آرمان امروز در گفتوگو با محمد هاشمی رفسنجانی بررسی کرد؛
آرمان امروز- عرفان بیوکنژاد: در پی تحولات اخیر در سیاست خارجی کشور و رویکردهای تازهای که در قالب مذاکرات و تعاملات بینالمللی دنبال میشود، تحلیلگران سیاسی بر لزوم بازنگری و تحول در سیاست داخلی تأکید دارند. به باور برخی ناظران، همانطور که حاکمیت در عرصه دیپلماسی خارجی، با مصلحتاندیشی و انعطاف قابل توجهی وارد مرحله تازهای از گفتوگو و تعامل شده است، انتظار میرود این تحول به سیاست داخلی نیز سرایت کند.
وقتی جامعه شاهد چرخشهایی در رویکرد سیاست خارجی است و مذاکره و مصالحه با نگاهی واقعبینانه پیش میرود، طبیعی است که مطالبه برای تغییر و بهروزرسانی در سیاست داخلی نیز افزایش یابد.
به گفته برخی از کارشناسان؛ سیاست داخلی و سیاست خارجی، دو مقوله منفک از یکدیگر نیستند. همواره تأثیر و تأثری دوسویه میان این دو حوزه وجود دارد. بهویژه اگر مذاکرات به نتیجه برسد و افق ورود سرمایههای خارجی و بازگشت نخبگان به کشور روشنتر شود، قطعاً نظام سیاسی داخلی نیز باید برای تطبیق با این شرایط، دچار تحول و نوسازی شود.
در همین راستا، کارشناسان معتقدند که «پوستاندازی در سیاست داخلی» تنها با تغییر چهرهها محقق نمیشود. گرچه طی ماههای اخیر، برخی انتصابها در بدنه دولت صورت گرفته که در نگاه اول به نوعی پوستاندازی تعبیر شدهاند، اما بسیاری از صاحبنظران این تحولات را صرفاً شکلی دانسته و بر ضرورت تحول در نگرشها، رویهها و استراتژیهای حاکم تأکید میکنند.
پوستاندازی واقعی، یعنی ایجاد گشایشهای محسوس و ملموس در حوزه سیاست داخلی. همانطور که در اقتصاد میگویند شاخصها مهماند، اما مردم باید در سفرهشان احساس تغییر کنند، در سیاست هم این تغییر باید برای جامعه مدنی قابل لمس باشد.
اگر در سیاست خارجی، مصلحتاندیشی و انعطاف را پذیرفتهایم، در سیاست داخلی هم باید پذیرای تحولی مشابه باشیم. چه بسا اگر این تغییرات بهموقع و از درون برنامهریزی نشود، تحولات بیرونی ما را وادار به تغییراتی ناخواسته و احتمالا پرهزینه کند.
بر همین اساس، تحلیلگران پیشنهاد میدهند تا بررسی این موضوع در اولویت محافل فکری و سیاسی قرار گیرد و گفتوگوهایی جدی با چهرههای با تجربهای چون محمد هاشمی یا سلیمینمین شکل بگیرد تا ابعاد مختلف این دگردیسی سیاسی به صورت علمی و کارشناسانه تبیین شود.
موضوع «پوستاندازی در سیاست داخلی» میتواند نه تنها پاسخی به مطالبات اجتماعی باشد، بلکه افقی تازه در حکمرانی داخلی کشور بگشاید؛ افقی که در هماهنگی با تحولات دیپلماتیک، کشور را برای ورود به مرحلهای تازه از تعامل و توسعه آماده میسازد.
محمد هاشمی رفسنجانی، فعال سیاسی و عضو سابق محمع تشخیص مصلحت نظام به روزنامه آرمان امروز گفت: یکی از اساسیترین مشکلات کشور، مسئله اقتصاد است. در حوزه اقتصادی نیز عوامل متعددی نقشآفرین هستند که از جمله آنها میتوان به مسائلی مانند صادرات و چگونگی بازگرداندن منابع حاصل از فروش نفت اشاره کرد. با این حال، یکی از مهمترین بخشهایی که میتواند به شکوفایی اقتصاد کشور منجر شود، بحث تولید است. رهبر معظم انقلاب نیز در پیام آغاز سال، بهدرستی بر اهمیت سرمایهگذاری برای شکوفایی تولید تأکید کردند.
