چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ – ۱۳:۴۹
یک معامله نمیتواند شما را ثروتمند کند؛ بنابراین، بهتر است که دنبال هر الگوی شکست نروید و روی یک معامله بیش از حد ریسک نکنید. معاملهگری موفق نیاز به تمرکز و انضباط در سه حوزه کلیدی دارد که به آنها ۳M (Method، Risk Management و Mind Managment) میگوییم. با تمرکز متعادل بر این سه رکن، میتوانیم احساسات خود را کنترل کرده و با ثبات بیشتری معامله کنیم. در ادامه، این ۳M و نحوه بهکارگیری آنها در شکست کانال صعودی در تصویر زیر به طور کامل بررسی شده است.
بیایید ببینیم چگونه می توانید با استفاده از چهارچوب ۳M بعد از شکست محدوده معاملاتی فوق، ترید کنید:
مدیریت روش یا متُد/Method Management
مدیریت روش به استراتژی دقیق و مرحلهبهمرحلهای اشاره دارد که در ورود، خروج و کنترل ریسک به شما کمک میکند. این رکن شامل تحلیل تکنیکال و شناسایی الگوهایی است که در بازار برای ورود به معامله بر اساس شکست محدوده (Breakout) استفاده میشود.
الگوی شکست محدوده چیست؟
شکست محدوده زمانی اتفاق میافتد که قیمت، پس از حرکت در یک محدوده مشخص، از خطوط بالایی یا پایینی آن عبور کند. با شناسایی این نواحی و حرکات قیمتی، میتوان ورودهای موفقتری را تجربه کرد. در تصویر فوق، وقتی قیمت از محدوده بالایی (سقف کانال صعودی) عبور میکند، این خط مقاومت سابق، به حمایت تبدیل میشود. این تبدیل نقش خطوط حمایت و مقاومت نشاندهندهٔ یک تغییر در تمایل بازار است و میتواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد.
اهمیت تعیین حد ضرر در شکست محدوده
در مدیریت روش، مشخص کردن حد ضرر یکی از مهمترین گامها است. در نمودار فوق، می توان حد ضرر را کمی پایینتر از خط حمایت جدید (خط بالایی قبلی) قرار دارد. در صورتی که معامله ما با شکست مواجه شود، میتوان با زیان کمتری از بازار خارج شد. عدم پایبندی به حد ضرر و نگهداشتن معامله زیانده، اشتباهی است که میتواند به زیانهای سنگین منجر شود. یک معاملهگر باید سریع و بدون تردید از معاملات زیانده خارج شود تا سرمایه خود را حفظ کند.
هر معاملهگری نیاز به روشی منظم و شفاف دارد. داشتن یک استراتژی مشخص به شما کمک میکند تا با انضباط بیشتری معامله کنید و از سردرگمی و تغییر مسیرهای بیدلیل در معاملات دور بمانید.
بهترین بروکرهای فارکس را می شناسید؟
با ایران بورس آنلاین در بهترین بروکر فارکس حساب باز کنید
مدیریت ریسک/Risk Management
مدیریت ریسک یکی از اصول مهمی است که به حفظ سرمایه کمک میکند و به معاملهگر این امکان را میدهد که در بلندمدت در بازار بماند. در الگوی شکست نمودار فوق، یک مدیریت ریسک خوب میتواند میزان ضررها را در مقایسه با سودهای بالقوه به حداقل برساند.
ریسک ۲٪ از سرمایه در هر معامله
ایده این است که در هر معامله فقط درصد کمی از سرمایه (مثلاً ۲٪) در معرض ریسک قرار گیرد. برای اجرای این اصل، معاملهگر میتواند با ورود اولیه حدود ۳۰٪ از سرمایه معاملاتی خود، ریسک را در مرحله اول محدود کند. اگر قیمت به نفع معامله حرکت کرد، تریدر میتواند ۷۰٪ باقیمانده را وارد بازار کند و از رشد بیشتر قیمت سود بیشتری ببرد.
هدف مدیریت ریسک: کاهش ضرر و افزایش سود
هدف این است که در معاملات ناموفق زیانها را کم و در معاملات موفق سودها را بزرگ کنیم. ورود به معامله با ۳۰٪ اولیه کمک میکند که در صورت ناموفق بودن معامله، زیانها در حجم کمتر متمرکز شود. این روش به معاملهگر کمک میکند که عجله نکند و تنها در صورتی که معامله بهنفع او پیش رفت، حجم پوزیشن را افزایش دهد.
مدیریت ذهن/Mind Managment
مدیریت ذهن شاید مهمترین رکن در معاملهگری باشد، زیرا احساسات و طرز فکر معاملهگر، تأثیر زیادی بر نحوه تصمیمگیری او دارند. روانشناسی معاملهگری به این معناست که معاملهگر بتواند با رویکردی آرام و منطقی و بدون اضطراب یا طمع عمل کند.
نگرش احتمالی و قبول عدم قطعیت
در بازارهای مالی هیچ قطعیتی وجود ندارد و برای موفقیت، معاملهگر باید احتمال زیان در هر معامله را بپذیرد. این نگرش به او کمک میکند تا با احساسات منفی مانند ترس از دست دادن یا طمع برای سود زیاد مقابله کند و بتواند زیانها را بهعنوان بخشی از معاملهگری بپذیرد.
نکته: با ذهنیت احتمالاتی معامله کنید. هر چقدر هم به طور دقیق تجزیه و تحلیل کنید، احتمال برد و باخت همیشه ۵۰-۵۰ است. هدف اصلی این است که “ضررهای خود را به حداقل برسانید و سودهایتان را افزایش دهید”. بدین معنی که در نمودار فوق، احتمال برد معامله خرید ۵۰ درصد و احتمال باخت برابر با ۵۰ درصد است.
اهمیت ندادن به هر معامله بهطور فردی
برای معاملهگر موفق، هیچ معاملهای به تنهایی مهم نیست و نباید وابستگی احساسی به معاملات خود داشته باشد. این طرز فکر باعث میشود که معاملهگر معاملات را در مجموعهای وسیعتر ببیند و حتی اگر معاملهای زیانده بود، آن را بخشی از فرآیند معاملهگری ببیند. در نتیجه، میتواند آرامش بیشتری داشته باشد و با منطق بیشتری به تصمیمگیری بپردازد.
بنابراین پیشنهاد می شود که بر روی سیستم معاملاتی خود تمرکز کنید و فرآیند ورود، خروج و سایز پوزیشن را رعایت کنید، به جای آنکه به مقدار پولی که در حال سود یا زیان هستید، فکر کنید.