به گزارش صدای بورس،ناترازی انرژی یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی و زیستمحیطی در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، بهشمار میرود. این مشکل زمانی رخ میدهد که میزان تقاضای انرژی در مقایسه با عرضه آن از حد معین فراتر میرود، که میتواند به بحرانهای جدی در بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی منجر شود. در ایران، ناترازی انرژی بهویژه در فصول گرم تابستان و سرد زمستان مشاهده میشود. در تابستان، مصرف برق بهطور چشمگیری افزایش مییابد و در فصل سرما نیز، با رشد مصرف گاز برای گرمایش، کشور با کمبود انرژی مواجه میشود. این ناترازی به دلیل چند عامل عمده است؛ از جمله ساختار ناکارآمد شبکههای انرژی، پایین بودن بهرهوری انرژی و عدم تنوع در منابع تولید انرژی. علاوه بر این، وابستگی شدید به منابع انرژی فسیلی و نبود سرمایهگذاری کافی در انرژیهای تجدیدپذیر، این بحران را تشدید کرده است. یکی از پیامدهای این ناترازی، افزایش خاموشیها و فشار بر مصرفکنندگان خانگی و صنعتی است. این بحران میتواند تولید ملی را تحت تأثیر قرار داده و باعث نارضایتی عمومی شود. برای حل این معضل، نیاز به یک رویکرد جامع و برنامهریزی بلندمدت است. توسعه زیرساختها، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی، و بهبود بهرهوری انرژی از جمله اقداماتی است که میتواند به کاهش ناترازی کمک کند. تنها در صورت تغییر این روند، میتوان به آیندهای پایدار و کمخطر در زمینه انرژی دست یافت. در همین زمینه با رضا پدیدار، رئیس کمیسیون توسعه پایدار، محیط زیست و استاندارد اتاق ایران گفتوگویی داشت که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
* ناترازیها چه اثری بر صنایع دارند؟
به طور کلی ناترازی انرژی در کشور چالشهای زیادی را در صنعت به وجود آورده است. بخش مصارف خانگی نیز جایگاه خود را دارد. بر اساس آخرین آمار مصرفکنندگان گاز طبیعی درحالی که در ابتدای زمستان هستیم، به یک چارچوب نامتعادل در مصرفکنندگان خرد که شامل تجاری، اداری، اماکن ورزشی، مذهبی، خانگی و… هستند، میرسیم و بر اساس این آمار که از سوی شرکت ملی گاز ایران اعلام شده، این مصرفکنندگان ۶۲.۶ درصد کل مصرف را تشکیل میدهند و از این مقدار، ۵۲.۶ درصد خانگی است. وقتی این تفاوت را بررسی کنیم، متوجه میشویم که مصرف تجاری، اداری و سایر اماکن اندک و قابل قبول است، صنایع غیرعمده ۱۲.۳، صنایع عمده ۱۲.۸ و نیروگاهها ۱۲.۳ درصد است، حال اگر مدل تناسب رفتاری در مصرف گاز را مشاهده کنیم، خواهیم دید که مصرف نیروگاهها یا صنایع عمده عدد بالایی نیست و صنایع غیرعمده نیز میتوانند قابل کنترل باشند.
مصارف تجاری، اداری، ورزشی و خانگی نیز چون بالای ۶۰ درصد از مصرف عمومی را تشکیل میدهند باید مدیریت شوند که این مدیریت وجود ندارد. در آذرماه حدود ۲۱ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی در کشور مصرف شده است یعنی روزانه حدود ۲۰ میلیون مترمکعب گاز به عنوان سوخت به پالایشگاهها اختصاص پیدا میکند که در فصل سرد و دمای صفر درجه و کمتر از آن این رقم حدود ۲۴ تا ۲۵ میلیون متر مکعب را در روز تشکیل میدهد تا فقط سوخت را به پالایشگاهها برسانیم و این بسیار حائز اهمیت است.
باید توجه داشت که سه ضلع ناترازی گاز در ایران را داریم؛ ضلع اول بخش خانگی است که در پیک مصرف تا سقف ۸۵ درصد از تولید را به عنوان مهمترین بخش مصرف به خود اختصاص میدهد. ضلع دوم بخش صنعت است که شدت بالای انرژی و بهرهوری پایین را دارد. ضلع سوم هم که وابستگی ۸۳ درصدی به گاز دارد و تا اندازهای کمبازده است، نیروگاهها هستند. بازدهی نیروگاههای کشور زیر ۴۰ درصد بوده در حالی که در دنیا این عدد روی ۵۸ درصد است. در کشورهای توسعهیافته سهم گاز طبیعی از سبد تامین سوخت نیروگاهها یک سوم و ذخیرهسازی گاز هم توسط خود صنایع انجام میشود و نه دولت. مدلهای مختلفی وجود دارد تا صنایع در زمستان با کمبود گاز مواجه نشوند.
