مهدی رجبعلی‌پور  . حسن ملکی: داستان علم در کشور عزیزمان ایران سرشار از نقش‌آفرینی استادان و چهره‌هایی است که یک‌تنه کار سخت و طاقت‌فرسای یک جمعیت را به دوش کشیده‌اند. دانشمندانی که عاشقانه و بدون هیچ چشمداشتی قافله علم ایران را به پیش برده‌اند. باغبانانی که درخت علم و توسعه کشور را با شور و عشق خود آبیاری کرده‌اند و آن را به رشد و بالندگی رسانده‌اند.

 

تلاشگرانی که عقب‌ماندگی‌ها را با فداکاری و ایثار خود جبران کرده‌اند. هم پژوهشگرانی چیره‌دست بوده‌اند و هم در پرورش پژوهشگران سنگ تمام گذاشته‌اند، در آن حد که در هر کوی و برزن محققی دست‌آموخته خویش به یادگار نهاده‌اند. هم برای کودکان و دانش‌آموزان محفل‌های پرشور و نشاط علمی برپا کرده‌اند تا از آن میان ستارگان درخشانی شکوفا شوند و هم با معلمان و آموزگاران در مدارس حشر و نشر داشته و آنها را الهام‌بخش و امیددهنده بوده‌اند. در هر دوره تاریخی از این دست دانشمندان و ریاضی‌دانان تعداد اندکی یافت می‌شود و شایسته است داستان زندگی علمی آنان ثبت و منتشر شود تا همگان بدانند نقش‌آفرینان اصلی تاریخ علم ایران چه کسانی بوده‌اند.

 

محمد بن موسی خوارزمی با بنیان‌گذاری علم جبر، نه‌تنها ریاضیات را به سطحی نوین رساند، بلکه تفکر منطقی و حل مسئله را به دانش‌آموزان و دوستداران ریاضی هدیه داد. ابوریحان بیرونی، در دوران سخت و علم‌ستیز حکومت سلطان محمود غزنوی، با سخت‌کوشی و تلاش شبانه‌روزی، نه‌تنها در علوم مختلفی سرآمد پژوهشگران عصر خود شد، بلکه خردگرایی علمی را در جهان اسلام گسترش داد و راه را برای پژوهش‌های آینده هموار کرد. حکیم عمر خیام، با نبوغ خود در جبر و هندسه و حل معادلات، ریاضیات زیبایی خلق کرد.

 

غیاث‌الدین جمشید کاشانی، با محاسبات دقیق و ابداع روش‌های نوین در تقریب، شیوه تفکر و محاسبات ریاضی را بهبود بخشید. کاشانی کتاب بی‌نظیر «سرآغاز حساب» را برای علاقه‌مندان و دانش‌آموزان آن دوران نوشت که تا سالیان سال، تنها کتاب حساب به حساب می‌آمد. از معاصران، پروفسور هشترودی‌ با آنکه می‌توانست در فرنگ بماند و تحقیقات خود را پیش ببرد، به میهن بازگشت و ترویج ریاضیات پیشه کرد. هشترودی با الهام‌بخشی به شاگردانش و تلاش برای پیوندزدن ریاضیات کلاسیک و مدرن، نشان داد که دانش فقط در کتاب‌ها نیست، بلکه در جانِ جویندگان خرد زنده است.

 

او نسلی از دانش‌آموزان ایران را شیفته علم و ریاضیات کرد. استاد پرویز شهریاری‌ در سخت‌ترین شرایط با عشق به آموزش و معلمی، ریاضیات را از انحصار نخبگان بیرون آورد و آن را به میان مردم برد تا هر‌کس بتواند از زیبایی و قدرت آن بهره‌مند شود. بی‌شک شرح حال دانشمندان و مروجان علم و سختی و مرارت‌های آنها در راه ترویج علم، خود بهترین راه ترویج علم است. از این رهگذر است که می‌توان تفکر علمی را در جامعه بسط داد و نگاه و روش علمی را به همگان آموخت تا جامعه کمتر اسیر و در بند خرافات و شبه‌علم‌های مخرب شود. از این‌رو، شایسته و بایسته است نام و یاد این دانشمندان و ریاضی‌دانان بیش از پیش آورده و ذکر شود. به فهرست بالا‌ می‌توان اسامی بیشتری افزود. وجه اشتراک همه این ریاضی‌دانان عشق دیوانه‌وار به ریاضیات و تلاش بی‌حدوحصر برای ترویج آن در ایران است.

