آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا برخی متخصصین معتقدند که وی فشار حداکثری را علیه ایران دنبال کنند. اما با این حال برخی دیگر از صاحب نظران اعتقاد دارند که دولت دوم ترامپ رویکرد متفاوتی نسبت به دوره قبلی خود با ایران دارد چرا که او با تجربهتر شده است و ممکن است راهکارهای قبلی خود را در مقابل ایران اتخاذ نکند.
با این حال فارغ از اینکه رئیس جمهور جدید آمریکا قرار است فشار حداکثری را در قبال ایران دنبال کند یا نه اما سیاستمداران ایرانی نواع حالتهای ممکن را در قبال آمریکا پیش بینی و برنامهریزی میکنند.
رئیس جمهور گفته بود که هیچ چیز گویاتر از رفتار ما نیست، پس تلاش کنیم وحدت و انسجام را در کشور ایجاد کنیم.
وی ادامه داد: «قصد و باورمان ایجاد وحدت در کشور است. مصمم هستیم برویم و از کسانی که میتوانند ما را به چشمانداز برسانند کمک بگیریم و از آنان خواهش کنیم که به ما کمک کنند نه اینکه دستور دهیم. کسانی که خلاق و توانمند هستند قرار نیست خودشان را به من عرضه کنند که میخواهد کار کند، من باید منت او را بکشم و از او کمک بگیرم.»
در این برهه زمانی و با مطرح شدن پروژه وفاق ملی کارشناسان حامی دولت با طرح این موضوع که اگر در داخل از انسجام کافی وفاق حداکثری بهرهمند نباشیم مقابل هر فشار حداکثری آسیب پذیر خواهیم بود.
در مفهوم وفاق حداکثری کشور باید به یک تعادل سیاسی برسد و افراط گرایی را نفی کند چرا که با افراط و تفریط، وفاق امکانپذیر نخواهد بود.
در وفاق حداکثری جایی برای موضعگیریهای احساسی هیجانی و بعضاً خصمانه وجود ندارد. با این حال همانطور که ر گزارشهای پیشین به آن اشاره شد همین پروژه وفاق نیز برای پیاده سازیش و در نهایت هموار شدن مسیر پیشرفت کشور، مانع تراشانی دارد، به عنوان مثال تندروها در مجلس بارها علیه رویکرد وفاق گونه مسعود پزشکیان موضعگیری کردهاند.
کارشناسان معتقدند تندروها این موضعگیریهای اخیرشان قصد تضعیف دولت را دارند تا در نهایت حرف خود را به کرسی بنشانند. یکی از اهداف آنها پشیمان کردن اکثریتیست که به مسعود پزشکیان رای دادند.
ساسان کریمی، کارشناس مسائل سیاسی گفت: دولت پزشکیان مانند هر راه حل، شخص، جریان و دولت میانه رو، دشمنانی از هر دو سو دارد: اول تندروهای داخلی که بر زمین کمین نشسته اند تا رقیب خود را و به ویژه حامی اساسی و موثرش جواد ظریف را با اولین اهرمی که به دست آید بر زمین بکوبند. راستگرایان تندرو داخلی خوب می دانند که در صورت وجود شور و مشارکت فراگیر در جامعه، بخت گفتمانشان برای پیروزی کاهش مییابد. بنابراین پیروزی ایشان عمدتاً یا به غیر رقابتی بودن سبد گزینه ها وابسته خواهد بود و یا نیازمند سرخوردگی عموم طرفداران شکننده جریان اصلاح طلبان و میانه روها که البته اولین راهکار خود یکی از قوی ترین زمینه های دومی است.
وی ادامه داد: در مجموع آنچه مخالفان تندرو دولت، در هر دو سو دستور کار خود از شنبه بعد از انتخابات قرار داده اند، پروژه پشیمان سازی است؛ به سبکی که عده ای در مرداد ۱۳۹۶، اندکی پس از انتخاباتی که در آن ۲۴ میلیون نفر به برنده انتخابات رأی داده بودند کلید خورد. حالا که جامعه به طور شکننده ای به امید باز گشته است، بر نیروهای سیاسی، رسانه ها، فعالان، دولت و دیگر نهادهای حاکمیت است که نسبت به چنین روندی که میتواند بزرگترین تهدید برای دولت دکتر پزشکیان باشد آگاه بوده و «پروژه پشیمان سازی» را از همین حالا پیشگیری کنند. پ
امیر دبیری مهر، پژوهشگر مسائل سیاسی به «آرمان امروز» گفت: وفاق در ذات خود همیشه چیز خوبی نیست و بستگی دارد که بر سر چه موضوعی وفاق صورت میگیرد. وفاق در موضوعات مثبت، سیاستهای درست، و رویکردهای منطقی که در راستای منافع ملی باشد، بسیار ارزشمند است. اما اگر وفاق بر سر سیاستهای غلط و شکستخورده باشد، نهتنها افتخارآمیز نیست، بلکه میتواند خسارتبار باشد.
وی ادامه داد: به عنوان مثال، اگر همه توافق کنند که ایران به FATF نپیوندد، یا بر سر این موضوع که نباید با کشورهایی که با آنها مشکل داریم مذاکره کنیم، یا بر سر افزایش تنشهای نظامی با اسرائیل وفاق کنند، این دیگر وفاق مطلوب نیست. این نوع وفاق بر سر اشتباهات است. بنابراین، باید دقت کنیم که وفاق، فینفسه ارزش مطلق ندارد و مهم این است که وفاق بر سر چه چیزی صورت میگیرد. وفاق باید بر سر موضوعاتی باشد که خرد جمعی سیاسی آنها را تایید کند.
این پژوهشگر سیاسی افزود: اگر در کشور وفاقی شکل بگیرد که منجر به کاهش تورم شود، یا سیاست درهای باز اقتصادی اجرا شود، سرمایهگذار خارجی جذب شود، و اشتغالزایی شود، این نوع وفاق مورد نیاز و مفید است. اما اگر وفاقی بر سر سیاستهایی مثل خالصسازی که در گذشته اجرا میشد و کشور را به سمت نابودی میبرد، شکل بگیرد، این اشتباه است. خوشبختانه با تغییراتی که اخیراً رخ داده، چنین سیاستهایی تا حدی اصلاح شدهاند.
وی گفت: در مورد ترامپ نیز موضوع به همین شکل است. صرفاً وفاق علیه ترامپ نمیتواند سیاست هوشمندانهای باشد. باید ببینیم او چه میگوید و چه اقدامی میخواهد انجام دهد. اگر سیاستهایش زورگویانه، استکباری، سلطهطلبانه و علیه منافع و امنیت ملی ما باشد، طبیعتاً باید وفاقی علیه او شکل بگیرد. اما اگر پیشنهادی خوب بدهد یا امتیازی به ما پیشنهاد کند، لازم نیست که صرفاً برای مخالفت با او وفاق کنیم؛ بلکه باید برای اتخاذ سیاستی درست و منطقی وفاق کنیم.
دبیریمهر در نهایت خاطر نشان کرد: در مورد نقش تندروها در وفاق نیز باید گفت که اساساً تندروها ضد وفاق عمل میکنند. ذات و ماهیت تندروی با ناسازگاری، وحدتشکنی، و تخریب هنجارها گره خورده است. نمونه بارز آن را در مسئله فیلترینگ مشاهده میکنیم؛ در حالی که اکثر مردم خواستار رفع فیلترینگ هستند، عدهای با نگاه تنگنظرانه و مغایر با خواست عمومی، مقاومت میکنند. این ضدیت با وفاق اجتماعی است، اما در درون خودشان وفاق دارند.
source