بسیاری از روشهایی که در این زمینه انجام میدهیم، غیرعقلانی است. باید به سمت تناسب متعادل بین سه ضلع خانگی، صنعت و نیروگاهها برویم یعنی باید هرکدام از آنها حدود یک سوم باشد، در صورتی که بخش خانگی در پیک مصرف ۸۵ درصد تولید را میگیرد که نشان از مصرف پرت و یا بیتوجهی به رعایت استانداردهای مصرف در بخش خانگی دارد که این باعث شده صنایع در زمستان به شدت با کمبود گاز مواجه شوند و این عارضه را به وجود آورد. اکثر کشورهای دنیا در بحث ذخیرهسازی خود صنایع با کمک منابع مالی که دولت به آنها میدهد ذخیرهسازی گاز را فراهم میکنند، در فصول سال که مصرف پایین است ذخیره میکنند و در زمستان یا هرزمانی که پیک مصرف است از آن استفاده میکنند.
* ناترازی بر صنایع چه تاثیری دارد و راهحل آن چیست؟
در هدر رفت انرژی، ایران رتبه اول جهان را دارد. آمارهای تطبیقی در مکنزی نشان میدهد هدر رفت انرژی ایران رتبه اول را در جهان دارد. نکته بعدی مدیریت بهینهسازی مصرف انرژی است که بر اساس همین گزارش در پایینترین سطح خود در منطقه هستیم، یعنی راندمان و بهینهسازی انرژی در ایران بسیار پایین است. در خاورمیانه ۱۵، در آسیا ۱۴ و در منطقه شمال آفریقا ۱۲ کشور داریم که این سه منطقه بیضی انرژی جهانی را تشکیل میدهند و ایران در مرکز این بیضی قرار داشته اما پایینترین مدیریت بهینه را دارد. در برنامه هفتم توسعه شورایی تحت عنوان «شورای عالی راهبری» دیده و بیان شده که دستگاههای اجرایی موضوع ماده ۱۱۸ قانون برنامه هفتم توسعه، برای استقرار ناظران مالی و اجرایی و تکلیف دستگاهها به همکاری با این ناظران، شیوهنامه تدوین و تصویب مقررات اجرایی مندرج در این قانون را برای بهینهسازی مصرف پیشبینی کنند که اقدام خوبی است ولی درباره اینکه به چه صورت عملیاتی میشود، هنوز هیچگونه برنامه اجرایی و عملیاتی در اختیار قرار نگرفته است. در پارلمان بخش خصوصی در کمیسیونهای تخصصی در حوزه انرژی و توسعه پایدار و استانداردها اعلام کردیم که آمادگی داریم در این شورای راهبری حضور پیدا کنیم زیرا برای بخش خصوصی هیچ جایگاهی در این زمینه پیشبینی نشده است.
* برای حل این ناترازیها چه باید کرد؟
با توجه به چالشهای محیط زیستی و ناترازیهای شدیدی که داریم باید توجه داشت ظرفیتهایی در کشور وجود دارد که از آنها استفاده نکردهایم. اولین ظرفیتی که باید به آن پرداخت، سیاست تولید انرژی از منابع هیدروکربری و منابع انرژی تجدیدپذیر است که باید جدی گرفته شود یعنی اگر سیاستگذاری نکنیم، با وجود این همه تمام تلاشی که در دو دهه برای انرژی تجدیدپذیر شده، سهم انرژی تجدیدپذیر در سبد مصرف انرژی کشور زیر یکدرصد بوده است.
به طور کلی شرکت ملی گاز آماری را در رابطه با سال گذشته ارائه داده بود که میانگین وزنی گاز بهای پرداخت توسط همه مصرفکنندگان ۶۱۳ تومان بر متر مکعب است و این رقم فقط ۲۵ درصد از هزینه تمام شده تامین هر متر مکعب گاز را پوشش میدهد. باید یارانه پرداختی تعریف شود، سهم یارانهای که میخواهد به بخش خانگی، صنعت، تجارت و صادرات داده شود، تعریف و در برنامهها به صورت مصوب آورده شود تا تکلیف مشخص و بر اساس اولویتهای موجود برنامهریزی شود. با توجه به سطح درآمد پایین ملی در جامعه نمیتوان به خانوادهها هزینه زیادی تحمیل کرد بلکه باید راه دیگری برای آن پیدا کنیم و تکلیف قیمت گاز صادراتی را در رقابت منطقه مشخص کنیم. ببینیم در صنعت، تفاوت قیمت تمام شده با قیمت فروش چقدر است زیرا در حال حاضر خیلی از صنایع هستند که قیمت تمام شده آن به دلیل گاز تقریبا رایگانی که دریافت میکند، عددی است که وقتی آن را در بازار عرضه میکنند، ضربدر سه یا چهار میشود.
