آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: سپهر سیاسی هر کشوری بستر گفتوگو، تعامل، و تصمیمگیریهای کلان است. اما زمانی که این فضا به مکانی برای خشونت کلامی، درگیریهای لفظی، و عدم پذیرش مخالفان تبدیل شود، نهتنها از رسالت اصلی خود فاصله میگیرد، بلکه موجب تشدید شکافها و گسترش بیاعتمادی در جامعه میشود.
خشونت کلامی در سیاست معمولاً از یک نقطه آغاز میشود اما بهسرعت در فضای عمومی تکثیر و بازتولید میشود. این پدیده میتواند از اظهارات توهینآمیز نمایندگان، حملات لفظی میان جناحهای سیاسی، یا حتی لحن ناسالم برخی رسانهها نشئت بگیرد. بازتولید خشونت کلامی در عرصه سیاست بهویژه زمانی شدت میگیرد که نهادهای نظارتی و فرهنگی نتوانند در کنترل این فضا نقش مؤثری ایفا کنند.
در چنین شرایطی، فضای سیاسی به جای اینکه بستری برای تضارب آرا و شکلگیری اجماع ملی باشد، به میدان جنگ لفظی و جدلهای بیپایان تبدیل میشود. این مسئله به کاهش اعتماد عمومی، به حاشیه راندهشدن کارشناسان مستقل، و تضعیف فرهنگ گفتوگوی سازنده منجر میشود. در نتیجه، جامعه بهجای همگرایی به سمت تفرقه و گسست پیش میرود.
برای برونرفت از این وضعیت، نیازمند بازنگری جدی در رفتارهای سیاسی، لحن گفتوگوها، و بازتعریف مسئولیتهای اخلاقی بازیگران سیاسی هستیم. رسانهها نیز میتوانند نقش مهمی در کاهش خشونت کلامی داشته باشند. ایجاد فضای انتقادی سالم و تقویت فرهنگ مدارا و پذیرش نظر مخالف از گامهای مؤثر در این زمینه است.
نهادهای سیاسی؛ مجمع شایستگان
نهادهای سیاسی در هر کشوری، قلب تپنده تصمیمگیریها و سیاستگذاریها هستند. این نهادها باید بهعنوان محلی برای حضور افراد فرهیخته، باتجربه، و دارای بلوغ سیاسی باشند. اما زمانی که این نهادها از این معیارها فاصله بگیرند، نتیجه آن چیزی جز تصمیمگیریهای ضعیف و ناکارآمد نخواهد بود. مجمع شایستگان، یعنی محلی که در آن بهترین و توانمندترین افراد جامعه گرد هم آیند تا درباره مسائل اساسی کشور تصمیمگیری کنند. این افراد باید از تخصص کافی، بینش عمیق، و توانایی تعامل با گروههای مختلف برخوردار باشند. اما وقتی افرادی که فاقد این ویژگیها هستند به این نهادها راه پیدا میکنند، فضای گفتوگو بهجای تعقل، به میدان کشمکش و نزاع تبدیل میشود.
یکی از عوامل مهم در شکلگیری چنین شرایطی، فرایندهای انتخاباتی و نظارتی است. اگر معیار انتخاب نمایندگان یا سیاستمداران، شایستگی و تجربه نباشد، بلکه بر اساس وابستگیهای جناحی و نگاههای کوتهبینانه صورت گیرد، نمیتوان انتظار داشت که خروجی این نهادها تصمیماتی خردمندانه و در جهت منافع ملی باشد.
نهادهای سیاسی نهتنها باید محل بحثهای کارشناسی باشند، بلکه باید الگویی از ادب، تعامل، و احترام به مخالفان را به جامعه ارائه دهند. بازگشت به این اصول نیازمند اصلاحات بنیادین در ساختار انتخاباتی، تقویت نظارت مردمی، و آموزش سیاسی و فرهنگی بازیگران این عرصه است.
تأکید بر آداب گفتوگو در سیاست
آداب گفتوگو یکی از مهمترین اصول برای حفظ سلامت فضای سیاسی و اجتماعی است. در واقع، بدون رعایت این آداب، هیچ بحثی به نتیجه سازنده نخواهد رسید. آداب گفتوگو در سیاست به معنای احترام به نظرات مخالف، پرهیز از توهین و تخریب، و تلاش برای دستیابی به درک مشترک است.
متأسفانه، در بسیاری از موارد، سیاستمداران بهجای استفاده از ابزار گفتوگو برای حل مسائل، از آن بهعنوان ابزاری برای حمله به یکدیگر استفاده میکنند. این رفتار نهتنها فضای سیاسی را متشنج میکند، بلکه موجب دلسردی مردم از مشارکت در مسائل اجتماعی و سیاسی میشود.
گفتوگوی سازنده مستلزم ایجاد فضایی است که در آن همه طرفها بتوانند بدون ترس از تخریب یا تمسخر، نظرات خود را بیان کنند. این امر نیازمند تقویت فرهنگ مدارا و تساهل در جامعه است. آموزش آداب گفتوگو باید از مدارس آغاز شود و در تمامی سطوح جامعه گسترش یابد.
سیاستمداران نیز باید بهعنوان الگوهای جامعه، تعهد خود را به آداب گفتوگو نشان دهند. تقویت همدلی، همفکری، و همزبانی از جمله گامهایی است که میتواند به همگرایی بیشتر در فضای سیاسی منجر شود. تنها در این صورت است که میتوان امید داشت اختلافات به شیوهای سازنده مدیریت شود و جامعه به سمت توسعه و پیشرفت حرکت کند.
