«آرمان امروز» آمار تکاندهنده طلاق در استان فارس را بررسی میکند؛
آرمان امروز- رها معیری: کودک همسری یکی از پدیده پیچیده و آسیبزننده در جوامع سنتی و جهان سومی است، در این شرایط آگاهیبخشی، آموزش و تغییرات فرهنگی و اجتماعی میتواند به کاهش این پدیده کمک کند. در این شرایط کشور ما سالهاست که با پدیده کودک همسری یا ازدواج افرادی با سن کمتر از سن قانونی دسته و پنجه نرم میکند و یکی از عمده آسیب های آن خشونت برعلیه زنان و طلاق پیش از موعد است که زندگی دختران را تا پایان عمر نابود می کند. متهم سوم در این مساله پس از فقر و فرهنگ، نبود قانون است که این اجازه را به خانوادهها میدهد که دختران و حتی پسران را وادار به ازدواج کنند. ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی در مورد سن ازدواج می گوید: «عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح.» سالها این زخم کهنه در جوامع سنتی همچون مرزهای شرقی و غربی وجود داشت، اما با شیوع کرونا و رکود اقتصادی در کنار افزایش وام ازدواج، بسیاری از خانوادهها را برآن داشت، که برای گرفتن این وامها با سود پایین، تن به ازدواج های پیش از رسیدن فرزند به سن قانونی بدهند. در این شرایط آماری از افزایش نرخ طلاق در سنین پایین در استان فارس منتشر شد که نشان از تشدید این پدیده شوم دارد. بر اساس گزارش ایلنا، ۶۰ درصد از طلاقهای ثبتشده در این استان مربوط به ازدواجهایی است که دختران زیر ۱۸ سال در آن نقش دارند!. آمار شوکه کنندهای که می تواند در آینده نزدیک پیامدهای اجتماعی و فرهنگی گستردهای برای جامعه داشته باشد. هرچند که آمار دقیقی از این میزان طلاق وجود ندارد. اما عباس هاشمی مدیر کل ثبت احوال استان فارس نهم اسفند ماه سال گذشته(۱۴۰۲) اعلام کرده بود که تا پایان بهمن این سال ۹ هزار و ۹۲۹ مورد طلاق در استان فارس ثبت شده است اما در این خبر هیچ مشخصه ای از تعداد طلاق زنان کم سن و سال وجود نداشت. این ازدواجها معمولاً به دلایل متعددی از جمله عدم آمادگی روانی و اجتماعی، نبود تجربه کافی در مدیریت زندگی مشترک و فشارهای ناشی از مشکلات خانوادگی، به شکست میانجامند. نتیجه این شرایط، افزایش قابلتوجه آمار طلاق در میان کودکهمسران است که در نهایت به از دست رفتن فرصتهای زندگی سالم و آیندهای روشن برای این دختران منجر میشود.
تجربه ۳ ازدواج در آستانه ۲۸ سالگی
آنطور که این خبرگزاری گزارش داده، منیره با ۲۸ سال سن تجربه دو ازدواج ناموفق و در مجموع ۳ بار ازدواج را در کارنامه سیاه زندگی اش دارد. دختری که می گوید در ۱۳ سالگی ازدواج کرد و هنوز دو سال نشده طلاق گرفت، برای بار دوم، دو و نیم سال بعد دوباره به عقد برادر شوهر خواهرش درآمد، وی با اینحال که ازدواج دوم را هم پشت سرش گذاشت، اما آرزوی پوشیدن رخت سپید عروسی به دلش ماند و همسر دومش هم آن قدر او را کتک زد و تحقیر کرد که خانواده اش مجبور شدند، طلاقش را بگیرند. دختری که در سن نزدیک به ۱۶ سالگی با دو ازدواج عقدی ناموفق عنوان دردناک بیوه را یدک می کشید. به گفته خودش؛ دیگر از ازدواج می ترسید اما پدر و مادرش از حرف مردم می ترسیدند،آنان آرزوهای دختر کم سن و سالشان را پشت سر گذاشتند تا حرف مردم پشت سرشان نباشد و با همین طرز فکر، دوباره دختر ۲۲ ساله خود را به چاه انداختند، چاهی به نام زندگی اجباری. منیره حالا و در آستانه ۲۸ سالگی ، ۶ سالیست که سومین ازدواج را هم از سر گذرانده و حاصل این ازدواج دختری به نام سِوداست که ۵ ساله است. او در ۲۲ سالگی بخاطر اجبار والدین و فرار از حرفهای مردم برای بار سوم همسر دوم مردی ۴۵ ساله شد.
آسیب های جسمی و روانی
زمانیکه یک دختر یا پسر در سنین کودکی ازدواج می کند، در کنار آسیب های روانی، آسیب های جسمی زیادی را تجربه می کند. سلامت جسمی در دختران جوان ممکن است به دلیل عدم بلوغ جسمی، در حین بارداری و زایمان با خطرات جدی مواجه شوند. همچنین نقصهای مادرزادی، بارداری در سنین پایین میتواند منجر به نقصهای مادرزادی در نوزادان شود. در کنار این موضوع جسمی، آسیب های روانی همچون اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات روانی در دختران و از دست دادن هویت، ممکن است که زندگی یک فرد را تا پایان عمر تحت تاثیر قرار دهد. حاشیهنشینی، نقض حقوق کودک، عدم حمایت قانونی از پیامدهای اجتماعی این اتفاق است. همان طور که به حاشیه نشینی اشاره شد، در شهرستانهای اطراف تهران الخصوص شهریار پدیده کودک همسری بیش از نقاط دیگر تهران دیده میشود و به واسطه مهاجر پذیری این شهرستان، حاشیه نشینی در شهریار به اوج خود رسیده است. چندی پیش با یکی از خانوادههایی که از خراسان جنوبی به شهریار مهاجرت کرده و فرزندانشان در تهران متولد شده بودند، صحبت میکردم، آنها براساس رسم و رسوم، دختر ۱۱-۱۲ ساله را وادار به ازدواج کرده بودند، اما وقتی به شهرستانشان بازگشته بودند و دختر طلاق گرفته بود، مادر خانواده خود را نمیبخشید و از این کار پشیمان بود. سال قبل نیز به یکی از روستاهای اطراف تهران رفته بودم و سه خواهر ۱۰ تا ۱۵ ساله ازدواج کرده بودند که دو خواهر از شرایطشان ناراضی بودند، که یکی از آنها در شرف طلاق و دیگری دست به خودکشی زده بود، اما یکی از خواهران ابراز رضایت میکرد، اما چند روز بعد مادر آن دختر با ما تماس گرفت و گفت: «مشکلات زیادی برای دختر به وجود آمده و در شرف طلاق است.» به اعتقاد کارشناسان این بچهها چون آموزش زندگی ندیدهاند نمی توانند در روند زندگی موفق باشند. به اعتقاد کارشناسان اگر این افراد وادار به ازدواج نیز میشوند باید آنها آموزشهای لازم را ببیند.
source