* سهم صنایع در ناترازیها چگونه است؟
سهم صنعت نیروگاهی به طور میانگین ۳۲۶ درصد از سبد مصرف انرژی کشور بوده که بزرگترین مصرفکننده گاز کشور به جز صنعت خانگی است. بخش نیروگاهی فقط یک درصد هزینه تمام شده گاز را میدهد و باقی به خانگی و صنایع تحمیل میشود. اگر بخواهیم پتروشیمیها را به عنوان بزرگترین مصرفکننده گاز درنظر بگیریم، سهم تعیین قیمت گاز در هزینه تمام شده آنها حدود ۳۳ درصد است که روی گاز بهایشان حساب کردند. باید ببینیم که قیمت تمام شده محصولات پتروشیمی در مقایسه با سبد صادراتی منطقه که شامل خاورمیانه، اوراسیا و شمال آفریقاست، چقدر است و بعد بر اساس دو سهم نیروگاهی و پتروشیمی، سهم خانگی را حساب کنیم. باید توجه داشت سهم مصرف خانگی به دلیل ساز و کارهایی که در مصرف وجود دارد همچون موتورخانهها و بخاریها بسیار بالا بوده و هدر رفت دارد. کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران سه سال متوالی مطرح کرده است که در بخش خانگی اگر بخواهیم مدیریت بهینه مصرف داشته باشیم باید موتورخانهها و بخاریهای گازی را رایگان تعویض کنیم در این صورت ظرف ۳ سال ۱۰۰ درصد این پول برخواهد گشت ضمن اینکه ۵۰ درصد مصرف گاز نیز کاهش مییابد. البته عدد ۴۰ درصد منطقیتر بوده ولی در هر صورت عدد بالایی در پیک سرماست. در حال حاضر که سرما به صفر و زیر صفر رسیده است با نبود مدیریت مصرف، بخش خانگی بهطور میانگین در بعضی مواقع ۸۰ تا ۸۵ درصد از مصرف گاز را در پیک سرما به عنوان بزرگترین مصرفکننده به خود اختصاص میدهد، در حالی که سهم آن در قیمت تمام شده گاز ۷ درصد است.
مرکز پژوهشها به همراه کمیسیونهای تخصصی در اتاق بازرگانی برآوردی را به دست آورده است که پیشبینی میکند کسری گاز امسال در دوران پیک به ۳۰۰ میلیون مترمکعب خواهد رسید و اگر برای این روند پیشبینی درستی نکنیم تا پایان این دهه، کسری گاز کشور به عدد ۵۰۰ میلیون مترمکعب در روز نیز خواهد رسید و اگر آنطور که گفته شده از روسیه و ترکمنستان بخواهیم گاز بخریم با توجه به خرید این میزان، یعنی باید ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون مترمکعب گاز بخریم. بنابراین بر اساس قیمتهای جاری باید در سال بین ۲۵ تا ۲۷.۵ میلیارد دلار پول بابت تامین بودجه خرید گاز پرداخت کنیم در حالی که چنین پولی نداریم. ایران به اندازه مصرف کل ترکیه دچار کسری گاز است. یعنی آنها در سال چیزی حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون مترمکعب گاز مصرف میکنند که نشان از سیکل معیوب مصرف گاز ایران دارد.
باید سیاستهای حوزه انرژی کشور مورد بازنگری قرار گیرد و اقتصاد انرژی اصلاح شود. مدلها و راهکارهای بسیاری از سوی کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، کمیسیون توسعه پایدار و محیط زیست و سایر کمیسیونهای تخصصی اقتصادی به سازمان برنامه و بودجه، دولت، وزارت نفت و وزارت نیرو ارائه شده ولی پاسخی دریافت نشده است.
* اولویت قطع گاز با کدام است؟
بخش خانگی بیش از استاندارد مصرف میکنند اما برخی از صنایع هستند که مدل بهینهسازی مصرف ندارند و صنایع محدودی داریم مثل خوراکی و کشاورزی. صنایع قابل کنترل هستند، مثلا برخی صنایع میتوانند به جای روز، شب کار کنند یا مثلاً به جای یک ماه مرخصی دو ماه مرخصی بدهند.
