هوتک ها محلی برای پسماند سیلاب‌ها و منابعی برای نگهداری آب جهت مصارف شرب و دام ها هستند. طبق گزارش روزنامه «آرمان امروز» در سال ۱۳۹۹، حدود دو هزار هوتک اطراف چابهار و دشتیاری همچنان کاربرد پیشین خود را دارند.
مسئولان معمولاً اعلام می‌کردند که مردم آب هوتک نمی‌خورند، اما معین‌الدین سعیدی، نماینده وقت چابهار در مجلس با آوردن یک بطری از آب نامناسب هوتک‌ها و خوردن یک لیوان از آب آن گفت: «که من این آب هوتک را برای وزیر محترم و آقای رئیس جمهور آوردم که بخورند و بدانند که بچه‌ها و مردم ما از چه آبی استفاده می‌کنند.»
عدم دسترسی به منابع آب سالم و تأسیسات بهداشتی و حمل دبه‌های چند ده لیتری برای تأمین آب، زنان و کودکان را در معرض خطرات فیزیکی زیادی قرار می‌دهد؛ مانند آسیب به سر، کمر، گردن، زانو.
برای بررسی این موضوع سری به مرکز خدمات درمانی کهیر زدیم. دکتر حمیدی که خود از اهالی کهیر است، حدود ۲ سال در این مرکز مشغول مداوای مردم منطقه است. او می‌گوید: آب آلوده در مرحله اول باعث بیماری‌های معده‌ای و روده‌ای می‌شود که متأسفانه در این منطقه فراوان است. انواع اسهال را در کودکان و سالمندان مشاهده می‌کنیم.» وی در ادامه می‌افزاید: «حمل دبه‌های آب به صورت فیزیکی، مشکلات بسیار زیاد جسمانی را برای بانوان منطقه دربر داشته بیماری‌های اسکلتی و عضلانی زیادی داریم و بانوان هر روز به ما مراجعه می‌کنند و از درد‌های عضلانی در ناحیه روی‌شانه، ستون فقرات و… شکایت می کردند، که بخش عمده‌ای از آن به دلیل گذاشتن دبه‌های آب روی سر و‌شانه است.»
اما دکتر رجبی، در رابطه با سلامتی آب سد کهیر می گوید: با وجود اینکه کار شرکت آب و نیرو، ساخت تصفیه خانه نیست، اما یک تصفیه خانه موقت احداث کردیم و در این تصفیه خانه، کلرزنی انجام و مواد شیمایی آب را کنترل می‌کنیم، هم اکنون ECآب (کیفیت آب) پشت سد با سد‌های تهران برابری می‌کند و EC آب ۶۰۰ و ۷۰۰ است، عدد بسیار منطقی برای آب شرب. فقط بحث‌های میکروبی می‌ماند که آن را کنترل می‌کنیم. تصفیه خانه دائم تا اواخر امسال با ظرفیت ۱۴۰ لیتر در ثانیه و در فاز بعدی تا ۲۱۰ لیتر در ثانیه انشالله به بهربرداری می‌رسد، اما برای روستاهای پایین دست سد کهیر، ۱۴۰ لیتر تصفیه آب جوابگوی نیاز مردم است.»
مسئولیت اجتماعی اشتغال نیرو‌های بومی
روز سوم سفر ما برروی تاج سد کهیر گذشت، تاجی که حالا برسر بسیاری از استادکارانی است که تا پیش از شروع این پروژه، در زمینه سدسازی کارآموز بودند. این در حالی است که یکی از مسئولیت‌های اجتماعی دولت‌ها در ساخت پروژه‌های عظیم، اشتغال و به کارگیری نیرو‌های بومی است، نیرو‌هایی که با شناخت کافی از منطقه و از سردلسوزی پا به عرصه خدمت برای سرزمین مادری‌شان می‌گذارند و از این طریق هم آموزش می‌بینند و هم برای فرزندان و خانواده‌شان، سرزمین‌شان را آباد می‌کنند. آنچه که ما در پروژه سد کهیر دیدیم، اشتغال نیرو‌های بومی با کمترین تخصص بود که حالا در قامت استادکاران حرفه‌ای مشغول کار هستند و علاوه بر تأمین معاش خود قابلیت انتقال دانش و تجربه خود را نیز به دیگران خواهند داشت. عباسعلی حاجی غدیری، مسئول اجرای بدنه سد کهیر در پیمانکار طرح که سابقه کار در سد کارون ۳، سد کارون ۴، سد ملاصدرا و… دارد، در رابطه با مسئولیت اجتماعی دولت در این رابطه می‌گوید: «با توجه به اینکه فعالیت های هیدرومکانیکال از جمله فعالیت های تخصصی در سدسازی است و نیروی متخصص مجرب بومی در منطقه وجود نداشت و باید از نیرو‌های حرفه‌ای شهر‌های دیگر استفاده می شد، ما سعی کردیم از نیرو‌های بومی در کنار نیروهای مجرب غیربومی استفاده و آن‌ها را آموزش دهیم که خودشان بتوانند، در سد‌های دیگر در منطقه کار کنند. مثلاً ما در اینجا نیروی بومی از منطقه کهیر داریم که سرپرست کارگاه است، یا نیروی بومی بوده که با آموزش حالا یکی از بهترین بندباز‌ها برروی بدنه سد است.»
سرپرست کارگاهی که اشاره می‌کند، مسلم حوت، ساکن بخش کهیر است که در زمانی که سد در حال ساخت بود، در پروژه مشغول به کار شد و با آموزش‌های لازم، در حال حاضر سرپرست و نماینده کارگاه هیدومکانیکال است: «سد کهیر، اولین کار حرفه‌ای‌ام بود زمانی که نیرو‌های تخصصی از تهران آمدند، من در کنارشان کار کردم و این تخصص را آموختم. حالا اینقدر در رشته‌ای که مشغول هستم دانش کسب کرده ام که می‌توانم در یک کارگاه یا سد دیگر در کشور مشغول به کار شوم. این پروژه یک یا دوسال دیگر تمام می‌شود و آن زمان ما هستیم که به عنوان استاد کار و در شهر‌های دیگر، کار را به دیگران یاد می‌دهیم که متخصص شوند.»
اما یکی از کار‌های استراتژیک و خطرناک سد، برعهده مهدی آزادی است، جوانی که از روستای انگور آباد برای کار به سد معرفی شد. در ابتدا هیچ تخصصی نداشت و حالا بند باز روی سد و جوشکاری ژئوممبران را به شکل حرفه ای انجام می‌دهد و در کار خودش استادکار شده: «سال ۱۴۰۱ توسط فردی به نام «مرتضی مرغی» به پروژه سد معرفی شدم که گفت بیا بریم سد کارگر می‌خواهد. به سد کهیر آمدم و بندبازی را دیدم، اول ترسیدم، اما به من آموزش دادند و بعد جوشکاری ژئوممبران را آموختم. موقع کار کم کم یاد گرفتیم و الان در شیب دیواره سد هر کاری به من بدهند می‌توانم انجام دهم.» دیدار ما از یکی از هزاران روستای استان سیستان و بلوچستان نشان از واقعیتی تلخ دارد. آفتاب سرخ جنوب از پشت دریای عمان در حال رفتن به خانه اش بود و کم کم خودمان را برای بازگشت از منطقه اساطیری سیستان و بلوچستان و پایان چند روزه سفر با مهمان نوازی مردم بلوچ آماده می کردیم. اما واقعیت این است کهیر و روستاهای پایین دستش که از نعمت آب برخوردار شده اند، یک نقطه کوچک از دومین استان پهناور ایران است. در این استان هستند مردمانی که از آب هوتک ها همچنان به عنوان مایه حیات نام می برند. مردمانی که توقع شان مانند آب داخل تانکرهایشان، کم ولی به اندازه عمق وسعت دریاچه مخزن سد کهیر، امید به آینده ای روشن دارند.

