دنیای ما سرشار از زیباییهاست، اما در کنار آن، ناملایمات نیز وجود دارند. نمیتوانیم یکی را بدون دیگری تجربه کنیم. زیباییها و ناملایمات در کنار هم، دیدگاه ما از جهان را شکل میدهند. اما آیا دنیا جایی است که ارزش محافظت، کاوش و زندگی کردن را دارد؟ یا آن را خطرناک، غمانگیز و حتی کسلکننده میبینیم؟ پاسخ به این سوالات تا حد زیادی به آنچه انتخاب میکنیم تا روی آن تمرکز کنیم بستگی دارد: زیبایی یا ناملایمات. روابط عاشقانه نیز به همین شکل هستند؛ میتوانند ماجراهای شگفتانگیزی باشند، اما بدون چالش و سختی نیستند. با این حال، جهانبینی ما قدرت بسیار بیشتری دارد و حتی میتواند بر دیدگاههای ما درباره روابطمان تأثیر بگذارد، بدون اینکه متوجه آن باشیم.
بیش از ۸.۲ میلیارد نفر روی زمین زندگی میکنند و این سیاره خانه همه ماست. جایی که همه چیزهایی که میشناسیم و دوست داریم در آن قرار دارد: خانواده، دوستان، سفرها و وجودمان. اما در عین حال، زمین صحنه اتفاقات وحشتناکی مانند جنگ، فقر، نفرت و خشونت نیز هست. زمین مکانی چندوجهی است و توصیف همه خوبیها و بدیهایی که در آن رخ داده، غیرممکن است. پیشبینی آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد نیز دشوار است. بنابراین، خلاصه کردن احساساتمان درباره این سیاره در چند کلمه کار آسانی نیست. با این حال، دکتر جرمی کلیفتون در مطالعهای در سال ۲۰۱۹ راهی برای جمعبندی احساسات و باورهای ما درباره جهان پیدا کرد.
کلیفتون مفهوم «باورهای جهان اولیه» را مطرح کرد؛ یعنی باورهای ما درباره شخصیت کلی جهان. او با بررسی هزاران سال توصیفات فیلسوفان، روانشناسان و دانشمندان، سه دسته اصلی از این باورها را شناسایی کرد. به طور کلی، این باورها را میتوان به دو دسته خوب در مقابل بد تقسیم کرد:
**ایمن در مقابل خطرناک:** کسانی که جهانبینی «ایمن» دارند، دنیا را مکانی برای لذت، پیشرفت و همکاری میبینند. آنها زمین را پایدار، عادلانه و نسبتاً بیضرر میدانند؛ جایی که چیزهای خوب میتوانند رشد کنند. در مقابل، جهانبینی «خطرناک» دنیا را تاریک و نابخشودنی نشان میدهد؛ مکانی رو به زوال، شکننده و رقابتی که پر از بیعدالتی، تهدید و بدبختی است.
**فریبنده در مقابل کسلکننده:** جهانبینی «فریبنده» نوعی کنجکاوی و خوشبینی است. افرادی با این دیدگاه دنیا را زیبا، معنادار و پر از فرصت برای کاوش و بهبود میبینند. برای آنها زمین مکانی است که ارزش تعامل دارد؛ جایی سرشار از طنز و شگفتی. اما جهانبینی «کسلکننده» دنیا را بیثمر، غیرالهامبخش و سخت میداند؛ جایی خستهکننده، زشت و عاری از تجربیات معنادار یا لذتبخش.
**زنده در مقابل مکانیکی:** کسانی که دنیا را «زنده» میبینند، به رابطهای هدفمند و تعاملی بین انسان و محیط زیست اعتقاد دارند. آنها احساس هدف و ارتباط میکنند، گویی بخشی از جهان هستند. در مقابل، جهانبینی «مکانیکی» جهانی را نشان میدهد که تصادف و شانس بر آن حاکم است. افرادی با این دیدگاه احساس میکنند جهان مستقل از آنها عمل میکند، بدون قصد یا تعامل، و کمترین تعلق یا هدفی در آن وجود دارد.
### باورهای جهان اولیه و رضایت از رابطه
از زمان مطرح شدن این باورها، تحقیقات زیادی بررسی کردهاند که چگونه اساسیترین دیدگاههای ما از جهان بر زندگیمان تأثیر میگذارند؛ از دیدگاههای سیاسی و رفاه گرفته تا سلامت. اما تأثیر این باورها بر روابط عاطفی و ازدواج کمتر مورد توجه قرار گرفته بود. ادوارد لمی، استاد دانشگاه مریلند، تلاش کرد تا این شکاف را پر کند. او پس از انتشار تحقیقات کلیفتون درباره باورهای جهان اولیه، تصمیم گرفت این ایده را در زمینه روابط بررسی کند و ببیند آیا این باورها بر کیفیت روابط عاشقانه تأثیر میگذارند یا خیر. لمی بیش از ۲۳۰ زوج را به مدت یک سال مطالعه کرد.
نتایج این مطالعه واضح بود: زوجهایی با جهانبینی مثبت، کیفیت کلی روابط بسیار بالاتری داشتند. به طور خاص، زوجهایی که دنیا را خوب، فریبنده یا مناسب میدیدند، از روابط خود رضایت بیشتری داشتند. علاوه بر این، آنها روی نتایج مطلوب تمرکز میکردند، نه صرفاً اجتناب از نتایج منفی. لمی توضیح میدهد که باورهای مثبت جهانی روابط عاشقانه و رضایتبخش را تقویت میکنند. این باورها اهدافی را که افراد در روابط خود دنبال میکنند شکل میدهند. وقتی مردم دنیا را خوب و فریبنده میبینند، اهدافی برای به دست آوردن نتایج مثبت در رابطه دارند، مانند لذت بردن با شریک زندگی، تجربیات معنادار و بهبود پیوند و صمیمیت.
### چگونه جهان را میبینید، همانگونه رابطه خود را میبینید
با توجه به این یافتهها، میتوانیم به این نتیجه برسیم که شیوه نگاه شما به دنیا احتمالاً شبیه به شیوه نگاه شما به رابطهتان است. البته نمیتوان از درد و رنجی که دنیا برای ما به ارمغان آورده چشم پوشید، اما زیبایی و شگفتی آن نیز قابل انکار نیست. در مورد عشق نیز همینطور است. در نهایت، جهانبینی ما یک انتخاب است. هر روز این فرصت را داریم که بر رنج و ویرانی اطرافمان تمرکز کنیم یا بر زیبایی، امید و پتانسیل تغییر. این فرصت در روابط نیز وجود دارد. میتوانیم روی بحثها، ناامیدیها یا دلشکستگیها تمرکز کنیم، یا عشق و اعتمادی که ما را به هم نزدیک کرده است را گرامی بداریم.
این به معنای نادیده گرفتن درد یا چالشهای زندگی و روابط نیست، بلکه به معنای پذیرش این مشکلات بدون اجازه دادن به آنها برای تغییر دیدگاههایمان است. وقتی انتخاب میکنیم به چیزهای خوب و فریبنده ایمان داشته باشیم، به خود اجازه میدهیم به رشد، عشق و فراوانی اعتقاد پیدا کنیم. همانطور که تحقیقات لمی نشان میدهد، رویکرد مثبت به زندگی و روابط میتواند اساساً نحوه تعامل ما با هر دو را تغییر دهد و انرژی ما را از اجتناب از درد به جستوجوی فعالانه برای شادی و معنا سوق دهد.