کارگردانی کلان آمریکا و رژیم صهیونیستی و بازیگری خاص ترکیه در خلق و استمرار بحرانی که امروز در سوریه مشاهده میشود، غیرقابلانکار است. دستگاههای اطلاعاتی سهگانه مذکور( سیا، موساد و میت ) تلاش میکنند از نفوذ خود بر گروههای تروریستی در راستای تنظیم رفتار میدانی آنها استفاده نموده و به قول خود، بحران خودساخته در سوریه را به سمتوسوی مطلوب هدایت کنند.
آنچه آنکارا، تلآویو و واشنگتن بهعنوان سه عامل اصلی ایجاد بحران اخیر در دمشق را به یکدیگر پیوند میدهد، دقیقا همین نقطه اشتراک است:”ناتوانی در مدیریت بحرانهای خودساخته”!
در اینجا، بار دیگر با خطای راهبردی و محاسباتی آنکارا در قبال سادهترین ثوابت و حقایق جاری در منطقه و حوزه روابط بینالملل مواجه هستیم. اردوغان، ثوابت و قواعدی را هدف قرار داده که در آیندهای نزدیک میتواند تبدیل به پاشنه آشیل حکمرانی وی در آنکارا و حتی نقطه آسیب دائمی ترکیه در ابعاد ملی و سرزمینی شود. برخلاف تصور اردوغان، تجزیه خاک سوریه و اعلام دولت کردی در شمال سوریه از سوی نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) با حمایت آمریکا ، بهطور طبیعی منجر به تصاعد بحرانهای امنیتی جدید علیه ترکیه خواهد شد. اردوغان در حال تکرار خطای قبلی خود، با ضریبی بیشتر و دامنهای گستردهتر است. اردوغان مستقیماً از جناحهای مخالف در سوریه حمایت میکند و خود را نقطه ثقل و اتکایی برای استمرار حیات آنها قلمداد میکند. بااینحال، اردوغان هنوز درنیافته که “بازیساز”نیست! او جزئی از یک “بازی “است که سالهاست متوجه آن نشده و در آینده نیز نخواهد شد! رئیسجمهور ترکیه برخلاف تصور خود، طرف معامله در بحران سوریه نیست، بلکه خود در آیندهای نزدیک تبدیل به موضوع معامله میشود. آنچه در این معامله فرا منطقهای از دست میرود، امنیت سرزمینی و داخلی ترکیه است. حمایت ترکیه از ارتش آزاد سوریه در مقابل نیروهای قسد ، با خشم آمریکا مواجه شده است. مقامات سنتکام و پنتاگون به اردوغان هشدار دادهاند که از تحرکات میدانی علیه گروه قسد بپرهیزد و حد خود را در این معادله بداند!
جالب است:اردوغان بحران را در سوریه کلید زده اما حتی قدرت چینش پازلهای تاکتیکی خود را در فرامتنی تحت عنوان “سوریه جدید”ندارد.
چنین قاعدهای در خصوص واشنگتن و تلآویو نیز بهعنوان کارگردانان اصلی این سناریوی خطرناک صادق است: آنها بحرانی را خلق کردهاند که ابعاد ژئو پلیتیک و استراتژیک آن درآینده ای نهچندان دور از دستانشان خارج خواهد شد.در اینجا، حتی ممکن است غرب ناچار به قربانی کردن مهره بازی خود در سناریوی اخیر، یعنی رجب طیب اردوغان شود! ما اکنون با نقشه و منظومهای از سوی دشمنان مواجه هستیم که علیرغم نظم و پیچیدگی خاصی که دارد، به سرانجام نخواهد رسید.بهتر است اتاقهای فکرو عملیات در واشنگتن و تلآویو، فرجام طرح خاورمیانه بزرگ را طی دوران هشتساله ریاست جمهوری بوش پسر یکبار دیگر مرور کنند.