زمانی که قصه را خواندم احساس کردم خیلی از من دور است؛ چون من در واقعیت فرزندی ندارم، اما سعی می‌کردم حس مادری را در بازی‌ام بروز دهم. به‌هرحال بازیگر باید حسی را که در نقش وجود دارد، برای مخاطب آشکار کند. برای همین موقعیت‌ها و چالش‌هایی را ایجاد می‌کرد که از خودم دور بود. اما با فداکاری و گذشتی که مادران ایرانی برای فرزندان‌شان دارند، این مهم برای من انجام شد. آن‌هم به خاطر این بود که این کاراکتر همه عشق و علاقه‌اش به خاطر سه فرزندش بود و ازخودگذشتگی‌ای که زمانه برایش ایجاد می‌کرد را باید در بازیش می‌دیدیم. البته بازی در این کاراکتر کمی برای من سخت بود. چون برای این مادر و سه فرزندش موقعیت چالش‌برانگیزی وجود داشت.بنابراین سعی می‌کردم تا حدودی این نقش را ‌اوراکت بازی کنم. امیدوارم برای بیننده‌ها هم این اتفاق افتاده باشد. وی در پاسخ به این‌که کدام سکانس برایش خاطره‌انگیز بوده، می‌گوید: من سکانس‌هایی در این سریال داشتم که در خاطرم ماند. یکی از آنها سکانس مربوط به کارگاه تولیدی با حضور کارآگاه ــ با بازی سعید چنگیزیان ــ بود که به‌‌خاطر دکوپاژ و میزانسن آقای معظمی، توانستم حس فضا و کار را درک کنم.
 دومین سکانسی که یادم هست، مواجهه من با بچه‌ها به‌خصوص سعید بود که می‌گفتم ارثیه پدرشان اصلا حلال نیست و نباید آن را قبول کنند. آن‌هم خیلی سکانس چالش‌برانگیزی برای من بود. سکانس ماندگار دیگر، مربوط به سرقت خودروست. البته کمی می‌ترسیدم، اما به‌قدری آقای معظمی به من راهنمایی خوبی داد و به ایشان اعتماد کردم که کار به نحو احسن اجرا شد. البته بخشی از کار را بدلکار و بخشی را هم خودم بازی کردم که شرایط سختی بود. این سکانس جزو خاطرات خوب من در این کار بود. بااین‌حال من در صحنه سرقت ماشین روی زمین کشیده شدم که این بخش را خودم بازی کردم. 

source

توسط spideh.ir