 

اما قصد نگارندگان این مقاله، استاد بزرگ دیگری است که حدود 40 روز پیش دار فانی را غمگنانه وداع گفت و این مقاله یادنامه‌ای کوچک برای ایشان است؛ چهره ماندگار ریاضیات کشور و استاد دانشگاه صنعتی شریف، زنده‌یاد استاد عبادالله محمودیان، که روز هشتم دی‌ماه 1403 رخ در نقاب خاک کشید و جامعه علمی کشور را در غم و اندوه فرو برد. دکتر عبادالله محمودیان نیز از خیل ریاضی‌دانان بزرگ و نامی ایران بود. دکتر محمودیان با ترویج فرهنگ و اندیشه ریاضی و پرورش استعدادهای درخشان و آموزش شاگردانی توانمند، درخت ریاضیات ایران را قوی و پرثمر کرد. او شوق و علاقه به ریاضی را در چشمان دختران و پسران میهن زنده کرد.

 

با کارهای علمی او، ریاضیات گسسته و نظریه ترکیبات و گراف یکی از شاخه‌های فعال و پویای ریاضیات در ایران شد. او المیپاد ریاضی را به بستری برای شناسایی ریاضی‌دانان آینده ایران تبدیل کرد. در دورترین مدارس ایران حاضر شد و دانش‌آموزان را به علم‌آموزی و تفکر و حل مسئله علاقه‌مند کرد. مانند او در ریاضیات ایران زیاد نیست، او با آن جایگاه و مرتبه علمی، جانانه برای کودکان ایران تلاش می‌کرد و به آنها امید داشت. نگارنده اول این مقاله، بیش از پنج دهه افتخار دوستی، همکلاسی و همراهی با دکتر عبادالله محمودیان را دارد.

 

هر دو دانش‌آموخته دوره کارشناسی دانشگاه تهران در دهه 40 و اولین ورودی کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز بوده‌اند و خاطرات خوب و خوشی از دوران دانشجویی در دانشگاه شیراز و جمع پنج‌نفره‌شان رقم زده‌اند. پنج نفری که هر‌کدام از ریاضی‌دانان بزرگ ایران شدند. نگارنده دوم، دانش‌آموخته دکترای ریاضی دانشگاه کرمان و شاگرد کوچک دکتر رجبعلی‌پور در خانه ریاضیات کرمان بوده است. نکاتی که در ادامه می‌آید با همراهمی دکتر رجبعلی‌پور و رجوع به خاطرات ایشان از سال‌های دور جمع‌آوری شده است. به‌علاوه از نوشته‌ها و گفته‌های مکتوب دیگر استادان ریاضی کشور نیز استفاده کرده‌ایم. قسمتی هم از نوشته‌ها و سخنرانی‌های دکتر محمودیان برای ثبت در تاریخ و آشنایی عموم مخاطبان با این استاد بزرگ ریاضیات ایران آورده‌ایم. امید است راه این ریاضی‌دان بزرگ توسط دانشجویان و شاگردان ایشان پیگیری شود و تلاش‌های ایشان ادامه پیدا کند. بی‌شک چنین خواهد بود.

 

1- دوره کارشناسی ارشد ریاضی دانشگاه شیراز (دانشگاه پهلوی سابق) با همت شادروان دکتر منوچهر وصال همراه با چند رشته دیگر از مهر 1345 به راه افتاد. دکتر وصال با دعوت از تعدادی دانشجویان قدیمی‌اش همچون شادروان دکتر جواد بهبودیان، دکتر حیدر رجوی، شادروان دکتر احمد میرباقری، دکتر مهدی بهزاد و دیگران برای تدریس در دانشگاه شیراز، عزم خود را بر راه‌اندازی دوره‌های تحصیلات تکمیلی علوم پایه در ایران جزم کرده بود.

 

2- بهار 1345، شادروان دکتر منوچهر وصال از بین دانشجویان بااستعداد دوره کارشناسی تهران، عبادالله محمودیان، هادی خرقانی، قاسم میامئی، علی‌اکبر جعفریان و مهدی رجبعلی‌پور (نگارنده اول مقاله) را برای حضور در دوره کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز ترغیب می‌کند. اینان شاگردان نسل اول ریاضی‌دان معاصر ایران همچون پروفسور فاطمی، پروفسور هشترودی، دکتر افضلی‌پور و دکتر منوچهر وصال در دانشگاه تهران بوده‌اند. با ابتکار دکتر وصال، این جمع اولین ورودی دانشگاه شیراز در مقطع کارشناسی ارشد بودند که هر یک‌ بعدها از ریاضی‌دانان بزرگ و چهره‌های سرشناس و تأثیرگذار ریاضیات ایران می‌شوند.

