حامد زبیراوی: شروع فیلم در آشپزخانه است. با تصاویری از پختن غذاهای خوشمزه سنتی شمال کشور ایران. میرزا قاسمی، ترشه واش و … . این شروع خوشمزه ما را یاد غذاهای ماندگار مادرمان می اندازد.

تکلیفمان با فیلم روشن می شود. فیلم کاملا مادرانه است. «عزیز» عنوان آخرین کار مجید توکلی تازه نفس است. مجید توکلی مشاور ایرج طهماسب در «مهمونی» بود.

شاید این همه ذوق مادرانه فیلم «عزیز» از مهمونی طهماسب به توکلی به ارث رسیده است .

عزیز

فیلم «عزیز» به خوبی اصالت شمالی خود را حفظ می‌کند و لهجه اصلی گیلک را حذف نمی‌کند. صادقانه کلمه «مادر من بمیرم برای تو» با لهجه گیلکی زیباتر است.

فیلم درباره فراموشی ماست نه عزیز. «عزیز» به سرعت قلاب خود را می اندازد و مخاطب را به دنبال خود تا پایان فیلم همراهی می‌کند.

عزیز

«عزیز» درباره عشق مادر است به فرزند؛ مادری که در پایان فیلم نیز آخرین شاهکار ایثار خود را انجام می‌دهد نه برای فرزند خود بلکه برای فرزند خیالی‌اش. 

انوش با بازی روزبه حصاری زنده می شود. به خیالم در لحظه تماشای فیلم روزبه حصاری، زاده شمال بود، اما او زاده تهران است و مثل یک گیلک صحبت می کند.

عزیز

نقطه ضعف «عزیز» عدم استفاده زیاد از لوکیشن دیدنی شمال کشور است. لانگ شات در «عزیز» کم می‌بینیم اما مادرانه بودن «عزیز» این نقطه ضعف را می پوشاند و سیاهی‌های فیلم را پررنگ نمی‌کند. 

«عزیز» در شلوغی های «زودپز» و «صبحانه برای زرافه‌ها» گم می شود. اما همیشه تاریخ سینما نشان داده است فیلم خوب ماندگار می ماند.

source

توسط spideh.ir