«آرمان امروز» در گفت وگو با یک جامعه شناس بررسی می کند؛
آرمان امروز- ارسلان علینژاد شهری: بازی دیروز پرسپولیس مقابل تراکتور تبریز، با همه جذابیت هایی که داشت و در نهایت طرفداران پرسپولیس خوشحال از برد تیمشان بودند، حاوی صحنه هایی بود که قلب هر فردی را به درد می آورد. دهها زخمی، کلی فحش و الفاظ رکیک در فضای استادیوم و فضای مجازی و شکستن در استادیوم، توهین های قومیتی و… چهره ای زشت از دربی سرخ ها نشان داد. حتی حضور زنان در استادیوم نیز نتوانست از این خشونت که از فضای مجازی به فضای واقعی کشیده شد و ثمره آن فحاشی ها و خون روی سر هواداران بود، بکاهد. ورزش ایران در هفتههای اخیر شاهد مواردی از ثبت خشونت در رشتههای والیبال، کشتی و فوتسال بود و به نظر میرسد شاهد نوعی اشاعه الگوهای خشونت از یک رشته به رشتههای دیگر هستیم. مسألهای که اگر نگاهی موشکافانه و عمیق به آن شود میتواند جای نگرانی برای مسئولان کشور باشد.
التهاب از جامعه به ورزشگاه
دکتر اصغر مهاجری، جامعه شناس، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل اجتماعی در این رابطه گفته است: «گاهی شرایط برای تجلی و بروز رفتاری مانند خشونت در جامعه مورد نظر وجود ندارد اما در یکی از خرده نظامهای این جامعه وجود دارد. برای نمونه در نظامهایی مانند خانواده، کوچه و بازار، آموزش یا هرجای دیگر، بستری فراهم میشود و بذر خشونت پاشیده میشود اما بنا به کنترلهای خاصی که در این خرده نظامها ممکن است وجود داشته باشد این خشونت نتواند آزادانه بروز پیدا کند. اما زمانی که وارد فضای ورزشگاه میشویم این امکان فراهم است و بروز پیدا میکند. اما مطالعات ما نشان میدهد که مساله از این هم پیچیدهتر و عمیقتر است. بنا بر یافتههای پژوهشی، گاهی در جامعه شرایط و خواستههایی وجود دارد که بستری برای نمایان شدن وجود ندارد و در حوزههای ورزشی که از آزادیهای خاص برخوردار است در قالب دیگری نشان داده میشود. مثلاً اگر افراد در بخشی از جامعه معترضند و مطالبه دارند ممکن است این اعتراضات در قالب رفتارهای خشن، از خشونت لفظی تا وندالیسم، تجلی پیدا کند. اما این مساله که چرا اینگونه رفتارها در رشته فوتبال نمود بیشتری دارد به این خاطر است که شرایط، ساختار، وسعت و گستردگی که دارد بستر مناسبتر و فوریتری برای بروز رفتارهای خشن که از سوی جامعه ساخته و پرداخته شده است وجود دارد و آرام آرام به رشتهها و حوزههای دیگر کشیده میشود نه اینکه یک ورزش خاص، خشونت را تولید میکند و آن را اشاعه میدهد.»
خشونت عادی شده؟
خشونت در فوتبال از تاریخی دیرینه برخوردار است که اغلب حول عوامل پیچیده تاریخی، اجتماعی و فرهنگی نظیر دین، سیاست، هویت و سرزمین قرار دارد. هر چند شواهد آماری و دانشگاهی حاکی از کاهش خشونت در برخی کشورهای خاص بین هواداران فوتبال به کمک روشهای نظارت از قبیل دوربینهای مداربسته، استفاده از پلیس، شناسنامهدار شدن هوادار از طریق کارتها و شمارههای صندلی و همچنین مقررات خشن برای متخلفان شده است، اما خشونت و اغتشاشهای خودجوش هنوز هم وجود دارد. خشونت در میان هواداران به امری عادی تبدیل شده و در طول این ورزش جزیی از کردار فرهنگی برخی از هواداران شده است. اما مهاجری در ادامه می افزاید: « این جامعه است که در بازیها و ورزشها تجلی پیدا میکند و باید برای فهم آن تجلیها و بروز رفتارهایی که نامش را خشونت در ورزش گذاشتهایم به جامعه و فرهنگ برگردیم. جامعه ما براساس مطالعات جامعه شناسی دارای التهابات، نیازها و واکنشهایی است که مجال تجلی آن در نظام ورزشی وجود دارد و لذا به جای اینکه بگوییم چرا خشونت از فوتبال به ورزشهایی مانند والیبال، کشتی یا فوتسال که ساحت کوچکتری دارند کشیده میشود باید این سوال را طرح کنیم که جامعه چگونه این خشونت را به نظام ورزشی میکند و چرا افزایش پیدا میکند و پس از بررسی این موضوع، این هشدار را دریافت میکنیم که تب جامعه ما بالا است و نه تنها نباید از ورزش گلایه مند نباشیم بلکه باید متشکر باشیم که التهاب جامعه را به ما نشان میدهد. مساله دیگر، احساس نابرابری است. زمانی که بستر نابرابری در جامعه مهیا میشود، بازتاب آن را در ورزش و ورزشگاه مشاهده میکنیم. اینکه در مدت اخیر میبینیم خشونت از فوتبال به رشتههای دیگر رسیده به این معنی نیست که فوتبال مولد خشونت است بلکه بسترها و جامعه پذیری در جای دیگری شکل گرفته است. هیچ رفتاری تجلی پیدا نمیکند مگر آنکه از قبل درونی شده باشد و هنجارهای آن آموخته شده باشد که از منظر جامعه شناسی به آن جامعه پذیری گفته میشود. اینجا باید بگوییم خود شکن، آینه شکستن خطاست. نباید نوک تیز پیکان را متوجه بسترهای ورزشی کنیم و از اصل قضیه غافل بمانیم و عدم بیان دقیق مساله ما را از راهکار درست باز میدارد.»
source