آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: عدالت و مفهوم عدالت یکی از مهمترین مباحث اجتماعی و سیاسی است.
این موضوع همواره مورد بحث فلاسفه سیاسی بوده است در طرف دیگر یک حکومت سیاسی زمانی میتواند رشد و توسعه را افزایش و بهبود ببخشد که در بطن جامعه مفاهیم عدالتی را بسط داده باشد.
عدالت یکی از مفاهیم اساسی در اخلاق، حقوق و سیاست است که به معنای رعایت انصاف و حقوق در روابط انسانی تعریف میشود. این مفهوم به توزیع منصفانه منابع، فرصتها و پاداشها و همچنین رفتار عادلانه در تصمیمگیریها و حل اختلافات اشاره دارد. عدالت میتواند در زمینههای مختلفی مطرح شود، از جمله عدالت اجتماعی که به برابری در جامعه توجه دارد، و عدالت قضایی که به اجرای قوانین به شکلی منصفانه مربوط است. در فلسفه، عدالت اغلب به تعادل میان حقوق و مسئولیتها تعبیر میشود و هدف آن ایجاد هماهنگی و نظم در روابط انسانی است.
مسعود پزشکیان نیز به عنوان رئیس جمهور همواره در شعارهای انتخاباتی خود به مسئله عدالت و عدالت پروری اهمیت ویژه داده است.
حالا متخصصان بر این باورند که یکی دیگر از مباحث مورد نیاز برای یک جامعه وفاق گونه، عدالت است. مسعود پزشکیان بارها تاکید بر عدالت داشته و همیشه این موضوع را بیان می کرده که عدالت گرایی موضوع مهم وفاق ملی است.
تعمین حقوق محرومان و محرومیت زدایی نیز یکی از ویژگی های عدالت است که در ادامه آن باید به حق و حقوق دیگران ارا پیگری کرد تا بتوان در عدالت، گام نهاد.
پیمان خواجوی، کارشناس سیاسی به روزنامه «آرمان امروز» گفت: در بحث عدالت، واقعیت این است که در فلسفه سیاسی نظریات متعددی پیرامون آن مطرح شده است. از عدالت توزیعی گرفته، که به توزیع عادلانه منابع توجه دارد، تا عدالت بهمثابه انصاف و عدالت رویهای که بر برابری همه در برابر قانون و رویههای اداری، قضایی و اقتصادی تأکید میکند. همچنین عدالت اجتماعی، که شاید جدیدترین رویکرد به عدالت باشد، نیز اهمیت زیادی پیدا کرده است.
وی ادامه داد: در دنیای امروز، اندیشههای سیاسی و اجتماعی به این نتیجه رسیدهاند که در حالی که عدالتهایی با گرایش به برابری مطلق (مانند عدالت کمونیستی یا سوسیالیستی) کمتر پذیرفته میشوند، نوعی عدالت رفاهی در ناخودآگاه جوامع و دولتها شکل گرفته است. این نوع عدالت بر این باور است که انسانها، صرفنظر از تواناییها و قابلیتهای فردی، بهعنوان انسان باید از حداقلی از امکانات برخوردار باشند. این شامل دسترسی به حدی از آموزش، مسکن، بهداشت و تغذیه است. چنین رویکردی اساس دولتهای رفاهی مدرن است، و حتی لیبرالترین دولتها در دنیا نیز تلاش میکنند این سطح از رفاه و عدالت را تضمین کنند.
این پژوهشگر سیاسی بیان کرد: با این حال، در کشور ما وقتی از عدالت صحبت میشود، موضوعی که مطرح میگردد با مفاهیم فلسفی متفاوت است. این عدالت بیشتر ناظر به توزیع متوازن منابع، فرصتها و امکانات حکومتی است. این توزیع باید به شکلی عادلانه و متوازن، به لحاظ جغرافیایی، جمعیتی و قومی انجام شود. از این رو، توسعه متوازن و بهرهبرداری عادلانه از امکانات یک مسئله اساسی در ایران است، و بهسختی میتوان آن را صرفاً در چارچوبهای فلسفه سیاسی گنجاند.
وی گفت: موضوع دیگر، بحث وفاق است. وفاق، که دکتر پزشکیان نیز بر آن تأکید دارند، به معضلی بزرگ در کشور ما اشاره دارد: نبود اجماع ملی در مفاهیمی مانند آزادی، توسعه، دموکراسی و حتی حاکمیت دین. این نبود اجماع باعث منازعات گسترده شده و مانعی جدی در مسیر توسعه کشور است. وفاقی که امروز مطرح میشود، بیشتر بهعنوان مانعزدایی در فرآیند اداره کشور تعبیر میشود.
خواجوی خاطر نشان کرد: اما نکتهای که نباید نادیده گرفته شود، لزوم وفاق میان حاکمیت و جامعه است. به همان اندازه که وفاق داخلی درون حاکمیت ضروری است، ارتباط و درک متقابل با جامعه نیز اهمیت دارد. وقتی دولت از چالشهایی مانند تأمین انرژی، قیمت خودرو یا ناترازیهای اقتصادی صحبت میکند، بخش زیادی از این مسائل مربوط به نیاز به ایجاد زبان مشترک و اعتماد میان دولت و مردم است. این وفاق اجتماعی میتواند به حل بسیاری از مشکلات کمک کند.
source