چهارراه استانبول تهران یک روز پس از گفت‌وگوی هسته‌ای بی‌قرار است. دلار همان‌گونه که چشم‌بسته و بی‌ترمز پله‌های قیمت را بالا رفته و به بیشتر از رکورد تاریخی صد هزار تومان رسیده بود، همان‌گونه چشم‌بسته سقوط می‌کند و یکی‌یکی کانال‌های قیمت را پایین می‌آید. مردم برای فروش ارز صف کشیده‌اند اما خریدار هم رغبتی به خرید ندارد و حجم فروش بالا و حجم خرید پایین است‌. گذشته از این فاصله قیمت خرید‌و‌فروش آن‌چنان زیاد است که نشان می‌دهد علاوه بر فروشندگان، خریداران هم نگران و مستأصل هستند. بعضی اسم این وضعیت را بازار هوشمند و خرد جمعی گذاشته‌اند اما با تک‌تک معامله‌گران خرد و کلان بازار که حرف می‌زنی، بیشتر نااطمینانی و ریسک دستگیرت می‌شود تا خرد جمعی. مثل همان سالی که می‌گفتند حباب بورس ترکیده است و بعضی به عرش رسیدند و برخی به فرش. اینجا همه چیز ریسک است؛ ریسک سنگین.

در چهارراه استانبول

چهارراه استانبول یک روز پس از گفت‌وگوی هیئت ایرانی و هیئت آمریکایی در مسقط شلوغ‌تر از همیشه است. از صبح زود و ساعاتی قبل از بالاکشیدن کرکره صرافی‌ها، معاملات در بساط دلال‌ها شروع شده است و بیشتر افراد در بازار فروشنده شده‌اند. قیمت دلار که چندی پیش رکورد تاریخی صد هزار تومان را شکسته و تا ۱۰۵ هزار تومان بالا رفته بود، حالا چند روزی است که عقب‌گرد داشته است. از آن زمان که تصمیم هیئت ایرانی و هیئت آمریکایی برای مذاکره قطعی شده و اخبار از احتمال دیدار قریب‌الوقوع مذاکره‌کنندگان حکایت داشت. عصر روز شنبه ۲۳ فروردین هیئت‌های مذاکره‌کننده اعلام کردند که گفت‌وگوها سازنده و احترام‌آمیز بوده است و بناست که دور بعدی مذاکرات شنبه هفته آینده باشد. سیگنال مثبت از عمان سبب شد که روند ریزش قیمت دلار شدت بگیرد، تا آنجا که روز یکشنبه ۲۴ فروردین تا آستانه شکستن مقاومت کانال ۸۰ هزار تومان پیش برود و به نرخ ۸۱ هزار تومان برسد.

این هیجان توافق هسته‌ای در بازار تهران، روز یکشنبه، بیش‌از‌این پیشروی نکرد و در اواسط روز قیمت دلار دوباره به نرخ ۸۴ هزار تومان برگشت. البته شب شنبه، قیمت تتر مدام سقوط کرد و به زیر ۹۰ هزار تومان رسید و تا اواسط روز یکشنبه تا کانال قیمت ۸۰ هزار تومان عقب‌نشینی کرد و سیگنال‌ها را زودتر به بازار ارز داد. با این حال فاصله قیمت خرید‌و‌فروش هم در بازار ارز و هم در بازار طلا زیاد بود و این حاکی از احتیاط خریداران بود؛ خریدارانی که نمی‌دانند قیمت دلار تا کجا سقوط می‌کند و نگران باخت سرمایه هستند. در چهارراه استانبول، حجم خریدها کوچک و محتاطانه است اما فروش بی‌محاباست. به عبارت دیگر خوش‌بینی امضای توافق‌نامه هسته‌ای در بازار آن‌قدر بالا گرفته که خریدها را با تردید زیاد همراه کرده است.

بساط داغ سیگنال‌فروش‌ها

در‌این‌میان بازار تحلیل‌های اینستاگرامی و تلگرامی و سیگنال‌فروش‌های فضای مجازی هم داغ است. آنها پدیده‌های چند سال اخیر شبکه‌های اجتماعی ایران هستند و بساط کاسبی برخی آن‌قدر داغ است که همایش‌های چند میلیارد‌تومانی برگزار می‌کنند تا به مردم مستأصل از نااطمینانی اقتصاد و باخت سرمایه، تحلیل بفروشند. نه مجوزی دارند و نه نظارتی بر آنها انجام می‌شود و نه از اساس مشخص است که تحلیل‌های آنها چقدر درست است و سواد آنها چقدر است؟

برخی از سیگنال‌فروش‌های اینستاگرامی به نوعی اینفلوئنسر شده‌اند و البته در همه حوزه‌ها اظهارنظر می‌کنند و از کنار این بساط تبلیغات هم می‌گیرند‌. در بازار سنتی هم وضعیت بهتر نیست و تقریبا هیچ‌کس مطمئن نیست که چه اتفاقی می‌افتد. نااطمینانی در اقتصاد ایران حرف یک ماه و دو ماه یا یک سال و دو سال نیست و سال‌هاست که اقتصاد کشور بین دوراهی مذاکره و تحریم سرگردان است. همین است که مردم نگران از سقوط ارزش پول ملی و باخت سرمایه با دقت و وسواس اخبار را می‌کاوند.

