باراک اوباما و جان کری پس از امضای برجام بارها اذعان کردند که اگر توافق هستهای محقق نمیشد، تحریمها در آستانه فروپاشی قرار داشتند. با این حال، در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران به اعتراف دشمنانش از تحریمها عبور کرده بود، دولت حسن روحانی پس از مذاکرات هستهای، برجام را امضا کرد. برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک، در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ بین ایران و گروه ۱+۵ (شامل آلمان و پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل) به امضا رسید و در ۲۶ دی ۱۳۹۴ به اجرا درآمد. این توافق قرار بود به عنوان منجی اقتصادی ایران عمل کند، اما آیا در عمل چنین اتفاقی افتاد؟
بر اساس ادعای روحانی و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت، تمامی تحریمهای اقتصادی، مالی و تجاری از جمله تحریمهای نفتی، گازی، پتروشیمی، بیمه و حملونقل باید لغو میشد. همچنین قرار بود اموال و وجوه مسدود شده ایران در مؤسسات مالی خارجی به طور کامل آزاد شود. ظریف همچنین به تغییر رویکرد شورای امنیت سازمان ملل اشاره کرد و گفت که قطعنامه ۲۲۳۱ باید رویکرد شورا را نسبت به ایران تغییر میداد و دیگر ایران را تهدیدی برای صلح و امنیت بینالملل نمیدانست. یکی دیگر از وعدههای برجام، امکان خرید هواپیماهای مسافربری و بازسازی ناوگان هوایی کشور پس از سه دهه ممنوعیت بود که به گفته ظریف، این امر به ارتقای ایمنی پروازها و بهبود حملونقل هوایی کمک میکرد. اما آیا این وعدهها عملی شدند؟
در ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ظریف نامهای به فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگکننده اصلی برجام، ارسال کرد. در این نامه، او به مشکلات جدی در اجرای برجام اشاره کرد و موارد متعددی از نقض تعهدات طرفهای مقابل را برجسته ساخت. ظریف در نامه خود تأکید کرد که ایران به تمام تعهدات خود عمل کرده است، اما طرفهای مقابل، به ویژه ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی، به تعهدات خود پایبند نبودهاند. او اعلام کرد که مردم ایران هیچ بهرهای از برجام نبردهاند و این موضوع به ویژه در حوزه اقتصادی مشهود است.
ظریف در نامه خود به تأخیر در اجرای تعهدات طرف مقابل اشاره کرد و به ویژه از ایالات متحده انتقاد کرد که پس از هشت ماه از اجرای برجام، بسیاری از تعهدات خود را عملی نکرده بود. او همچنین به فشارهای پنهان و تهدیدهای آشکار علیه تعامل با ایران اشاره کرد که نشان میداد طرفهای غربی، به ویژه آمریکا، از اعمال فشار سیاسی برای جلوگیری از عادیسازی روابط اقتصادی با ایران دست برنداشتهاند.
یکی از نکات مهمی که ظریف در نامه خود به آن اشاره کرد، پایبندی کامل ایران به تعهدات برجام بود. او تأکید کرد که ایران نه تنها به تعهدات خود وفادار بوده، بلکه در برخی موارد فراتر از آن عمل کرده است. با این حال، او اعلام کرد که این پایبندی یکطرفه به بهبود وضعیت منجر نشده و مردم ایران هیچ بهره اقتصادی ملموسی از برجام نبردهاند.
ظریف در نامه خود به نقضهای متعدد برجام توسط آمریکا و کشورهای اروپایی اشاره کرد. از جمله این نقضها، خودداری آمریکا از صدور مجوز برای فروش هواپیماهای مسافربری به ایران بود. او همچنین به مشکلات بانکی و مالی پس از اجرای برجام اشاره کرد و گفت که بانکهای ایرانی به دلیل تحریمهای پنهان و پیچیدگیهای قانونی نتوانستهاند به منابع مالی خود دسترسی پیدا کنند. ظریف همچنین به قانون جدید ایالات متحده در خصوص لغو روادید اشاره کرد که اتباع کشورهای خاصی که به ایران سفر کردهاند را از برنامه لغو روادید برای سفر به آمریکا محروم میکرد. این قانون با تعهدات آمریکا طبق برجام در تضاد بود.
یکی دیگر از موارد نقض برجام، وضع مجدد تحریمها توسط آمریکا بود. ظریف به فرمان اجرایی جدید ایالات متحده (فرمان ۱۳۷۱۶) اشاره کرد که برخی از تحریمهای لغو شده را مجدداً برقرار کرده بود. او این اقدام را نقض صریح برجام دانست. همچنین، اتحادیه اروپا نیز محدودیتهای جدیدی در صادرات اقلام با کاربری دوگانه به ایران اعمال کرده بود که این موضوع نیز نقض تعهدات برجامی بود.
نامه ظریف به موگرینی نه تنها شکایتی از نقض برجام توسط طرفهای غربی بود، بلکه اعترافی تلخ از بیفایدگی این توافق برای ایران محسوب میشد. او صراحتاً بیان کرد که علیرغم پایبندی ایران به تعهدات خود، برجام نتوانسته نتایج اقتصادی ملموسی برای مردم ایران به همراه داشته باشد.
در نهایت، نامه ظریف به موگرینی نشان داد که بسیاری از وعدههای برجام عملی نشده و این توافق نتوانسته به بهبود وضعیت اقتصادی ایران کمک کند. این نامه همچنین نشاندهنده بدعهدی طرفهای غربی و عدم پایبندی آنها به تعهدات خود بود.