 

3- دکتر محمودیان در سال 1349 برای دوره دکترای ریاضی به دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا رفت و در آنجا در زمینه گراف در سال 1354 فارغ‌التحصیل شد. ایشان پس از بازگشت به ایران در سال 1362 در دانشگاه شریف مشغول به کار شد.

 

4- تجربه آشنایی چنددهه‌ای نگارنده اول این مقاله با دکتر محمودیان حکایت از علاقه دیوانه‌وار او به ریاضیات دارد. دکتر بهزاد نظریه گراف را وارد ایران و دکتر محمودیان در بالندگی و رشد این شاخه از ریاضیات نقش بسزایی ایفا کرد. در دهه 60 نظریه ترکیبات و ریاضیات گسسته با تلاش‌های دکتر محمودیان وارد سرفصل آموزشی دبیرستان شد.

 

5- دکتر محمودیان باور عمیقی به کار گروهی و تعاملات علمی داشت. شور و شوق او به علم و یادگیری، در هر مکان و زمانی وجود داشت. یک دانشمند فعال و محقق اصیل علم بود که توانست در کنار انجام کارهای پژوهشی ماندگار، در ترویج علم و علم‌آموزی نام خود را در تاریخ علم کشور تا ابد ثبت کند.

 

6- دکتر محمودیان برای ریاضیات در همه سطوح کارهای مهمی انجام داد. المپیاد ایران و شکوفایی استعدادهای درخشانی همچون زنده‌یاد مریم میرزاخانی، برنده مدال فیلدز و رویا بهشتی و ریاضی‌دانان جوان بسیاری، مدیون زحمات و کلاس‌هایی است که ایشان برای دانش‌آموزان برگزار می‌کرد. دانش‌آموزان بی‌شماری در مدارس این سرزمین گواهی خواهند داد که دلیل علاقه‌شان به تحصیل و ریاضیات، رفتار و منش دکتر محمودیان بوده است.

 

7- ذهن او ذهنی زیبا و توانمند و خلاق بود. به‌تناسب و به‌موقع جوک‌ها و لطیفه‌های بامزه‌ای در چنته داشت. محیط پیرامون خود را با همین طنازی‌ها و شوخ‌طبعی‌ها منحصربه‌فرد و پر‌شور و نشاط و فرایند درس و یادگیری را برای دانش‌آموزان و دانشجویان سرشار از خاطره‌های فراموش‌نشدنی و ماندگار می‌کرد. همین صفات بود که او را به چهره‌ای ماندگار در جامعه علمی کشور تبدیل کرد.

 

8- برای علم و ریاضیات ارزش وافری قائل بود. آنچه در او نمود داشت، علاقه دیوانه‌وار و شوق بی‌حدوحصر او به یادگیری و آموزش علم و دانش بود. هیچ‌گاه ریاضیات و ترویج آن را فراموش نکرد. او ریاضیات را عاشقانه دوست داشت. او شائق علم و آموزگار ابدی دانش بود.

 

زندگی علمی دکتر محمودیان در یک نگاه

 

دکتر محمودیان، متولد 28 اردیبهشت ١٣٢٢ در زنجان، پس از اخذ دیپلم متوسطه در آن شهر (١٣۴١)، دوره کارشناسی را در دانشگاه تهران (١٣۴۴)، کارشناسی ارشد را در دانشگاه شیراز (١٣۴٨)‌ و دکتری ریاضیات را در دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا (١٣۵۴) گذراند. وی بیش از نیم‌قرن سابقه تدریس در دانشگاه‌های داخل و خارج را دارد و از سال ١٣۶٢ در دانشگاه صنعتی شریف مشغول به کار بود.

