در پاسخ به آنا مطرح شد؛

توضیحات «فرهاد فخرالدینی» درباره پروژه قاف

فرهاد فخرالدینی پیشکسوت موسیقی، آهنگسازی و رهبر ارکستر گفت: منطق‌الطیر داستان پر فراز و نشیبی دارد، به سادگی نمی‌توان آن را تعریف کرد اما همان است که در یک رباعی خلاصه می‌شود: سیمرغ همان سی‌مرغ هستند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، فرهاد فخرالدینی پیشکسوت موسیقی، آهنگساز و رهبر ارکستر که اخیرا پروژه موسیقی منظومه سیمرغ قاف را قرار است در تالار وحدت اجرا کند، درباره پنج موومان این ارکستر توضیح داد: من ابتدا از آرش امینی برای انتخاب اشعار براساس کتاب معتبر منطق الطیر عطار که استاد شفیعی کدکنی آن را تألیف کرده، تشکر می‌کنم. انتخاب‌های خیلی خوبی برای این موومان‌ها صورت گرفت، من هم برداشت خودم را از کار داشتم تا بتوانم داستان را تعریف کنم.

وی در ادامه افزود: منطق الطیر داستان پر فراز و نشیبی دارد، به سادگی نمی‌توان آن را تعریف کرد. شاعری هندی هم در یک رباعی به کوتاه ترین شکل اینگونه منطق الطیر را خلاصه کرده است؛

سی مرغ ز شوق، بال و پر گشودند/ در جستن سیمرغ هوا پیمودند/ کردند شمار خویش چون آخر کار/دیدند که سیمرغ همین‌ها بودند

این خیلی رباعی جالبی از منطق الطیر است. 

فخرالدینی اظهار داشت: روایت ما براساس پنج موومان صورت گرفته است، هر موومان خصوصیات خاص خود را دارد، در حقیقت با موسیقی داستان را تعریف کرده‌ایم، حتی در قسمت اول که مرغان در کنار هم هستند و داستان اتفاق می‌افتد، سعی براین است که با یک قطعه آن اتفاق نشان داده شود، زمانی که همه چیز به هم ریخته، زندگی از درون آب و آتش بیرون می‌آید، سپس سپاس از آفرینش انجام می‌شود و عطار از خداوند بابت این زندگی سپاسگزاری می‌کند.

وی در ادامه یادآور شد: در مرحله بعد مرغان دور هم جمع می‌شوند و می گویند که جمعی درست کنیم و به دنبال سیمرغ برویم ، یک عده علاقه نشان می‌دهند و یک عده همان ابتدا جا می‌زنند، سرکرده این مرغان هدهد است، همان نماد پیام رسانی که در داستان‌های دیگر هم نامش هست، مثل پیام رسان ملکه صبا و حضرت سلیمان. هدهد گروه را هدایت می‌کند، یک عده وسط راه منصرف می‌شوند و متوجه می‌شوند که مرد راه نیستند، سی مرغ هم به نتیجه می‌رسند تا اینکه آخر سر متوجه می‌شوند، آنچه واقعی بوده،‌ خودشان هستند یعنی سیمرغ خود سی مرغ هستند.

فخرالدینی اظهار داشت: در زمانه‌ای که انسان در انتظار یک ایده آل است، آخر سر می‌فهمد آنچه واقعی بوده خودش است، همه دنبال محیطی هستیم که بتوانیم حرف بزنیم و حرف هم را بشنویم و این ایده آل همه است.

source

توسط spideh.ir