آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: با روشن شدن موضع نظام درباره اصل مذاکره و تأکید رهبر انقلاب بر اینکه روند اخیر مذاکرات تصمیم کلان نظام بوده، بخشی از معادلات سیاسی کشور دچار تغییر شده است. این تصمیم که با حمایت گستردهای از سوی چهرههای اصلی و نهادهای حاکمیتی همراه شده، اکنون جریانهای منتقدی که سالهاست با اصل مذاکره مخالفت کردهاند را زیر سوال برده.
پس از این موضعگیری رسمی، گروهی از چهرههای سیاسی که تاکنون مذاکره را نشانه عقبنشینی قلمداد میکردند، ناچار به عقبنشینی آشکار یا سکوت شدهاند. برخی از این جریانها که پیشتر با فشار رسانهای و سیاسی به دنبال جلوگیری از آغاز مذاکره بودند، اکنون تمرکز خود را از اصل مذاکره به نحوه اجرای آن و عملکرد دولت در این مسیر منتقل کردهاند.
تحلیلگران سیاسی معتقدند تندروها امروز بیش از هر چیز نگران به نتیجه رسیدن مذاکرات هستند. چرا که در صورت موفقیت، نهتنها موقعیت دولت وفاق تقویت خواهد شد، بلکه روایت آنان از سالهای اخیر نیز زیر سوال خواهد رفت. به همین دلیل، بهجای مخالفت با اصل مذاکره، اکنون تمرکز انتقادها بر دولت و تیم مذاکرهکننده است تا در صورت بروز اختلال یا شکست، هزینه آن صرفاً متوجه قوه مجریه باشد.
همزمان، رفتار رسانهای برخی از این جریانها نیز دستخوش تغییر شده است. مواضعی که تا دیروز مذاکره را خیانت میدانستند، امروز با احتیاط از آن عبور میکنند اما در باطن، بیقراری آنها از احتمال موفقیت تیم مذاکرهکننده مشهود است. این تغییر موضع تاکتیکی، به باور ناظران، نشاندهنده نوعی تلاش برای حفظ پایگاه اجتماعی و سیاسی در شرایط جدید است.
اکنون با ورود مذاکرات به فاز جدید و حساس، اهمیت حمایت داخلی از روند مذاکره بیش از هر زمان دیگری به چشم میخورد. در این میان، تکرار روایتهایی همچون «مذاکره تصمیم نظام است» میتواند نهتنها به خنثیسازی هجمههای سیاسی کمک کند، بلکه فضای لازم را برای گفتوگوهای مؤثر دیپلماتیک فراهم آورد.
حشمتالله فلاحت پیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی به روزنامه آرمان امروز گفت: من معتقدم یکی از مشکلات اصلی حوزه سیاست در ایران، وجود آن چیزی است که میتوان از آن با عنوان «حافظه کاذب سیاسی» یاد کرد. دلیل شکلگیری این حافظه کاذب آن است که در کشور ما متأسفانه عملکرد اشخاص و جناحهای سیاسی در دورههای مختلف مورد ارزیابی قرار نمیگیرد. نتیجه این وضعیت، تداوم حضور افرادی در عرصه سیاست است که پیشتر عامل فرصتسوزی بودهاند، یا جای خدمت و خیانت، و حتی جای پیروزی و شکست را تغییر دادهاند. با این حال، این افراد همچنان فعال و تأثیرگذار باقی ماندهاند.
وی ادامه داد: به عنوان نمونه، میدانیم که اگر برجام احیا شده بود، کشور اکنون در چنین شرایط تنگنایی قرار نمیداشت و وضعیت اقتصادی مردم نیز در چهار سال گذشته با این میزان دشواری مواجه
نمیشد.
اما متأسفانه، در دو مقطع، اجرای برجام قربانی افراطگرایی کسانی شد که هنوز هم در عرصه سیاسی فعال هستند و بهنوعی بخشی از همان حافظه کاذب بهشمار میروند؛ چراکه هیچگاه عملکرد آنان بهدرستی ارزیابی نشده است.
این فعال سیاسی اظهار کرد: امروز نیز، پس از عبور از یک فضای سنگین و نزدیک به جنگ، فضایی برای مذاکره فراهم شده است. البته هنوز نمیتوان نام «مذاکره» را بر این شرایط گذاشت. آنچه در مسقط میان طرفین توافق شده، صرفاً اعطای شانس مجددی به مذاکره بوده است، نه برگزاری خود مذاکره. در همین حال، شاهد آن هستیم که برخی جریانهای افراطی در داخل کشور تلاش دارند به این روند ضربه بزنند. البته برخی از این جریانها، چون مذاکرات را تصمیمات کلان نظام میدانند، با اکراه حمایت میکنند یا سکوت پیشه کردهاند، اما برخی دیگر با ادبیاتی آمیخته به ناسزا، توهین و تهدیدهای غیرمستقیم، میکوشند روند مذاکرات را به شکست بکشانند.
وی ادامه داد: متأسفانه حتی در رسانه ملی نیز به برخی از این چهرهها تریبون داده میشود تا با تهدید کشورهای عرب منطقه، عملاً با سیاستهای اسرائیل و جریانهای جنگطلب آمریکا همراستا شوند. درحالیکه به نظر من، هرچند امروز برگهای منفی بیشتر از برگهای مثبت است، اما یک نقطه مثبت در مقایسه با دوره احیای برجام در دولت روحانی وجود دارد و آن، حمایت همه کشورهای منطقه- بهجز اسرائیل- از مذاکرات فعلی است. با این حال، جریانات افراطی با تهدید کشورهای منطقه در رسانه ملی، عملاً خواسته یا ناخواسته با منافع ملی کشور مقابله میکنند.
فلاحتپیشه اظهار کرد: در شرایطی که کشور میتوانست وارد این وضعیت نشود، متأسفانه این جریانها فرصتسوزی کردند. با این وجود، من هنوز معتقدم که شانس بازگشت به مسیر درست کاملاً از بین نرفته است. سیاستی که آمریکاییها دنبال میکنند را میتوان مشابه سیاست «باشگاهداری» ترامپ دانست؛ یعنی تلاش دارند رقبای خود را با لبخند وارد باشگاه کنند، اما پس از ورود، مقررات سختگیرانهای را به آنان تحمیل نمایند.
وی افزود: اکنون نیز آمریکاییها تنها شرطشان برای آغاز گفتگو، نبودِ بنبست است. دور اول مذاکرات برگزار شده و قرار است دستورکارها در دور دوم پیگیری شود. اما بلافاصله پس از دور نخست، شاهد اتخاذ مواضع تند از سوی آمریکاییها بودهایم؛ از جمله سخن گفتن درباره توقف کامل برنامه هستهای ایران و حتی نظارت بر برنامههای نظامی متعارف کشور. این مجموعه شرایط نشان میدهد که تیم مذاکرهکننده با چالشی جدی مواجه است، و حداقل انتظار این است که افراطیون داخلی در این وضعیت برای آنها مشکل مضاعف ایجاد نکنند.
این فعال سیاسی در نهایت خاطر نشان کرد: اخیراً یکی از چهرههای تندرو مدعی شده که آقای عراقچی به او گفته «شما انتقاد کنید تا من راحتتر مذاکره کنم.» به نظر من، اینگونه رفتارها درواقع تضعیفکننده توان تیم مذاکرهکننده کشور است، با این حال این رفتارها همچنان ادامه دارد.
source