مجتبی شیرخدائی، شهرساز و برنامهریزی شهری – مسئلهٔ مسکن به یکی از دغدغههای اصلی تصمیمسازان کشور تبدیل شده است. اولین سؤال پرسیده شده از وزیر راه و شهرسازی در گفتگوی ویژهٔ خبری چند روز اخیر هم به همین موضوع معطوف بوده است. هنگام توجه به این موضوع باید گفت که بخش مسکن را میتوان از جمله مهمترین و حساسترین بخشهای توسعهٔ جامعه دانست. مسکن با ابعاد وسیع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، اثرات گستردهای بر شرایط کل جامعه و افراد آن دارد و مشکلش نیز معضلی اجتماعی – اقتصادی برای تمامی کشورهای جهان بوده است.
در همین راستا طی چند روز گذشته مسابقهٔ ملی معماری مجموعهٔ مسکونی جزیرهٔ بوموسی فراخوانی داده است. در آغاز سخن این فراخوان از وزیر محترم راه و شهرسازی نقل شده «این بار جنوبیترین خشکی سرزمینمان چشم به مام وطن دوخته تا به رسم دیرین برایش مادری کند. مادری کردن هم در خانه جاریست و خانه در دستان مادر جان میگیرد. پس بیراه نیست بوموسی چشم انتظار خانههایی باشد که رنگ و بوی وطن دهند. رقابت در اهدای چنین متاعی به این خاک مهجور عزم و همدلی همگانی حرفهمندانی را میطلبد که به افتخار ایرانی بودن باور دارند». این شیوهٔ توجه به خاک جنوب کشور و همینطور توجه به رنگ و بوی وطن برای خانههای بوموسی خود جای قدردانی دارد؛ اما مسئلهٔ دیگری در کنار این موضوع مطرح میشود. با وجود آنکه وزارت راه و شهرسازی، سازمان ملی زمین و مسکن و اداره کل راه و شهرسازی استان هرمزگان برگزاری این مسابقه را برعهده گرفتهاند در آن نه بویی از راه دیده میشود و نه اثری از شهرسازی.
تولید مسکن لزوماً همراه با محیطهای مسکونی پاسخگوی نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانوارها نیست. شعار سال جاری روز جهانی شهرسازی، «خانهها با برنامهریزی آغاز میشوند» بوده است و به درستی خواستهها و نیازهای برگزارکنندهٔ مسابقه به ارتقای کیفیت سکونت، رعایت شیوهٔ زندگی ساکنان، کمک به جمعیتپذیری جزیره و تشویق ساکنان به تداوم سکونت پرداخته است؛ اما مسئلهٔ مسابقهٔ مذکور زمانی بغرنج میشود که نگاهی بر جامعهٔ هدف و شرکتکنندگان مجاز آن داشته باشیم. شرکتکنندگان مجاز این مسابقه شامل شرکتها، دفاتر و دانشآموختگان معماری میشود. ایجاد محیطهای مسکونی مناسب و کارآمد نیازمند رویکردی فراتر از نگاه صرف به تولید کالبد واحدهای مسکونی است و محیط بیرونی واحدهای مسکونی میتواند از اهمیت تعیینکنندهتری در موفقیت مسکن برخوردار باشد. این در حالی است که نهتنها الزامی بر حضور طرحریز یا طراح شهری در تیم شرکتکنندهٔ مسابقه وجود ندارد؛ بلکه حتی این گروه از دانشآموختگان جایی در میان شرکتکنندگان ندارند. علاوه بر این موارد به شکلی عامدانه در تمامی فرمهای مربوط به اطلاعات شرکتکننده بر «معمار» بودن فرد یا گروه شرکتکننده نیز تأکید شده است.
مسابقهٔ طراحی مجموعهٔ مسکونی حمایتی به همراه خدمات پشتیبان سکونت به صورت مجموعهٔ یکپارچه در اراضی ۲.۴ هکتاری شمال بافت شهری جزیرهٔ بوموسی در شرایطی برگزار میشود که این وزارتخانه متعهد است با اولویت انتخاب رتبه نخست، یا یکی از سه رتبهٔ برتر مسابقه نسبت به عقد قرارداد تهیه نقشههای اجرایی با شرح خدمات و تعرفه حقالزحمه مصوب سازمان برنامه و بودجه اقدام کند. پس از انقلاب صنعتی و زمانی که فعالیت شهرسازی توسط معماران اتفاق میافتاد، دورهٔ جدیدی از بینظمی در مجتمعهای زیستی و بهخصوص شهرهای صنعتزده پدید آمد. ساماندهی بینظمی این دوران از عهدهٔ هنرمند و طراح سنتی خارج بود که این موضوع در کنار شکاف موجود در مرز مشترک حرفههای معماری و طرحریزی شهری و تلاش در پلزدن بین این حرفهها از مهمترین علل و دلایل پیدایش طراحی شهری بوده است.
طی مسابقهٔ بوموسی، وزارت راه و شهرسازی تمام این مسیر را نادیده گرفته و برای طراحی مجتمعی به این وسعت، میتوان گفت وجود طراحان شهری را نادیده گرفته است. حال باید اذعان داشت که کار از عقبگرد به دوران پیش از ظهور طراحی و طرحریزی شهری و بهطور جامعتر، شهرسازی گذشته، بهطور رسمی و از سوی بالاترین نهاد تصمیمسازی در حوزهٔ شهرسازی مسابقهٔ آمادهسازی زمینی برگزار شده است که نهتنها معمارانی بدون سواد لازم میتوانند در آن شرکت کنند؛ بلکه حتی طراحان شهری در گروههای هدف و تیم لازم برای شرکت در مسابقه جای ندارند.
بهطور خلاصه محدودهای چندهکتاری به مسابقهٔ طراحی بدون مطالعات پایهٔ شهرسازی گذاشته شده و در اسناد خواستهشده نیز نه اثری از مطالعات شهرسازی یافت میشود و نه اسناد طراحی شهری. این وضعیت نشان از بیتوجهی به اصول اساسی شهرسازی بوده که با نگاهی کلنگرانه بهراحتی میتوان لطمات آن بر پیکرهٔ شهرهای کشور را شاهد بود؛ چنان که مسکن مهری که زمانی قرار بود راه حل مشکل مسکن باشد، حال بهجای مسکن به سرپناهی در مقابل باد و باران بدل شده است. هرچند نباید از دانش معماران و حتی طراحان شهری با پایهتحصیلات معماری در زمینهٔ مسائلی چون ترسیم پلان و نما چشمپوشی کرد؛ اما باید به فقدان دانش معماران در زمینهٔ تعریف الگوی توده-فضای نواحی شهری توجه داشت.
source