وی ادامه داد: گفته شده است که برخی از شرکتهای آمریکایی اعلام آمادگی کردهاند که در صورت فراهم بودن شرایط، تا سقف هزار میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کنند. اگر این موضوع صحت داشته باشد، چنین رقمی میتواند بخش بزرگی از نیازهای اقتصادی کشور را پوشش دهد و زمینه شکوفایی تولید ملی را فراهم آورد. حتی اگر این رقم کمتر از این مقدار نیز باشد، باز هم اهمیت آن غیرقابل انکار است. پذیرش این موضوع به بحث پوست اندازی سیاسی کمک شایانی خواهد کرد.
این فعال سیاسی متذکر شد: هدف نهایی آن است که آثار این سرمایهگذاریها بهصورت ملموس در زندگی روزمره مردم و سفره خانوارها نمود یابد. وضعیت فعلی معیشتی مردم مطلوب نیست و امید است که در صورت تحقق پوست اندازی سیاسی و بهبود شرایط اقتصادی، سطح رفاه عمومی نیز افزایش پیدا کند. همچنین نیاز است به بررسی راهکارهای تغییر در سیاست داخلی نیز بپردازیم. برای مثال، در شرایطی که مذاکرات بینالمللی در حال انجام است، ممکن است نیاز باشد که در حوزه سیاست داخلی و نظام حکمرانی نیز تغییراتی ایجاد شود. به همین منظور باید بسترهای لازم برای اجرای پروژههای تولیدی که نیاز به سرمایه دارند، بهصورت دقیق مشخص شوند.
وی ادامه داد: برخی افراد و گروهها به دلایل سیاسی، فرهنگی یا جناحی ممکن است با این مسیر مخالفت کنند یا کارشکنیهایی داشته باشند. با این حال، کشور به این موضوع نیاز دارد و باید این موانع را شناسایی و برطرف کرد، از سوی دیگر، در حوزه سیاست داخلی، یکی از موضوعات مهم بحث جذب نیروهای انسانی متخصص و متعهد است.
هاشمی رفسنجانی عنوان کرد: در اوایل انقلاب، آقای بنیصدر بحث «تخصص» را مطرح کرد و در مقابل، جریانهای دیگر بر «تعهد» تأکید داشتند. واقعیت آن است که هر دوی این ویژگیها ضروری هستند. نیروی انسانی هم باید متخصص باشد و هم متعهد. در همین راستا، مسئله جوانگرایی نیز اهمیت مییابد. جوانان سرمایه انسانی کشور هستند و نباید از چرخه مدیریتی و تولیدی حذف شوند. در عین حال، به دلیل فقدان تجربه کافی، بهتر است جوانان در کنار نیروهای باتجربه و بهعنوان بازوی کمکی فعالیت کنند تا در فرآیند کار، دانش و مهارت لازم را کسب نمایند.
وس در نهایت خاطر نشان کرد: یکی از علل اصلی مهاجرت جوانان نیز همین مسئله عدم بهکارگیری صحیح آنهاست. بسیاری از جوانان پس از سالها تحصیل در دانشگاه، هنگام ورود به بازار کار با فقدان فرصتهای شغلی مواجه میشوند و به ناچار به مهاجرت فکر میکنند. بنابراین باید سازوکارهایی طراحی شود تا این نیروهای ارزشمند بهدرستی جذب سیستم شوند، همزمان تجربه کسب کنند و در کنار آن، بتوانند به پیشرفت کشور نیز کمک کنند.در مجموع، بهبود وضعیت اقتصادی کشور، جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، اصلاح ساختار حکمرانی و استفاده بهینه از سرمایه انسانی بهویژه جوانان، از ضروریترین اقداماتی است که باید در دستور کار قرار گیرد.
source