به گزارش خبرگزاری مهر، «حامد حقدوست» در مطلبی نوشت: همراهی و همگامی دیپلماسی و رسانه همواره از بنیادیترین اصول در پیشبرد دیپلماسی و بیشینهکردن منافع ملی محسوب میشده و در دوران اخیر، با رشد و ارتقای رسانهها و به عرصهآمدن رسانههای نوین، این اصل بیش از پیش قوام یافته و دکتر عراقچی، وزیر امور خارجهٔ کشورمان، نیز بارها در نسبت رسانه و دیپلماسی و نقش مکمل این دو در تحقق منافع ملی سخن رانده است. چند هفتهای که از مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا میگذرد، بیش از پیش این همداستانی را نشان میدهد.
با این وجود و بهرغم اقدامات مؤثر تیم رسانهای مذاکرات، برخی با دلایلی که تمامی ابعاد آن بر نگارنده مکشوف نیست، با عباراتی اغراقآمیز نظیر «ضعف مفرط مهندسی رسانهای» میکوشند با ارائهٔ برخی تحلیلهای سطحی و غیرمنصفانه، واقعیت صحنه را تغییر دهند. لذا در ادامه تلاش میشود به برخی موضوعات بنیادین که در تحلیل تیم رسانهای باید مورد توجه قرار گیرد، پرداخته شود.
مخابرهٔ دقیق و بی هزینهٔ پیام
نخست: مهمترین جنبهٔ توفیق تیم رسانهای کشورمان در جریان مذاکرات غیرمستقیم اخیر، با وجود برخی محدودیتهای قابل توجه، مخابرهٔ پیامهای کلیدی مذاکرات با دقت و هوشمندی به جامعهٔ گستردهٔ مخاطب خود اعم از افکار عمومی داخلی، افکار عمومی خارجی، طرف مذاکراتی و سایر بازیگران بینالمللی بوده است. اهمیت این امر آنگاه آشکارتر میشود که بدانیم این فرآیند اطلاعرسانی بدون ایجاد هرگونه لطمه به مذاکرات یا درز یافتن اطلاعات راهبردی، که میتواند فرآیند گفتوگوها را با مخاطره مواجه سازد، و مطابق استانداردهای حرفهای دیپلماسی انجام شده است. در این مسیر، روایتسازی مؤثر به زبانهای مختلف و مدیریت افکار عمومی داخلی و منطقهای از جمله دستاوردهای کشورمان بوده است. با این حال برخی مطالبات ناروا توسط شماری در داخل کشور مطرح میشود که نگاههای بعضاً متفاوت رسانهها را ناشی از ضعف تیم رسانهای قلمداد میکنند. حال آنکه در کشوری که هزاران رسانه فعال بوده و آزادی مطبوعات از اصول پذیرفته شده است، یکصدا کردن رسانهها نه ممکن است و نه مطلوب!
نشت مدیریتشدهٔ اخبار
دوم: در فرآیندهای دیپلماتیک که به شکل طبیعی بسیار حساس، پیچیده و غامض هستند، مدیریت و کنترل اطلاعات، الزامی غیرقابل اجتناب تلقی میشود. نشت مدیریتشدهٔ اخبار اقدامی پذیرفتهشده و کاملاً حرفهای است که سبب میشود تیم مذاکراتی بدون متعهد شدن در فضای رسانهای، چابکی و انعطاف لازم را در تصمیمگیریها داشته و در نتیجه بتواند بهترین تاکتیک ممکن را برگزیند. همچنین مدیریت انتشار اخبار، زمینهٔ ایجاد جنگ روانی توسط شبکهٔ رسانهای وابسته به طرف مقابل و سایر دشمنان احتمالی را محدود میسازد و این امکان را ایجاد میکند که بتوان در مواقع مقتضی، پیامهای رسانهای لازم را بدون ایجاد هرگونه تعهد رسمی به طرف مقابل مخابره کرد. لذا نشت مدیریتشدهٔ اخبار نهتنها ضعف محسوب نمیشود که شاهدی بر بلوغ دیپلماتیک و تدبیری دقیق در راستای تأمین منافع ملی است.
پیشرفت تکنیکی و تاکتیکی
سوم: بررسی ابزارها و راهبردهای تیم رسانهای کشورمان در جریان مذاکرات اخیر و در قیاس با موارد مشابه، پیشرفتهای تکنیکی و تاکتیکی را بهوضوح نشان میدهد. بهرغم بهرهبرداری از رسانههای سنتی، تیم رسانهای به استفاده از رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی نیز اصرار دارد که این موضوع ناشی از شناخت دقیق سیر تطور رسانهها در جهان معاصر است. افزون بر این، اهتمام تیم مذاکراتی و شخص وزیر امور خارجه یا سخنگو، به اظهار نظر نخست پس از پایان هر دور مذاکره، شاهدی بر آن است که بخشی از راهبرد رسانهای بر اساس تولید روایت نخست تدوین شده که تاکنون نیز موفقیتآمیز بوده است. همچنین واکنشهای بهموقع به خبرسازیها و اخبار جعلی، خود بیانگر هوشمندی طرف ایرانی در جریان تعاملات رسانهای میباشد.
