بدون شک پذیرش آتشبس از سوی رژیم صهیونیستی، یک پیروزی بزرگ برای جبهه مقاومت و به ویژه مردم مظلوم غزه محسوب میشود و در مقابل، شکستی سنگین و تحقیرآمیز برای اشغالگران قدس به شمار میآید. این موضوعی است که بسیاری از تحلیلگران جهانی با توجه به نابرابری امکانات و شرایط جنگی بین دو طرف به آن اذعان کردهاند و حتی خود اشغالگران نیز به آن اعتراف نمودهاند.
در جریان این نبرد ناعادلانه و ظالمانه، هزاران نفر از مردم بیدفاع غزه به شهادت رسیدند و هزاران نفر دیگر مجروح شدند. زیرساختهای این منطقه نیز به شدت آسیب دید و حتی کشورهای متحد فلسطین مانند لبنان نیز متحمل خسارات سنگینی شدند. با این حال، رژیم صهیونیستی با وجود ادعاهای فراوان درباره قدرت نظامی خود و با حمایت همهجانبه متحدانش، نتوانست به اهداف اصلی خود یعنی نابودی حماس، آزادی اسرای خود و الحاق غزه به سرزمینهای اشغالی دست یابد.
اما سوال اصلی این است که چه عواملی باعث شد تا صهیونیستها سرانجام به این شکست مفتضحانه تن دهند؟
اولین دلیل، ترسو بودن ذاتی صهیونیستهاست. آنها تنها زمانی حاضر به جنگ هستند که کاملاً مسلح باشند و تحت حمایت کامل نیروهای پشتیبان خود قرار داشته باشند. این در حالی است که شرایط خاص منطقهای نبرد، در بسیاری از موارد این امکان را از فرماندهان رژیم صهیونیستی سلب کرده است. علاوه بر این، ارتش اسرائیل یک ارتش کلاسیک است که توانایی ادامه جنگ فرسایشی بلندمدت، به ویژه در مقابل حملات چریکی، را ندارد.
نکته دیگر این است که صهیونیستها در جنگ زمینی بسیار آسیبپذیر هستند و بخش عمده توان نظامی آنها به نیروی هوایی متکی است. بدون این نیرو، آنها تقریباً فلج میشوند و به همین دلیل تا حد امکان از نبرد رودررو اجتناب میکنند. با این حال، تأمین هزینههای سنگین این بخش برای آنها در بلندمدت غیرممکن به نظر میرسد.
هزینههای سنگین این جنگ برای رژیم اشغالگر قدس و همچنین آمریکا، که با وجود بدهی بیش از 35 تریلیون دلاری همچنان در حال دخالت در بحرانهای جهانی مانند اوکراین است، غیرقابل تحمل است. این جنگ خسارات جبرانناپذیری به اقتصاد رژیم صهیونیستی، آمریکا و حتی اروپا وارد کرده است.
گفته میشود که صهیونیستها تاکنون بیش از 63 میلیارد دلار فقط در غزه هزینه کردهاند. این رقم علاوه بر هزینههای نبرد با حزبالله و حملات به سوریه و دیگر کشورهاست. همچنین باید به هزینههای ناشی از توقف فعالیت بندر ایلات، تخریب زیرساختها، اختلال در فعالیتهای اداری و تجاری و کاهش درآمدهای گردشگری اشاره کرد.
خسارات اقتصادی اشغالگران به حدی است که تنها در بخش گردشگری بیش از 5 میلیارد دلار ضرر کردهاند. علاوه بر این، هزینه اسکان بیش از 68 هزار شهرکنشین که از مرزها فرار کردهاند، افزایش هزینههای کشتیرانی و توقف سرمایهگذاری خارجی نیز بر مشکلات آنها افزوده است.
حملات بیوقفه جبهه مقاومت و رزمندگان فلسطینی نیز مشکلات صهیونیستها را تشدید کرده است. تاکنون بیش از 26 هزار موشک به سرزمینهای اشغالی شلیک شده و صدای آژیر خطر در برخی موارد به بیش از 550 بار در شبانهروز رسیده است. این حملات میلیونها صهیونیست را مجبور به پناه گرفتن در پناهگاهها کرده است.
تلفات سنگین صهیونیستها نیز بیسابقه است. از ابتدای جنگ تاکنون حدود 2 هزار کشته و 70 هزار زخمی گزارش شده است. این ناکامیها و تلفات باعث شده تا نه تنها سربازان ذخیره، بلکه بسیاری از نظامیان اسرائیلی نیز از رفتن به جبهه خودداری کنند و آمار نافرمانی و خودکشی در ارتش این رژیم به شدت افزایش یابد.
توقف مهاجرت به سرزمینهای اشغالی و مهاجرت معکوس حدود 500 هزار صهیونیست به خارج از اسرائیل نیز مشکلات آنها را دوچندان کرده است. نتایج نظرسنجیها نشان میدهد که بیش از یک چهارم ساکنان سرزمینهای اشغالی، که عمدتاً سرمایهداران و متخصصان هستند، در حال آمادهسازی برای مهاجرت به دیگر کشورها هستند.
ناکامیهای رهبران این رژیم در دستیابی به اهداف جنگی و طولانی شدن جنگ، افکار عمومی داخلی را علیه آنها شورانده و احتمال محاکمه سران آن و حتی ترور بنیامین نتانیاهو را افزایش داده است. از سوی دیگر، جنایتهای بیسابقه صهیونیستها در این جنگ، نفرت جهانیان را برانگیخته و محکومیت آنها در دادگاه بینالمللی به عنوان جنایتکار جنگی، امکان ادامه جنگ را از آنها سلب کرده است.
حمایت مردم غزه و فلسطین از حماس و جهاد اسلامی، همراه با تظاهرات جهانی علیه جنایات صهیونیستها در بیش از 60 کشور، در پذیرش آتشبس توسط آنها بیتأثیر نبوده است. همچنین، حکام کشورهای عربی پس از افشای نقشههای صهیونیستها برای کشورگشایی، نگران تاج و تخت خود شدهاند و این موضوع فشار بیشتری بر صهیونیستها برای پایان دادن به جنگ وارد کرده است.
با این حال، هیچ تضمینی برای رعایت آتشبس توسط صهیونیستها وجود ندارد. ممکن است این توافق تنها یک تاکتیک نمایشی برای آزادی اسرای خود و کنترل افکار عمومی داخلی باشد. همچنین، با توجه به امکان ادامه رصد هوایی بر غزه، احتمال استفاده از روشهای تروریستی برای تضعیف حماس و جهاد اسلامی وجود دارد که نیازمند هوشیاری بیشتر رزمندگان فلسطینی است.
در نهایت، با وجود همه فرضیهها و احتمالات، باید توجه داشت که زمینههای سقوط رژیم صهیونیستی فراهم شده است. این رژیم دیگر هرگز نخواهد توانست به موقعیت قبلی خود بازگردد و افکار عمومی جهان نیز اجازه نخواهد داد تا آنها بار دیگر به شرارتهای خود ادامه دهند. اگر چنین شود، سقوط آنها تسریع خواهد شد.