در این نشست، مرتضی قاضی با اشاره به این که خوانندگان پس از مطالعه کتاب «حاج‌جلال» تردیدی نخواهند داشت که شخصیت‌های معرفی‌شده در آن، خانواده‌ای ویژه در زمینه حضور در انقلاب و جنگ هستند، بیان کرد: مرتضی سرهنگی مفهومی به نام «قیمت تمام‌شده جنگ» را مطرح می‌کند که نشان می‌دهد هزینه‌های جنگ تنها به حضور مستقیم یا غیرمستقیم افراد در میدان جنگ محدود نمی‌شود، بلکه تأثیرات عمیقی بر جامعه و فرهنگ دارد. به نظر من، با خواندن این کتاب و آشنایی با زندگی این خانواده، خواننده به خوبی درمی‌یابد که این خانواده به دلیل حضور در جنگ و انقلاب، جایگاه ویژه‌ای دارد. این خانواده ۱۶ شهید از جمله داماد و برادرزاده‌ها را تقدیم کرده است.

قاضی ادامه داد: نویسنده باید درباره فرآیند نگارش کتاب بیشتر توضیح دهد. مثلاً تعداد ساعات مصاحبه و افرادی که با آنها گفت‌وگو کرده است. به نظر من، این کتاب نمی‌تواند صرفاً خاطرات شخصی حاج‌جلال باشد، بلکه احتمالاً از روایت‌های افرادی مانند حمیدرضا بابایی، نماینده مجلس، و مریم نیز استفاده شده است. غلظت احساسات و جزئیات موجود در کتاب نشان می‌دهد که همه این‌ها نمی‌تواند تنها از ذهن حاج‌جلال نشأت گرفته باشد. به نظر می‌رسد بخشی از این رنج‌ها یا بیان شده یا ساخته شده است، چرا که نویسنده باید قاب‌هایی ایجاد کند تا صحنه‌های جذاب این خانواده را در کتاب جای دهد.

**گنجینه‌ای که از آن غافل بودیم**
مدیر دفتر بیداری حوزه هنری اظهار کرد: ما کتاب‌های زیادی از خاطرات همسران و مادران شهدا داریم، اما آثار کمی درباره پدران شهدا وجود دارد. معمولاً مادران خاطرات خود را بیان می‌کنند و در انتهای کتاب، پدران نیز به طور مختصر به بیان خاطرات خود می‌پردازند. کتاب «حاج‌جلال» نمونه خوبی است که نشان می‌دهد ما چقدر از خاطرات پدران شهدا غافل بوده‌ایم. در حالی که تمرکز زیادی بر خاطرات مادران و همسران شهدا داشتیم، به همان اندازه به پدران توجه نکرده‌ایم و این گنجینه را از دست داده‌ایم.

قاضی افزود: اگرچه این کتاب روایت خانواده‌ای در دوران جنگ است، اما بیشتر در متن جنگ قرار ندارد. به همین دلیل، انتظار نداشتم کتاب با صحنه‌ای جنگی آغاز شود. شاید شروع کتاب با یک صحنه جنگی جذابیت بیشتری ایجاد می�کرد، اما حضور حاج‌جلال در میدان جنگ چندان پررنگ نبوده است. ممکن است یک رزمنده صحنه‌های زیادی از جنگ در ذهن داشته باشد، اما نویسنده ترجیح داده است بر روی صحنه‌های خاص‌تر تمرکز کند. در این کتاب، بیشتر نقش پدرانه حاج‌جلال مورد توجه قرار گرفته است.