* بخش خصوصی برنامهای برای توسعه انرژی تجدیدپذیر دارد؟
در فدراسیون صنعت نفت ایران مدلهای مختلفی را برای تغییر رویکرد پیشنهاد دادیم، بخشی با سرمایهگذاری خرد که خود افراد، نهادها و گروهها در بخش خصوصی سرمایهگذاری میکنند و بخشی نیز سرمایهگذاری کلان است که دولت باید انجام دهد. مثلا در فضاهای کویری که بیشترین تابش را داریم دولت باید سرمایهگذاری کند. برای مثال کشورهای مختلفی همچون چین پیشنهاد سرمایهگذاری دادند تا بتوانند در ازای آن، نفتخام، گاز و… دریافت کنند.
* برنامههای اتاق برای اثرگذاری بر بودجه چیست؟
باید به سمتی حرکت کنیم که مصرف برق در سطح الگو، مشمول یارانه و با قیمت پایین عرضه شود اما مصرف بالای الگو از طریق بازار آزاد تامین شود. نکته بعد اینکه روندی را برای توسعه تابلوی سبز بورس ایجاد کنیم، تابلوی سبز بورس اصلاح اقتصادی صنعت برق و تعیین عوارض برای پرمصرفها از جمله اقدامات مهمی خواهد بود که میتواند نقش موثری را در افزایش بهرهوری انرژی و تشویق سرمایهگذاران برای توسعه انرژیهای هیدروکربوری و فسیلی و هم انرژیهای تجدیدپذیر با خود داشته باشد، بنابراین باید با کمک بخشخصوصی و مردم ظرفیت تولید به ویژه انرژیهای تجدیدپذیر را تا ۵ سال آینده مدلسازی کنیم، دولت طرحها را به سرعت مصوب کند تا بتوانیم به ۵۰ هزار مگاوات تولید برق دست یابیم.
همچنین باید معضلات زیربنایی بخش انرژی، ارجاع دادن این ناترازیها به اقتصاد انرژی، قیمتهای ارزان، راهحل بازار آزاد (که بعضی مواقع توسط وزیران و کارشناسان مطرح میشود که کار غیرکارشناسی است و میتواند برای کشور و دولت جدید هم پرهزینه باشد) و عوامل اصلی ناترازیها را پیدا کنیم. معتقدم سیکل معیوبی که در ناترازی تولید و مصرف برق داریم را باید حل کنیم. مثلا سیکل معیوب برق در بخش انرژی راندمان بسیار پایین نیروگاههاست، همچنین پرداخت نکردن مطالبات تولیدکنندگان برق که منجر به توقف بهروزرسانی آنها میشود. اتلاف گسترده برق در شبکه انتقال و توزیع که این اتلاف برق تا توزیع متوجه دولت است و باید آن را درست کند و کارشناسان داخلی و خارجی را برای حل این مشکل دعوت کند. راندمان نیروگاههای موجود عددی حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد است در صورتی که دنیا به سمت راندمان بالای ۵۰ درصد رفته است. اگر بخواهیم به سمت سرمایهگذاریهای جدید برویم، دولت باید بدهی قبلی خود را به سرمایهگذارانی که در حوزه تولید انرژی و به خصوص برق کار کردهاند، پرداخت کنند تا از این سیکل معبوب خارج شویم و بتوانیم به جایی برسیم. به عبارت دیگر اولین و مهمترین مدلهای صرفهجویی انرژی، اجباری کردن استانداردسازی موتورخانهها و صدور معاینه فنی برای بخاریهاست که اگر این اتفاق بیفتد بخش زیادی از انرژی کشور حفظ شده و از هدر رفت آن جلوگیری میشود و اگر موتورخانهها تنظیم شود۲۰ تا ۳۰ درصد مصرف خانگی را کاهش میدهد.
در وضعیتی که برای هدایت، سرمایهگذاری، اجرا و نظارت باید داشته باشیم در ساختار جدید دولت معاونتی تحت عنوان معاونت انرژی دیده شده است. این معاونت انرژی اگر در دولت شکل گیرد باید دستگاهی فراتر از وزارتخانهها باشد و باید ملزم به اجرای قوانین و مقرراتی باشد که اگر این معاونت شکل گیرد شاید بتواند نجاتدهنده باشد که هم در مصرف گاز و هم سایر موارد همچون ال پی جی، سی ان جی و سوختهای مشابه کمککننده خواهد بود.