تأمین آب روستاهای پایین دست  سد با سیلاب های اخیر
دکتر هادی رجبی، مدیر امور مهندسی عمران طرح سد کهیر در رابطه با احداث سد کهیر به «آرمان امروز» می‌گوید: شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، سد کهیر را سال در ۱۴۰۰ از آب شرکت منطقه‌ای تحویل گرفت و پیشرفت پروژه حدود ۶۶ درصد بود. عملیات اجرایی این سد از خرداد سال ۱۴۰۱ آغاز شد و با دستور مهندس شیبانی که «همه دست به دست هم دهیم و با همت این سد را تمام کنیم»، در مدت ۶ تا ۷ ماه، سد را به یک تراز و شرایط مناسب آبگیری رساندیم و پس از انسداد تونل انحراف است که می‌توان سیلاب را مهار کرد و آب به جای ویرانی، باعث آبادانی شود. هنوز چند ماه از انسداد تونل انحراف سد نگذشته بود که (اردیبهشت ۱۴۰۲) اولین سیلاب ویرانگر در منطقه به راه افتاد، اما اینبار به جای خسارت به جان و مال مردم، باعث آبگیری سد شد. ما با آن حجم سیلاب که حدود ۳۵ تا ۴۰ میلیون لیتر آب به پشت دیواره‌های سد آورد، توانستیم سد را آبگیری کنیم. برای اولین بار در تونل انحراف، مسیری را تعبیه کردیم و با لوله‌گذاری توانستیم از آن آب سیلاب، آب شرب روستاهای پایین دست سد را تهیه کنیم.

source

توسط spideh.ir