**آمیختگی تلخی درد با شوخی**
فاطمه سلیمانی اندرزیانی، نویسنده و منتقد، در این برنامه گفت: در ادبیات دفاع مقدس دو نوع روایت داریم: روایت فرماندهان و رزمندگان و روایت همسران و مادران شهدا. پدران اغلب مظلوم و نادیده گرفته می‌شوند، اما در این کتاب خوشبختانه به سراغ یک پدر رفته‌اند. به نظر من، اگر افروز راوی این کتاب بود، با روایتی سراسر درد و اندوه مواجه می‌شدیم. تصور کنید مادری که دو فرزند کوچک، دو پسر و دامادش را از دست داده و در فقر و تحت ستم مادرشوهر زندگی می‌کند. اما حاج‌جلال با شوخ‌طبعی خاصی اتفاقات را روایت می‌کند و حتی وقتی از سختی‌ها صحبت می‌کند، چندان دل ما را نمی‌سوزاند.

سلیمانی ادامه داد: وقتی به تصاویر حاج‌جلال نگاه می‌کنیم، به نظر می‌رسد او فردی محکم است که ترجیح می‌دهد غم خود را نشان ندهد. انگار برای او زشت است که برای شهادت پسرانش گریه کند. این موضوع نشان می‌دهد که پدران چقدر مظلوم و نادیده گرفته می‌شوند.

**چرا باید کتاب را بخوانیم؟**
سلیمانی اندرزیانی گفت: چرا باید خاطرات حاج‌جلال را بخوانیم؟ پدری که دو فرزند شهید دارد. خاطرات افراد در بستر تاریخ روایت می‌شود. حاج‌جلال در خاطراتش فرهنگ همدان و نظام پدرسالارانه آن را به تصویر می‌کشد. پدری که هم قوی است و هم سختگیر. او پسرش را از برخی امکانات محروم می‌کند تا بعداً بتواند بر او تسلط پیدا کند، اگرچه در این کار موفق نمی‌شود.

او افزود: حاج‌جلال درباره آداب و رسوم عزاداری و عروسی در همدان توضیحاتی می‌دهد. به عنوان یک ایرانی، باید بدانیم در شهرهای مختلف ایران چه آداب و رسومی وجود دارد. در جایی حاج‌جلال اشاره می‌کند که وقتی افروز را به خانه آوردند، تور قرمزی روی سرش بود. اگر نویسنده همدانی بود، احتمالاً جزئیات بیشتری از آداب و رسوم همدان را در کتاب جای می‌داد. با این حال، پانویس‌های کتاب اطلاعات ارزشمندی درباره اتفاقات همدان ارائه کرده است.

**چرا کتاب برگزیده جایزه جلال شد؟**
صادق وفایی، نویسنده و خبرنگار، در بخش دیگری از برنامه گفت: از آن‌جایی که می‌دانستم کتابی جنگی می‌خوانم، منتظر بودم زودتر به بخش‌های مربوط به جنگ برسم. اما کتاب دیر به جنگ می‌رسد. به نویسنده پیشنهاد می‌کنم که در ابتدای کتاب صحنه‌ای از جنگ را به گونه‌ای مطرح کند که خواننده را درگیر کند و سپس به زندگی حاج‌جلال بپردازد.

وفایی افزود: زندگی حاج‌جلال در کتاب به صورت کلاسیک روایت شده است، از کودکی تا ازدواج و تولد فرزندان، تا رسیدن به جنگ که برای من جذاب‌ترین بخش کتاب است. با این حال، در برخی قسمت‌ها احساس کردم نویسنده از نوشتن خسته شده است.

او ادامه داد: در کتاب اسامی برخی شخصیت‌های همدان ذکر شده است که نشان می‌دهد همدانی‌ها در ادبیات دفاع مقدس خوب از هم حمایت کرده‌اند. این کتاب را می‌توان در کنار آثاری مانند «دختر شینا» و خاطرات حاج‌ستار ابراهیمی قرار داد.

وفایی در پایان گفت: نکته دیگر این است که گاهی احساس می‌کنیم شخصیت اصلی کتاب بیشتر علیرضا یا ابوالقاسم است تا حاج‌جلال. با این حال، ثبات روایت در سراسر کتاب باعث شده است که این اثر جایزه جلال را دریافت کند، اگرچه برخی نواقص در متن وجود دارد.

توسط spideh.ir