آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: به تازگی مسعود پزشکیان رئیس جمهور کشور خبر از ارائه یک دستورالعمل بر مبنای وفاق ملی داده است که قرار است آن به همه استانهای کشور ابلاغ شود.
رئیسجمهور پزشکیان گفت: «دولت در حال تهیه یک دستورالعمل کلی بر مبنای وفاق ملی برای همه استانداران و کارگزاران نظام است تا همه براساس آن عمل کرده و آن را به فرمانداران و زیرمجموعههای خود نیز ابلاغ کنند.»
اما سوالی که مطرح میشود این است که چگونه یک دستورالعمل میتواند بر مبنای وفاق ملی باشد؟
اگر دولت بخواهد یک دستورالعمل با رویکرد وفاق ملی را در سراسر کشور اجرایی کند آن دستورالعمل بر این تاکید دارد که مدیران، معاونان، فرمانداران و همه دولتمردان از اهل فن و تخصص باشند و ویژگیهایی مانند قومیت، جنسیت و مذهب در آن نقش نداشته باشد.
دستورعملی که بر اساس وفاق ملی تنظیم میشود بر این دلالت دارد که مهمترین پدیده آبادانی آن استان و در ادامه کشور خواهد بود و برای تحقق این اتفاق از همه جبههها که قصد همراهی دولت را بدون چشم داشتی و فقط برای آبادانی کشور دارند، استفاده خواهد شد.
نکتهای که درباره رویکرد وفاق به چشم میخورد آن است که اختلافات کنار گذاشته شود و تمرکز کافی بر اشتراکات و آبادانی کشور قرار بگیرد.
نکتهای که حائز اهمیت است و شاید این دستورالعمل بتواند مفید واقع شود این است که این دستورالعمل به همه کارکنان دولت ابلاغ میگردد تا در راستای شعار دولت چهاردهم قدم بردارند که همان وفاق ملی است. هادی اعلمی فریمان، پژوهشگر مسائل سیاسی به روزنامه «آرمان امروز» گفت: من ضمن دفاع از طرح وفاق ملی که آقای دکتر پزشکیان برای استانداران، فرمانداران و بخشداران تهیه کردهاند، این طرح را حاوی اصول مهمی میدانم که تحقق آن مستلزم پایبندی تمامی گروههای سیاسی کشور به توسعه سیاسی، اقتصادی و رفاه ملی است. وی ادامه داد: با این حال، اگر این پایبندی از سوی برخی گروههای تندرو زیر سؤال برود، همانطور که در ۴۵ سال گذشته بارها شاهد آزار، اذیت و مانعتراشی این گروهها بودهایم، اجرای موفقیتآمیز این طرح به چالش کشیده خواهد شد. این گروهها اصولاً اعتقادی به توسعه سیاسی، اقتصادی و ملی ندارند و گفتمان آنها، بهویژه در تاریخ انقلاب اسلامی، بر مبنای منازعه و درگیری گسترده با جهان غرب شکل گرفته است. این پژوهشگر مسائل سیاسی گقت: در کشور ما دو دیدگاه کلان وجود دارد:
۱. دیدگاه اصلاحطلبانه و توسعهمحور: این گروه شامل افرادی است که به توسعه ملی، رفاه، پیشرفت و تعامل جهانی علاقهمندند. آنها تلاش میکنند عقلانیت و رفاه حداکثری را در کشور پیاده کنند.
۲. دیدگاه ایدئولوژیک و منازعهمحور: این گروه که از اساس با توسعه و تعامل جهانی مشکل فلسفی و ذاتی دارند، بهجای پذیرش توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، به منازعه با جهان اعتقاد دارند و گسترش ایدئولوژی خاص خود را بر هر چیزی مقدم میدانند. وی افزود: با توجه به این دو نگاه، بعید است گروههایی که اعتقادی به وفاق ملی ندارند، بتوانند به اصول این سند پایبند باشند. بنابراین، ضروری است این گروهها، که در گذشته نیز در راه توسعه سیاسی، جامعه مدنی، آزادی رسانهها و پیشرفت کشور مانعتراشی کردهاند، به حاشیه رانده شوند و بهعنوان بازیگران سیاسی جدی وارد عمل نشوند.
اعلمی فریمان اظهار کرد: تجربه ثابت کرده است که این گروهها هیچ علاقهای به عقلانیت و تعامل سیاسی ندارند و حضور آنها تنها موجب تداوم موانع پیشرفت در کشور خواهد شد. در نتیجه، وارد شدن به گفتوگویی منطقی و سازنده با این دسته از گروهها در چارچوب گفتمان وفاق، بیمعنی به نظر میرسد.
وی افزود: مهمترین به اصطلاح مؤیدین عملکرد این گروهها، گفتمانی است که آقای پزشکیان پیش گرفتهاند؛ گفتمانی که بسیار مطلوب و سازنده به نظر میرسد. آقای پزشکیان تلاش دارند تا نوعی آشتی ملی یا به تعبیری آشتی بین برادران را در کشور ایجاد کنند. با این حال، به نظر میرسد اگرچه اکثریتی ممکن است به این گفتمان اعتقاد داشته باشند، اقلیت کوچکی که صاحب قدرت، نفوذ و افکار تندرو هستند، زیر بار چنین گفتمانی نخواهند رفت.
این پژوهشگر بیان کرد: بر این اساس، به نظر من آن بخش از جامعه که اعتقادی به این گفتمان ندارد، اساساً نباید بخشی از سند وفاق یا هر چارچوب مشابه دیگری باشد. وقتی این افراد باور قلبی و اعتقاد واقعی به چنین گفتمانی ندارند، چگونه میتوانند در پیشبرد بحث وفاق و همکاری ملی نقش مثبتی ایفا کنند؟ این تناقض تنها به مانعتراشی و تضعیف اهداف اصلی این سند منجر خواهد شد.
source