حشمت ا… فلاحتپیشه، نماینده ادوار مجلس در گفتگو با روزنامه آرمان امروز اظهار کرد: دلایل خشونت کلامی و توهین برخی از نمایندگان مجلس، که متأسفانه بنده نیز از آن بینصیب نبودهام، به سوءاستفاده از بندی برمیگردد که در اصل برای دفاع از وظیفه نمایندگی تعریف شده است. این بند، که در راستای حمایت از نمایندگان طراحی شده، اکنون به ابزاری برای سوءاستفاده بدل گشته است. قبل از تشکیل پروندههای قضایی علیه نمایندگان، موضوعات مرتبط توسط هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان بررسی میشود. این هیئت، که متشکل از رئیس مجلس و دیگر نمایندگانی است که توسط خود مجلس انتخاب میشوند، هیچ غیرنمایندهای را در ترکیب خود ندارد.
وی افزود: این ساختار باعث شده است که تصمیمات هیئت نظارت عمدتاً به نفع نمایندگان باشد، حتی در مواردی که نمایندهای مرتکب توهین یا خشونت کلامی شده باشد. در نتیجه، نوعی مصونیت نادرست برای نمایندگان ایجاد شده که عملاً مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. در حالی که این مصونیت باید تنها در راستای وظایف نمایندگی باشد، در برخی موارد به ابزاری برای خشونت و توهین تبدیل شده است.
نماینده ادوار مجلس بیان کرد: در کشور ما بدنهای کارشناسی وجود دارد که ممکن است نسبت به قوانین مصوب مجلس یا عملکرد برخی از ابزارهای نظارتی اعتراض داشته باشد. این بدنه کارشناسی انتظار دارد که نمایندگان شرایطی را فراهم کنند تا منتقدان بتوانند نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنند. این امر از اصول اولیه پارلمان و مجلس در جهان است. نظریهپردازان پارلمانی، علاوه بر وظایف قانونگذاری و نظارتی، مجالس را بهعنوان «کنگره عقاید» تعریف کردهاند؛ جایی که مردم و کارشناسان بتوانند نظرات خود را با نمایندگان در میان بگذارند. متأسفانه در بسیاری از موارد، چنین فضایی در کشور ما فراهم نمیشود. نمایندگان یا نسبت به یکدیگر، یا نسبت به دولت، و یا حتی نسبت به منتقدان خود، واکنشهای تند و خشونتآمیز نشان میدهند. این رفتارها نتیجهای جز سرخوردگی در حوزه نقد به دنبال ندارد.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، کشور ما با تعداد زیادی قانون و مقرره مواجه است. اکنون بیش از ۵۴ هزار قانون و مقرره در کشور وجود دارد که حدود ۱۱ تا ۱۲ هزار مورد از آنها قوانین مصوب مجلس است و باقی، مقررات پراکندهای هستند که گاهاً با یکدیگر تضاد دارند. این حجم قوانین، سردرگمی گستردهای ایجاد کرده است. برخی قوانین حتی قبل از اجرا باعث اختلافات و چالشهای اجتماعی میشوند. این مسائل ناشی از نقدناپذیری و پاسخ به انتقادات با خشونت کلامی و توهین است.
جای خالی نخبگان
فلاحت پیشه گفت: در شرایط کنونی، کشور ما با ناترازیهای مختلفی در حوزههای اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی مواجه است. باوجوداین، وقتی مشکلات و سختیها به نقطه اوج میرسند، تازه فضایی برای نقد و چالش فراهم میشود. مسئولیت اصلی مجلس با نهادهای نظارتی است. با این حال، طی سالیان اخیر، کیفیت و سطح نخبگی نمایندگان کاهش یافته است. کسانی که نگاه انتقادی و دیدگاههای اصلاحی دارند، از روند انتخاباتی حذف شدهاند. این روند باعث شکلگیری مجالسی با مشارکت حداقلی شده است.
وی ادامه داد: در این میان، جریانهایی وجود دارند که صرفاً به دنبال پیروزی در انتخابات هستند، فارغ از میزان مشارکت عمومی. این افراد حتی با کمترین میزان مشارکت خود را پیروز میدانند. بهتدریج، این نگاه باعث شده است که مجلس از نمایندگان اقلیتی تشکیل شود که تنها بخش کوچکی از جامعه را نمایندگی میکنند. متأسفانه مشارکت حداقلی نیز بهنوعی تبدیل به یک مافیای سیاسی شده است. افرادی که سود سیاسی خود را در کاهش حضور مردم در انتخابات میبینند، با درصد کمی از آراء به قدرت میرسند و مجلس را به نهادی اقلیتمحور تبدیل کردهاند. این مسائل نشاندهنده ضعف اساسی در پذیرش نقد و رفتار مناسب با منتقدان است؛ ضعفی که تبعات آن را در سردرگمی قانونی، خشونت کلامی و ناکارآمدی نمایندگان مشاهده میکنیم.
نماینده ادوار مجلس در نهایت خاطر نشان کرد: این روندها نیازمند اصلاحی جدی است تا مجلس بتواند به نهادی واقعاً نماینده مردم تبدیل شود و زمینهای برای گفتوگو، نقد سازنده و تصمیمگیری بهتر فراهم گردد.
source