 

دانشجویان محمودیان همواره از او به‌عنوان استادی دلسوز، متبحر و الهام‌بخش یاد می‌کنند. یکی از ویژگی‌های شخصیت محمودیان، علاقه او به پرورش استعدادهای جوان در سطح دبیرستان است. وی سال‌ها در آموزش دانش‌آموزان المپیادی مشارکت فعال داشت. از‌جمله این دانش‌آموزان، مریم میرزاخانی بود که محمودیان از او دعوت کرد برای ادامه تحقیق در مسئله‌ای درباره تجزیه گراف‌های سه‌بخشی کامل در دانشگاه حضور یابد. این تحقیق به مقاله مشترکی انجامید که اولین دستاورد مهم در تجزیه این‌گونه گراف‌ها به دوره‌های پنج‌تایی است. دکتر محمودیان از پیشروان و مروجان ریاضیات گسسته در ایران بود.

 

در زمینه آموزش، وی از اولین کسانی بود که تدریس «ترکیبیات» را در دانشگاه‌های ایران باب کرد. در پژوهش نیز از پیشگامان بود. در اولین سال‌های پس از انقلاب و در شرایط دشوار جنگ و تعطیلی دانشگاه‌ها، هسته‌ای تحقیقاتی مرکب از دکتر محمودیان و دکتر غلامرضا خسروشاهی و عده‌ای همکار جوان‌تر ازجمله فرخ وطن و شاهین آجودانی‌نمینی، برای اولین بار در داخل کشور به تحقیق در زمینه ترکیبیات پرداختند. محمودیان پس از تأسیس مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات (پژوهشگاه دانش‌های بنیادی فعلی) سال‌ها پژوهشگر ارشد و مسئول یکی از هسته‌های ترکیبیات پژوهشگاه بود.

 

وی در طول دوره کاری خود با انتشار ده‌ها مقاله پژوهشی در مباحث تخصصی خود (نظریه گراف‌ها و طرح‌های ترکیبیاتی) و هدایت تعداد زیادی دانشجوی دکتری و کارشناسی ارشد سهم شایان توجهی در پیشبرد این مباحث در ایران داشته است. استاد محمودیان به پاس خدمات آموزشی و پژوهشی‌اش جوایز و عناوینی از نهادهای علمی کشور دریافت کرده است که در اینجا، به ترتیب معکوس زمانی، به آنها اشاره می‌کنیم: استاد برجسته کشور (جایزه طباطبایی، ١٣٩٠)، چهره ماندگار ریاضی ایران (١٣٨٩)، جایزه بین‌المللی خوارزمی برای پژوهش بنیادی (١٣٨٢)، استاد نمونه کشور (١٣٨٢)، پژوهشگر نمونه دانشگاه صنعتی شریف (١٣٨١)، عضویت در فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، استاد نمونه دانشگاه صنعتی شریف (١٣۶٩ و ١٣٧۶).

 

گفته‌هایی از دکتر محمودیان

 

 هدفی که ما دنبال آن بودیم جذب عاشقان ریاضی از طریق کار با دانش‌آموزان و دانشجویان علاقه‌مند به این رشته بود که از طریق ارائه مسائل تحقیقی حل‌نشده، در حد فهم ایشان، برای سنجش استعداد و آموزش ریاضی به آنها می‌توان این کار را آغاز کرد.

 

 ما ادعا نمی‌کنیم که هرکسی باید عاشق ریاضی باشد یا مثل خود من دیوانه ریاضی باشد! بلکه ما باید تلاش کنیم و ببینیم دانشجویان چه استعدادهایی دارند و اگر استعداد و عشق به ریاضی داشتند جذبشان کنیم.

 

 ما در دانشگاه صنعتی شریف در دانشکده برنامه‌هایی در دهه 60 شروع کردیم که هر تابستان حدود 60 دانش‌آموز از دبیرستان‌های تهران، نصف دختر و نصف پسر، جمع می‌کردیم و طی یک هفته اردویی در دانشکده برای آنها برگزار می‌کردیم برای جذب استعدادهای برتر که در آینده اگر مایل باشند رشته ریاضی را بخوانند و در این دوره‌ها، دوره پنجم یا ششم بود که خانم مریم میرزاخانی با دوستش خانم رویا بهشتی که سال اول دبیرستان بودند، در این دوره‌ها شرکت کرده بودند.

 

معمولا دانش‌آموزان از سال دوم دبیرستان از طرف دبیرستان‌های خودشان به این دوره‌ها معرفی می‌شدند و کلاس‌ها هم به این ترتیب بود که هرکدام از ما (استادان دانشگاه شریف) به‌طور داوطلبانه یک یا دو ساعت با بچه‌ها کار می‌کردیم. دانش‌آموزان شرکت‌کننده در دوره هیچ هزینه‌ای پرداخت نمی‌کردند و یک هفته میهمان دانشگاه بودند و با جنبه‌های مختلف ریاضی اعم از زیبایی‌هایش و کاربردهایش و… آشنا می‌شدند.