عدم توازن ابزارهای رسانهای
چهارم: بخشی از تحلیلهای غیرمنصفانه که پیشتر به آن اشاره شد، ناشی از قیاس ابزارهای رسانهای تیم کشورمان و ایالات متحده است که عملاً اکوسیستم رسانهای دنیا را به انحصار خود درآورده است. آمریکا با در اختیار داشتن رسانههای جریان اصلی نظیر CNN، BBC، واشنگتن پست، نیویورک تایمز و شمار قابلتوجهی رسانهٔ پرمخاطب دیگر، ابزارهای قدرتمندی در هر نوع جنگ رسانهای در اختیار دارد که کمتر بازیگری از حیث ابزار، توانایی هماوردی با آن را داراست. اما در این مسیر نیز تیم رسانهای کشورمان کوشیده انحصار رسانههای جریان اصلی را به چالش کشیده و انتشار یادداشت اخیر دکتر عراقچی در واشنگتن پست را میتوان در همین چارچوب ارزیابی کرد. استفاده از رسانههای آلترناتیو که در سطح منطقه پرمخاطب محسوب میشوند و در سطح جهان نیز از جایگاه قابلقبولی برخوردارند، از دیگر راهبردهای تیم رسانهای است. ضمن آنکه کشورمان کوشیده با استفاده از ظرفیت رسانهای شبکههای اجتماعی، در این تقابل نامتوازن، جایگاه خود را ارتقا دهد.
ابعاد غیررسانهای دیپلماسی رسانهای
پنجم: بخشی از اقدامات انجامشده در جریان مذاکرات را میتوان «ابعاد غیررسانهای دیپلماسی رسانهای» توصیف کرد. این وجوه دیپلماسی، از آن جهت که کمتر بهصورت شفاف از آن صحبت میشود و معمولاً به شکل پنهان پیگیری میگردد، در تحلیلها مغفول مانده و معمولاً در ارزیابیها لحاظ نمیگردد. بهعنوان نمونه، برگزاری جلسات توجیهی (بریفینگ) با برخی رسانههای منتخب، یکی از ابزارهای معمول دیپلماسی رسانهای است که غالباً افکار عمومی از آن مطلع نمیشود. اما به هر جهت، ابزاری کارآمد برای جهتدهی به رسانهها پیش، در حین برگزاری و پس از هر رخداد دیپلماتیک محسوب میگردد.
افزون بر این دست اقدامات، وجوهی از کارکرد دیپلماسی رسانهای، در پنهان ماندن محقق میشود؛ فرستادن سیگنالهای غیرمستقیم به طرف مقابل، هدایت خطوط خبری خاص، ایجاد ابهام عامدانه بهمنظور حفظ و ارتقای قدرت چانهزنی، و حتی طراحی «سکوتهای معنادار»، بخشی از وظایفی هستند که توفیق آن منوط به پنهان بودن عامل است.
در مجموع، به نظر میرسد که هرچند میتوان با استفادهٔ بیشتر از پلتفرمهای رسانهای جدید و تولید مضاعف محتوای خلاقانه و ایجاد کانالهای ارتباطی متنوع با جامعهٔ گستردهٔ مخاطب، مؤثرتر بود، اما اقدامات رسانهای انجامشده، اگر نه بالاتر از سطح استاندارد، که حداقل مطابق آن است.
فارغ از افراد و گروههایی که با سنجهای غیر از منافع ملی (منافع شخصی، سازمانی و…)، عملکرد تیم رسانهای را تضعیف میکنند، بخشی از تحلیلهای مخالف مشابه، به دلیل عدم اطلاع و ارزیابی دقیق نسبت به اقدامات تیم رسانهای، ابعاد غیررسانهای دیپلماسی رسانهای، و قیاس ابزارهای نامتوازن طرفین مذاکره است.
بررسی واقعبینانهٔ عملکرد تیم رسانهای نشان میدهد که بهرغم محدودیتهای موجود، این تیم توانسته به شیوهای مسئولانه و با طراحی تاکتیکهای دقیق، گامهای مؤثری در مسیر اطلاعرسانی، روایتسازی، مقابله با جنگ روانی، و ایجاد فرصت برای تیم مذاکرهکننده بهمنظور افزایش منافع ملی بردارد. بیتردید پیشرفت و ادامهٔ فرآیند مذاکرات، نهتنها دیپلماسی، که دیپلماسی رسانهای را نیز پیچیدهتر و با چالشهایی بیشتر مواجه میسازد. لازمهٔ مقابله با چالشهای پیش رو کماکان برخورداری از راهبردهای دقیق و استفادهٔ بهموقع از اقدامات آفندی و پدافندی است که بیتردید تأثیر قابلتوجهی بر روند و در ادامه خروجی مذاکرات بر جای خواهد گذاشت
با طراحی تاکتیکهای دقیق، گامهای مؤثری در مسیر اطلاعرسانی، روایتسازی، مقابله با جنگ روانی، و ایجاد فرصت برای تیم مذاکرهکننده بهمنظور افزایش منافع ملی بردارد. بیتردید پیشرفت و ادامهٔ فرآیند مذاکرات، نهتنها دیپلماسی، که دیپلماسی رسانهای را نیز پیچیدهتر و با چالشهایی بیشتر مواجه میسازد. لازمهٔ مقابله با چالشهای پیش رو کماکان برخورداری از راهبردهای دقیق و استفادهٔ بهموقع از اقدامات آفندی و پدافندی است که بیتردید تأثیر قابلتوجهی بر روند و در ادامه خروجی مذاکرات بر جای خواهد گذاشت.
source