آرمان امروز- عرفان بیوک‌نژاد: در تحولی مهم در سپهر سیاسی جمهوری اسلامی ایران، نشانه‌هایی از آغاز توافق شفاهی میان تهران و واشنگتن به چشم می‌خورد؛ تحولی که بسیاری آن را نه آغازی از صفر، بلکه نتیجه سلسله توافقات مقدماتی پشت‌پرده می‌دانند.
بر اساس اطلاعات و تحلیل‌های منتشرشده، گفت‌وگوهای میان ایران و آمریکا در شرایطی آغاز شده که گرچه در مراحل ابتدایی به‌صورت غیرمستقیم انجام می‌گیرد، اما نشانه‌ها حاکی از آن است که احتمال گفت‌وگوی مستقیم نیز در ادامه وجود دارد. کارشناسان معتقدند کشوری که ۴۷ سال با آمریکا رابطه‌ای پرتنش و پرچالش داشته، نمی‌تواند بدون پیش‌زمینه وارد چنین مذاکره‌ای شود؛ از این رو، می‌توان گمان برد که مقدماتی پشت‌پرده برای رسیدن به این نقطه فراهم شده است.
در همین راستا، خبری که روز گذشته در رسانه‌ها منتشر شد، بیش از پیش نگاه‌ها را به این روند تازه جلب کرد؛ پیشنهاد آمریکا برای سرمایه‌گذاری چند هزار میلیارد دلاری در اقتصاد ایران. این خبر که هنوز واکنش رسمی از سوی مقامات ایرانی به همراه نداشته، به‌عنوان یکی از محورهای مهم مذاکرات در حال جریان مطرح شده و در صورت صحت، می‌تواند زمینه‌ساز تغییرات چشمگیری در روابط اقتصادی و سیاسی میان ایران و غرب باشد.
این تحولات در حالی رخ می‌دهد که دولت مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران، یکی از وعده‌های کلیدی خود را تلاش برای آغاز گفت‌وگو با آمریکا اعلام کرده بود؛ وعده‌ای که به نظر می‌رسد اکنون در مسیر تحقق قرار گرفته است.
ناظران سیاسی، مذاکرات تازه را نه‌تنها تحولی در روابط خارجی، بلکه عاملی مؤثر بر تحولات سیاست داخلی نیز ارزیابی می‌کنند. کاهش فشارهای اقتصادی، جذب سرمایه خارجی، و دور شدن سایه تقابل و درگیری، از جمله پیامدهای بالقوه این مذاکرات عنوان می‌شود؛ پیامدهایی که می‌تواند جایگاه دولت جدید را در فضای سیاسی کشور مستحکم‌تر کند.
در این میان، نباید نقش کشورهای واسط مانند عمان را نادیده گرفت. منابع غیررسمی از نقش‌آفرینی مجدد مسقط در فرآیند میانجی‌گری میان تهران و واشنگتن خبر می‌دهند؛ نقشی که در سال‌های گذشته نیز بارها و بارها تکرار شده است.
با این همه، هنوز جزییات دقیق این مذاکرات و پیشنهادهای مطروحه منتشر نشده و به نظر می‌رسد در روزهای آینده باید منتظر خبرهای رسمی‌تری در این خصوص باشیم.
در شرایطی که رسانه‌های داخلی و خارجی با حساسیت بالا این تحولات را دنبال می‌کنند، انتظار می‌رود تیم اطلاع‌رسانی دولت و نهادهای مرتبط، شفافیت بیشتری در خصوص روند این گفت‌وگوها از خود نشان دهند.
محمد صادق جوادی حصار، سخنگوی حزب اعتماد ملی، به روزنامه آرمان امروز گفت: آقای رئیس‌جمهور زمانی که فرمودند «ما باید با دنیا مذاکره کنیم»، این جمله نه حاصل یک رویکرد تاریخی بود و نه تغییر مسیر؛ بلکه آن را به عنوان یک استراتژی ضروری برای خروج از بن‌بستی مطرح کردند که تحریم‌های بین‌المللی و تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا بر کشور تحمیل کرده بود. ایشان چنین احساسی داشتند، و بسیاری از خردمندان، تحلیلگران و صاحب‌نظران اقتصادی و اجتماعی نیز به همین نتیجه رسیده بودند و اکنون نیز بر همین باورند.
وی ادامه داد: برای برون‌رفت از بحران اقتصادی تحمیل‌شده، نیازمند گشایش مسیرهایی جدید هستیم. یکی از این مسیرها، مذاکره با منتقد، مخالف، و حتی دشمنی چون آمریکاست. بنابراین آنچه اکنون در حال وقوع است، تصمیمی به‌روز و البته پیشرفته است که مبتنی بر یک استراتژی برای کاهش بحران‌های اقتصادی، فرهنگی، و مشکلات روزمره مردم ایران اتخاذ شده است. در نتیجه، این تصمیم دلیل دیگری ندارد جز تلاش برای تأمین منافع ملی، دور کردن سایه جنگ و درگیری از سر کشور، و نشان دادن حسن‌نیت در جهانی که تصویری خوفناک و نادرست از ما ترسیم کرده است.
سخنگوی حزب اعتماد ملی اظهار کرد: به دنیا اعلام می‌کنیم که اهل گفت‌وگو، مدارا، و شفافیت در مواضع سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و هسته‌ای هستیم. اگر ایالات متحده آمریکا با منطق علمی و عقلانی وارد مذاکره شود، ما حتماً با آن‌ها گفت‌وگو خواهیم کرد.
جوادی، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه اکنون بسیاری از افراد تندرو یا سوپر تندرو در حال مانع‌تراشی هستند. آیا هدفی در راستای منافع ملی دارند، عنوان کرد: نمی‌خواهم بگویم هدف این مخالفت‌ها با اسرائیل یکسان است. یعنی اگر اسرائیل با گفت‌وگو میان ایران و آمریکا و کاهش تنش‌های بین‌المللی و رفع تحریم‌ها مخالفت می‌کند، الزامی نیست که مخالفان داخلی نیز دقیقاً همان هدف را دنبال کنند. اهداف ممکن است متفاوت باشد، اما شکل و شیوه اعتراض مشابه است.
وی ادامه داد: مخالفان داخلی می‌گویند با آمریکا نباید مذاکره کرد، زیرا آمریکا بدعهدی کرده، ما را فریب داده، ستم روا داشته، شهید گرفته و… در نتیجه، استدلال می‌کنند که مذاکره با آمریکا دستاوردی نخواهد داشت، جز مشروعیت‌بخشی به آن‌ها.
سخنگوی حزب اعتماد ملی متذکر شد: در مقابل، اسرائیلی‌ها نیز می‌گویند آمریکا نباید با ایران مذاکره کند، چرا که این مذاکره ممکن است به کاهش چالش‌های میان دو کشور بیانجامد. این کاهش چالش‌ها می‌تواند موضوع تغییر رژیم را از دستور کار آمریکا خارج کند که برای رژیم صهیونیستی بسیار ناخوشایند است. همچنین ممکن است بهبود مناسبات اقتصادی ایران، چه با آمریکا و چه با منطقه و جهان، را در پی داشته باشد که این هم برای آقای نتانیاهو مطلوب نیست.
وی در نهایت خاطر نشان کرد: در نتیجه، گرچه اهداف متفاوت‌اند، اما شکل و نوع مخالفت با مذاکره میان ایران و آمریکا یکسان جلوه می‌کند.

source

توسط spideh.ir