درآمد نفتی کشور که طبق آخرین اعلام وزیر اقتصاد ۳۵ میلیارد دلار است چون مصرف داخلی بالاست، باید دولت اقدامات زیادی انجام دهد تا بتواند نرخ فروش سوخت که الان فرضا به هواپیماهای داخلی و خارجی و… میدهد را کنترل کند، مجوز واردات بنزین سوپر که مطرح شده باید مدل داشته باشد که بتوانند بر اساس آن انجام دهند. در حال حاضر روزی حدود ۳ میلیون لیتر بنزین یارانهای داده میشود. هواپیمای خارجی یا محدوده آن باید مقداری کنترل و سهم آن تعریف شود. به ویژه افزایش مصرفی که برای پرمصرفها در مورد گاز داریم که ۲ دهک هستند باید کنترل شوند و مدل داشته باشیم. اگر تا سال ۱۴۰۶ به ناترازی گاز بیتوجهی شود، ممکن است ناترازی ۴ تا ۵ برابر شود.
* وظایف معاونت انرژی را شرح دهید.
وظیفه اصلی معاونت انرژی، سیاستگذاری برای تولید و مصرف انرژی در کشور و تعیین مسئولیتهای اجرایی و عملیاتی برای کلیه نهادها و سازمانهای مسئول است. در حال حاضر شورای عالی انرژی را داریم که نتوانست کاری کند. به همین دلیل گفتیم دولت باید متولی شود، معاونت انرژی ایجاد کند و آب، برق، گاز و… را در یک مدل و یکجا جمع کند. نمیخواهیم اصلاً کار اجرایی کند بلکه فقط کار سیاستگذاری درست انجام دهد.
* چگونه میتوان در حوزه صنایع به توسعه پایدار دست یافت؟ ملزومات آن چیست؟
در توسعه پایدار صنایع نیاز به پول داریم. ناترازی انرژی این مساله را به وجود آورده و توسعه را تحت سوال قرار داده است. سالانه ۳۰۰ میلیارد مترمکعب گاز به ارزش ۹۶ میلیارد دلار و سالانه حدود ۳۳۰ میلیارد کیلوواتساعت برق به ارزش ۳۳ میلیارد دلار مصرف میشود. اگر گازی که در تولید برق مصرف میکنیم را از این رقم کم کنیم، در سال حدود ۱۷۰ میلیارد دلار انرژی مصرف میکنیم، یعنی ۴۰ درصد GDP ایران ارزش انرژی مصرفی کشور است، بعید میدانم کشوری در دنیا وجود داشته باشد که درصد انرژی مصرفی در GDP آن به این میزان بالا باشد و این شاخص را نشان دهد که در بخش انرژی بدترین مصرف را در دنیا داریم. به طور متوسط ۷ میلیون بشکه در روز داخل کشور انرژی مصرف میکنیم و چهارمین مصرفکننده گاز جهان هستیم در حالی که رتبه دوازدهم در مصرف نفت جهان را داریم. حال اگر مصرف نفت و گاز را با هم در نظر بگیریم، در مصرف هیدروکربورها رتبه ششم جهان را داریم. اگر در GDP هم در رتبه ششم بودیم، مشکلی نبود اما اقتصاد ایران، بیستوپنجم جهان است، در برق نیز رتبه دوازدهم جهانیم و بیشتر از مکزیک، اندونزی، ترکیه، بریتانیا و ایتالیا و اکثر کشورها مصرف میکنیم. برای مثال دو برابر مصر با جمعیت ۱۰۰ میلیونی و ۲.۵ برابر پاکستان با جمعیت ۲۴۰ میلیونی مصرف داریم.
* پالایشگاههای داخلی با مشکل کاهش سرمایهگذاری و دور ماندن از فناوری روز مواجه هستند. چه راهکاری برای رفع این مشکل پیشنهاد میکنید؟ درباره ساخت و توسعه پالایشگاه در خارج از کشور توضیح دهید.
پالایشگاههای ایران نیاز به سرمایهگذاریهای جدید و روزآمد برای بهینهسازی و رشد تولیدشان دارند. پالایشگاههای کشور باید رشد کنند و این نیاز به سرمایهگذاری دارد که مدلهای آن در شورای عالی انرژی مطرح شده ولی هنوز تصمیمگیری نشده است. در رابطه با ساخت و توسعه پالایشگاه خارج از کشور هم باید گفت نیازی نداریم چراکه باید ابتدا تکلیف داخل را روشن کنیم بعد به سراغ آن برویم.
-
همراز فیروزی – خبرنگار
-
شماره ۵۷۳ هفته نامه اطلاعات بورس