آرمان امروز- رها معیری: در دهههای اخیر، تحریمهای بینالمللی به یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران تبدیل شدهاند. این تحریمها که عمدتاً از سوی ایالات متحده و متحدان غربی اعمال شدهاند، نهتنها اقتصاد ایران را تحت فشار قرار دادهاند، بلکه پیامدهای گستردهای در عرصه اجتماعی نیز به دنبال داشتهاند. با افزایش امید به مذاکرات آتی برای کاهش تنشها، بررسی نقش تحریمها و چشمانداز مذاکرات در نظام اجتماعی ایران ضروری به نظر میرسد. فزایش نابرابری اجتماعی تحریمها منجر به کاهش ارزش پول ملی، افزایش قیمتها و کاهش دسترسی مردم به کالاهای اساسی شدهاند. طبقات پایینتر جامعه بیش از سایر اقشار از این فشارها آسیب دیدهاند، که این امر نابرابری اجتماعی را افزایش داده است. فشار روانی و فرسایش سرمایه اجتماعی کاهش امید به آینده، بیکاری و مشکلات معیشتی باعث افزایش فشارهای روانی در خانوادهها و جوامع شهری و روستایی شده است. همچنین، اعتماد عمومی به نهادهای رسمی و سیاستگذاران تضعیف شده که به نوعی فرسایش سرمایه اجتماعی منجر گردیده است.
تغییر در سبک زندگی و الگوهای مصرف تحریمها موجب تغییر در الگوهای مصرف و سبک زندگی مردم شدهاند. بسیاری از خانوادهها ناچار به حذف برخی هزینههای فرهنگی، آموزشی و تفریحی شدهاند که تأثیر منفی بر کیفیت زندگی و توسعه اجتماعی دارد.
مذاکرات پیشرو و تأثیر آن بر نظام اجتماعی
بازگشت امید اجتماعی آغاز مذاکرات جدید میتواند امیدی برای بهبود وضعیت اقتصادی و کاهش فشارها ایجاد کند. این موضوع در کوتاهمدت میتواند به بهبود روحیه عمومی و افزایش سرمایه اجتماعی منجر شود. احیای فضای تعامل با جهان کاهش تحریمها و افزایش تعاملات بینالمللی، امکان ورود سرمایه، تکنولوژی و دانش را فراهم میسازد که میتواند زمینهساز توسعه اجتماعی و بهبود زیرساختها شود. چالشهای پس از توافق حتی در صورت موفقیت مذاکرات، بازسازی ساختارهای اجتماعی نیازمند زمان، برنامهریزی دقیق و اراده سیاسی است. انتظارهای بیش از حد مردم میتواند در صورت تأخیر در بهبود وضعیت، به سرخوردگی و نارضایتی مجدد منجر شود.
نظام اجتماعی ایران دیگر تحمل ندارد
این موضوعات در شرایطی برای مردم ایران آشناست که تحریمها تأثیرات عمیقی بر نظام اجتماعی ایران گذاشتهاند که از افزایش نابرابری گرفته تا تضعیف اعتماد عمومی قابل مشاهده است. با این حال، مذاکرات پیشرو فرصتی مهم برای کاهش فشارها و احیای ظرفیتهای اجتماعی کشور به شمار میرود. بهرهگیری هوشمندانه از این فرصت میتواند مسیر بازسازی اجتماعی و اقتصادی را هموار سازد.
در این میان اردشیر گراوند، جامعه شناس معتقد است که وضعیت «نظام اجتماعی ایران» به حدی نیازمند رفع سریع مشکلات و به اصطلاح معلوم «شر» است، که تفاوتی ندارد که چه اقداماتی می خواهیم انجام دهیم یا چگونه آن را به سرانجام برسانید، چون حیات نظام اجتماعی در شرایط فعلی در خطر بزرگی قرار دارد. او در ادامه به «آرمن امروز» می افزاید: بزرگترین شاخصه حیات اجتماعی ایران، باروری است. عدم باروری بچههای ما و رشد جمعیت زمانیکه مختل شود، یعنی نظام اجتماعی ایران مختل شده است. الان باید مسئولان ما این را بدانند که برای احیای نسبی این حیات، هر چیز مادی، معنوی یا سیاسی را از دست بدهیم بازهم برنده هستیم، چون بدون نظام اجتماعی، جامعه ایرانی از هم می پاشد. امروز که موضوع مذاکرات در میان است شاید یکسری مسائل را از دست بدهیم که برای ملت و دولت غصه دار باشد، اما حیات نظام اجتماعی از هر موضوع دیگری مهم است.
وی در ادامه می افزاید: ببینید حاکمیت ایران، تا به امروز و در شرایط تحریم، هرچه هزینه کرده از سلامت اجتماعی ملت ایران بوده و اساسا مردم ایران دیگر چیزی برای هزینه کردن ندارد. آنها بیش از ۴۰ سال برای حاکمیت و دولت ها در شرایط تحریم هزینه کردند، و حالا نوبت حاکمیت است که برای نجات نظام اجتماعی ایران کوتاه بیاید و برای یک بار هم که شده به زندگی اجتماعی مردم بازگردد. درست مثل پدری که جوانی، سلامت و… برای فرزندان گذاشته و الان نیاز به کمک دارد. ما شاهد بودیم که مردم و خانوار ایرانی، در ابتدا پای انقلاب و سپس جنگ، تحریم، تکنولوژی پهپادی، موشکی و… ایستادند و حالا که به جایی رسیده که «نایی» برای نظام اجتماعی باقی نمانده است. ما نیزبه مانند حاکمیت خوب می دانیم که شاید شرایط آمریکا ناحق باشد، پای اسرائیل در میان است، دشمنان زور می گویند، اما همانطور که پیامبر (ص) مجبور شد که به شعب ابی طالب و سپس به مدینه مهاجرت کرد و در برابر دشمنان کوتاه آمد تا پیروزی به دست بیاید، شاید نیاز است که برای مصالح اجتماعی با نظام استکبار کنار بیاییم یا چهارتا شرط ناحق آنها را هم بپذیرد تا نظام اجتماعی ایران نجات پیدا کند. زمانی که مذاکرات تمام شد ۲۰ درصد قیمت دلار کاهش پیدا کرد و قطعا با یک توافق ۷۰ درصد هم قیمت ها ریزش پیدا خواهند کرد. حالا باید به این اصل فکر کنیم که چطور حال مردم را خوب کنیم، نخبگان را در کشور نگه داریم و اقتصاد و اشتغال ایجاد نماییم. ممکن است که شکاف بین نخبگان، چهره های سیاسی و مردم برسر موضوعات مذاکرات بسیار زیاد باشد، اما حالا تنها روزنه برای احیای نظام اجتماعی ایران یک اصل مهم و حیاتی برای ایران است و شاید فردا دیر باشد و در صورت عدم توافق تقابل میان دو جریان فکری موافق و مخالف این مذاکرات را شاهد باشیم.
source