 

 در جلسه‌ای که من با آنها داشتم چند مسئله مطرح کردم که یکی از آنها مسئله حل‌نشده بود. در کلاس، سؤال و جواب‌هایی مطرح شد که من احساس کردم خانم میرزاخانی و خانم بهشتی از استعداد بالایی برخوردار هستند و بعد از آن قرار بر این شد که اگر خواستند بیایند دانشگاه و بحث‌های بیشتری درباره آن مسائل داشته باشیم. با مساعدت مدیر دبیرستانشان که خانم بسیار خوش‌فکری به نام خانم حائری‌زاده بود، کار انجام شد. ایشان هر روز بعدازظهر مینی‌بوسی برای رساندن دانش‌آموزان از مدرسه به دانشگاه هماهنگ کرده بودند و اجازه عدم شرکت در بعضی از کلاس‌ها را به ایشان می‌دادند. از طرفی معلم باسابقه و معروف هندسه آقای نیوشا هم در دبیرستان آنها تدریس می‌کرد. من به ایشان اطلاع دادم که ‌چنین دانش‌آموزانی آنجا هستند و ایشان هم از سال بعد سعی کردند کلاس آنها را بگیرند و به آنها تجربه یاددادن هندسه داشته باشند که در مصاحبه‌هایش نیز گفته‌اند.

 

 مریم میرزاخانی و رویا بهشتی که سال بعد سال دوم دبیرستان می‌خواندند و من هم که در کمیته المپیاد کامپیوتر بودم، به مسئول کمیته المپیاد کامپیوتر دکتر حدادعادل که معاون وزیر هم بودند اطلاع دادم که چنین استعدادهایی وجود دارد و تلاش بکند این دانش‌آموزان بتوانند در المپیاد که مختص دانش‌آموزان سال سوم به بالا بودند، شرکت کنند.

 

 آن‌موقع وزیر آقای دکتر نجفی بودند که دکتر حدادعادل با ایشان صحبت کرده بودند و ترتیبی داده شد که این دانش‌آموزان در دفتر ایشان سؤال‌های المپیاد را گرفته و در المپیاد شرکت کنند. تا جایی که خاطرم هست خانم مریم میرزاخانی نفر هجدهم و خانم رویا بهشتی هم نفر چهل‌و‌خورده‌ای در کل ایران شده بودند، با وجود اینکه اینها سال دوم بودند و با دانش‌آموزان سال سوم آزمون داده بودند. سال بعد این دانش‌آموزان به‌طور رسمی در المپیاد شرکت کردند و به مسابقات جهانی اعزام شدند که خانم میرزاخانی در آن المپیاد مدال طلا و در المپیاد بعدی نمره کامل و مدال طلا گرفتند.

 

 همکاری با مریم میرزاخانی بعد از یک سال منتهی به یک مقاله تحقیقاتی شد که به نام من و ایشان در یک کتاب معتبر بین‌المللی (مجموعه مقالات) چاپ شد. ایشان در کلاس اردو هم برای یک مسئله دیگری، یک راه‌حل بسیار زیبا و کوتاه‌تر ارائه کردند‌ که با نام خودشان به مجله فرستادیم و چاپ شد و در کتاب نظریه گراف‌وست که یکی از کتاب‌های استاندارد نظریه گراف است، به نام گراف میرزاخانی چاپ شده است. سومین مقاله مریم میرزاخانی مقاله‌ای بود که قضیه شور را که یکی از قضایای مهم و معروف جبر خطی است، ساده کرده بود و فرستاده بود به مجله Amer. Math. Monthly که چاپ شد.

 

خاطره‌ای از مجتبی شکوری درباره دکتر محمودیان

 

اگر کسی در دانشگاه شریف صدای من را می‌شنود یا مسئول آموزشی تصویر من را می‌بیند، خواهشم این است که با «سرگردان‌ها» مهربان‌تر باشید. من این شانس را داشتم که با من مهربان‌تر باشند. من وقتی بعد از شش بار تلاشی که کردم که ریاضی 1 را پاس کنم، با استادی این درس را داشتم که فکر می‌کنم بازنشسته شده‌اند، آقای دکتر عبادالله محمودیان. ایشان یکی از مفاخر ریاضی ایران بودند.