کوچک‌ترین خبری از پاستور یا کاخ سفید برای همگی مهم است، اما در نهایت همه آنها از یک چیز مطمئن هستند و آن اینکه هر کاری کنند؛ بخرند یا بفروشند یا حتی سرمایه را به بورس ببرند یا از بورس خارج کنند، ریسک بزرگی متحمل شده‌اند. در آشفته‌بازار تحلیل‌های متناقض و گاهی حتی سطحی سیگنال‌فروش‌ها و بازار داغ بحث‌های تلگرامی، برخی کارشناسان نگران باخت یک‌شبه سرمایه افراد در قمار بزرگ بازار هیجانی هستند. ازاین‌رو مدام از آنها مصاحبه‌هایی در رسانه‌ها می‌خوانید که مردم در شرایط هیجانی بازار تصمیم نگیرند و دست از خرید‌و‌فروش بکشند اما نگرانی سقوط قیمت و ترکیدن حباب‌ها آن‌قدر بزرگ است که گاهی به قیمت تمام سرمایه افراد تمام شود. مانند اتفاقی که در دولت حسن روحانی در بورس رخ داد و شمار زیادی از سهام‌داران را زمین‌گیر کرد.

به‌همین‌دلیل به نظر می‌رسد تاب مقاومت جمعی در برابر این نگرانی بزرگ، آن‌چنان بالا نیست.

بازار هوشمند یا بازار نگران؟

با این حال کامبیز افسری، کارشناس و فعال بازار ارز، به «شرق» می‌گوید که هیچ‌کس از آینده خبر ندارد و تشخیص امروز بازار که همان خرد جمعی مردم است، حاکی از آن است که توافق هسته‌ای امضا می‌شود و به‌همین‌دلیل صف‌های گسترده فروش شکل گرفته است. او معتقد است که نباید به مردم امر و نهی کرد و آنها بهتر از هرکسی می‌دانند که بخرند یا بفروشند و نام این منطق، منطق بازار است و بازار هوشمند است و از همه بهتر می‌فهمد. اما اگر در چهارراه استانبول راه بروید و از تک‌تک همین اجزای خرد جمعی بپرسید که تحلیل‌شان از آینده بازار چیست؟ تنها یک نااطمینانی و نگرانی بزرگ دستگیرتان می‌شود. افسری می‌گوید نمی‌داند که قیمت دلار تا کجا پایین می‌آید و تصمیمات لحظه‌ای است. به گفته او همه چیز به آینده مذاکرات بستگی دارد. بعضی از مردمی که به چهارراه استانبول آمده‌اند، می‌گویند «خیلی‌ها با دلار صد هزار‌تومانی کالا خریده و در انبارها ذخیره کرده‌اند، اگر دلار زیادی سقوط کند، آنها ورشکسته می‌شوند». بعضی دیگر هم می‌گویند دلار پایین می‌آید اما قیمت هیچ کالایی پایین نمی‌آید. شاید منطق این بعضی‌ها و آن بعضی‌ها به هم ربط داشته باشد و پاسخ این سؤال باشد که چرا وقتی دلار ارزان می‌شود، کالا ارزان نمی‌شود اما وقتی دلار گران می‌شود، تمام انواع کالا از دارو گرفته تا سیب‌زمینی و پیاز گران می‌شود. منطق همان است؛ منطق نااطمینانی از بازار و ریسک‌های بزرگ با سرمایه و دارایی آدم‌ها.

حباب تخلیه شد

سیدکمال سیدعلی، کارشناس پول و امور بانکی، درباره تحلیل خود از بازار ارز می‌گوید که قیمت دلار و طلا حبابی بالا رفته و در بازه زمانی کوتاهی بهای دلار از ۷۰ هزار تومان به بالای صد هزار تومان رسید و قیمت هر گرم طلا ناگهان از حدود پنج میلیون تومان تا آستانه ۹ میلیون تومان پیش رفت. او تأکید می‌کند که جهش ناگهانی و سریع قیمت طلا و ارز ناشی از انتظارات تورمی جامعه است که در سایه جنگ احتمالی احساس می‌کردند و به‌همین‌دلیل جمعیت خریدار طلا و ارز ناگهان افزایش داشت و از آن سو صادرکنندگان بزرگ مانند پتروشیمی‌ها از آنجا که مطابق اجبار دولت ملزم بودند ارز صادراتی خود را با نرخ نازلی در بازار بفروشند، از وارد‌کردن ارز خود به کشور خودداری کرده و بر میزان عرضه ارز در بازار تأثیر گذاشتند و این دو عامل سبب شد که قیمت ارز به صورت ناگهانی بالا برود و بر دیگر بازارها تأثیر‌گذار باشد.

این کارشناس تأکید می‌کند که ریزش قیمت دلار و طلا در بازار تهران درواقع تخلیه حباب این بازارهاست، اما این به معنی تقویت ارزش پول ملی نیست، چرا‌که تقویت ارزش پول ملی در گرو تولید و صادرات و سرمایه‌گذاری بیشتر و تقویت شاخص تولید ناخالص داخلی یا جی‌دی‌پی است. بنابراین با نرخ‌های هیجانی نمی‌شود گفت که قیمت واقعی دلار چقدر است و نرخ واقعی دلار با جی‌دی‌پی یک کشور مشخص می‌شود.

از نظر این کارشناس، آینده قیمت دلار به وضعیت مذاکرات هسته‌ای و در نهایت به شاخص تولید ناخالص ملی و ارزش واقعی پول ملی بستگی دارد.

سیدعلی هم معتقد است که در فضای نااطمینانی که بر اقتصاد کشور چیره شده است و ناشی از وضعیت مبهم سیاست خارجی است، نمی‌شود تحلیلی برای قیمت دلار و حتی بالاتر از آن برای اقتصاد کشور داشت و از اساس برنامه‌ریزی برای اقتصاد و تولید کشور بسیار دشوار است.

 

source

توسط spideh.ir