آرمان امروز_گروه اقتصادی: در لایحه بودجه ۱۴۰۴ مجموع درآمدهای مالیاتی ۱.۹۶۴ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است که با توجه به هدفگذاری برنامه هفتم، این رقم باید ۲۶۰ هزار میلیارد تومان افزایش یابد. مطابق با اعلام نظر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در لایحه بودجه سال آینده، مجموع درآمدهای مالیاتی با رشد ۴۴ درصدی نسبت به سال جاری ۱,۹۶۴ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است که ۱,۷۰۰ هزار میلیارد تومان آن به مجموع مالیاتهای مستقیم و مالیات بر کالاها و خدمات و ۲۶۴ هزار میلیارد تومان مربوط به مالیات بر واردات است.
سهم مجموع درآمدهای مالیاتی از جمع منابع عمومی دولت ۳۳ درصد و از هزینهها ۴۸ درصد خواهد بود، همچنین مجموع درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی با فرض تحقق کامل ارقام مالیاتی در بودجه، ۵.۵ درصد است، از سوی دیگر نرخ مالیات بر ارزشافزوده نیز به مانند سال ۱۴۰۳ همان رقم ۱۰ درصد باقی مانده است. نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی (GDP) یکی از شاخصهای مهم برای ارزیابی وضعیت اقتصاد و سیاستهای مالی در هر کشور است. این نسبت نشاندهنده آن است که چه مقدار از تولید و فعالیتهای اقتصادی کشور به عنوان مالیات به دولت پرداخت میشود.
یک نسبت بالاتر میتواند به معنای درآمد بیشتر دولت از طریق مالیاتها باشد، که میتواند برای تأمین هزینههای عمومی، سرمایهگذاری در زیرساختها، ارائه خدمات اجتماعی و بهبود بخشهای عمومی مانند آموزش و بهداشت استفاده شود. به عبارتی، این شاخص میتواند نشاندهندهی میزان تأثیر مالیاتها بر اقتصاد و همچنین نقش دولت در اقتصاد باشد. با این حال، این نسبت اگر بسیار بالا باشد، میتواند باعث فشار بیشتر بر تولیدکنندگان، کارآفرینان و مردم شود و انگیزههای اقتصادی را کاهش دهد. از سوی دیگر، نسبت بسیار پایین مالیات به تولید ناخالص داخلی ممکن است نشاندهنده مشکلاتی مانند فرار مالیاتی، سیستم ضعیف مالیاتی و یا وابستگی شدید دولت به منابع غیرمالیاتی (مانند درآمدهای نفتی در برخی کشورها) باشد.
اگر نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی تنها ۵ درصد باشد، یعنی از کل تولید ناخالص داخلی کشور، تنها ۵ درصد آن به صورت مالیات به دولت پرداخت میشود. این نسبت بسیار پایین است و چندین معنی میتواند داشته باشد:
در چنین شرایطی ممکن است دولت نتواند مالیاتهای لازم را جمعآوری کند، یا سیستم مالیاتی به گونهای طراحی شده که توانایی کسب درآمد مناسب را ندارد. در کشورهایی که دارای منابع طبیعی غنی هستند (مانند نفت)، ممکن است دولت کمتر به درآمدهای مالیاتی وابسته باشد و بخش عمدهای از درآمد خود را از منابع طبیعی یا دیگر منابع کسب کند.
نسبت پایین ممکن است نشاندهنده این باشد که بسیاری از افراد و شرکتها از پرداخت مالیات طفره میروند. این وضعیت میتواند به معنای بار مالیاتی کم برای مردم باشد، که ممکن است به رشد و رفاه اقتصادی کمک کند، اما در بلندمدت میتواند منابع دولت را برای توسعه محدود کند. به طور کلی، نسبت بهینه مالیات به تولید ناخالص داخلی بسته به ساختار اقتصادی و اولویتهای دولت در هر کشور متفاوت است. به عنوان مثال، کشورهای توسعهیافته معمولاً نسبت مالیات به GDP بالاتری (معمولاً بالای ۲۰ درصد) دارند، در حالی که در کشورهای در حال توسعه این نسبت پایینتر است.
source