 

فکر می‌کنم نمره‌ام 3 شده بود‌، رفتم اتاقشان که با ایشان مذاکره کنم که ایشان به من یا 9.5 بدهند که مشروط نشوم یا 10 بدهند که پاس بشوم. من یک نامه برایشان نوشتم و شرایطم را توضیح دادم و از زیر در اتاقشان انداختم داخل. این کار را بکنید جواب می‌دهد! اصلا می‌دانید من بعد امتحان‌ها تازه کارم شروع می‌شد، یعنی وقتی امتحانات تمام می‌شد و همه می‌رفتند شهرشان من تازه شروع می‌کردم! آقای دکتر نامه من را خوانده بودند، رفتم پیش ایشان که پیگیری کنم و خیلی جالب بود که به پسر گم‌شده‌ای با یک شلوار شش‌جیب و موهای آشفته نگاهی کرد و آن عدد را ندید و گفت تو خوب می‌نویسی! چقدر خوب می‌نویسی! این اتفاق خیلی برای من حیرت‌انگیز بود.

 

ایشان به من نمره ندادند، ولی یکی از مفاخر ریاضی ایران برای یک پسربچه گم‌شده وقت گذاشتند و ریاضی 1 را در اتاق خودشان با تخته وایت‌برد به من درس دادند. بعد از من آزمون گرفتند و البته آزمونی که زیادم دشوار نبود، لطف کردند به من و من توانستم بعد از شش ترم، ریاضی 1 را پاس کنم. اگر شما استاد هستید در دانشگاه شریف، اگر مسئول آموزش هستید، اگر کاری از دستتان ‌برمی‌آید، من اینجا خطابم به شماست که با سرگردان‌ها مهربان‌تر باشید. شاید حداقل فایده‌اش این باشد که اسمتان را در مراسم جشن ورودی دانشگاه بگویند، اگر هم فایده‌های دیگری نداشته باشد… .

 

نگاهی به فعالیت علمی دکتر عبادالله محمودیان

سعید علیخانی‌، عضو هیئت‌علمی گروه ریاضی دانشگاه یزد: با رجوع به پایگاه‌های علمی معتبر می‌توان دید دکتر محمودیان نزدیک به 80 مقاله دارند که 74 تا از آنها در حوزه ترکیبیات است. حدود 75 نفر ریاضی‌دان ایرانی و خارجی با ایشان کار مشترک داشته‌اند. قدیمی‌ترین مقاله استاد محمودیان در سال 1969 به صورت مشترک با استاد دکتر مهدی بهزاد با عنوان 

On topological invariants of the product of graphs در نشریه معتبر Canad. Math. Bull‌ به چاپ رسیده است. مقاله On the forced matching numbers of bipartite graphs که با همکاری دکتر محمد مهدیان و پیتر آدامز در نشریه Discrete Math‌ به‌ چاپ رسیده، از‌جمله مقالات پراستناد این استاد عزیز است. اوخر مهرماه 1403 بود که استاد محمودیان دعوت ما را برای تشریف‌فرمایی به یزد با کمال میل پذیرفتند. سخنرانی در یازدهمین همایش ملی ریاضی دانشگاه پیام نور، سخنرانی در دانشکده علوم ریاضی دانشگاه یزد و بازدید از خانه ریاضیات یزد و سخنرانی در بین دبیران و معلمان از‌جمله فعالیت‌های ایشان در سفر دوروزه‌شان به یزد بود که برایمان بسیار آموزنده بود. همواره دغدغه تربیت جوانان و سوق‌دادن دانش‌آموزان و دانشجویان به ریاضیات را داشت و تمام تلاش خود را در این زمینه انجام داد که همه ما از آن تلاش‌ها باخبریم. نام و یاد ایشان، علاوه بر جایگاه علمی ممتاز، همواره به‌عنوان الگویی از مهربانی، تلاش بی‌دریغ و نگاه پرامید به آینده بی‌گمان هم در خاطره‌ها و هم در آثار مکتوب باقی خواهد ماند. درگذشت این استاد را به جامعه علمی کشور و خانواده گرامی ایشان تسلیت می‌گویم و از درگاه خداوند برای روح بلندشان رحمت بیکران را خواستارم و برای بازماندگان او صبر و آرامش را آرزو می‌کنم.

 

source

توسط spideh.ir