این روزها آن کسی از دیگران جلوتر است که زودتر از دیگران تحلیل واقعه را ارائه دهد. مسابقه دیگر بر سر خبر نیست؛ بر سر تحلیل است. دیگر این کافی نیست که بگویی چه اتفاقی افتاده، باید بگویی چرا این اتفاق افتاده. تحلیل اینجا به معنای بیان پشت پرده حوادث، جزئیات محرمانه و پیشبینی رخدادهای بعدی است. در این صورت مدیریت افکار عمومی توسط داخل سخت و توسط خارج آسان میشود. کافی است دشمن پیشبینی کند جامعه چه تحلیلی را سادهتر میپذیرد و منطقیتر مییابد. در سال ۱۴۰۱، اگر یک گلدان از تراس یک خانه روی زمین میافتاد؛ تحلیل محبوب و رایج این بود که «کار خودشان است». در شرایطی که «همهچیز کار خودشان است» تبدیل میشود به یک پیشتحلیل پذیرفتهشده، چرا داعش نباید فعالیت خود را افزایش بدهد؟ یک تیر و دو نشان است دیگر. هم داعش به هدف خود که ارعاب و کشتن و خون ریختن است میرسد، هم دشمن در یک حرکت در عین ناامن ساختن کشور، نظام را زیر سؤال میبرد.
بعد از طوفانالاقصی هم تحلیل رایج و پذیرفتنی توسط افکار عمومی تبدیل شده به «کار اسرائیل است». دیگر مثلا اگر کسی بگوید «انفجار بندر عباس کار خودشان است» احتمالا نظرش طرفدار چندانی پیدا نخواهد کرد. کاری به این ندارم که انفجار بندر عباس حادثه امنیتیای به حساب میآید یا نه، اما وقتی ما در دام پیشتحلیل میافتیم و میپذیریم که تا اطلاع ثانوی همهچیز کار دشمن صهیونی است، چرا دشمن نباید به فکر خرابکاری بیفتد؟ او با این کار هم امنیت روانی جامعه را به هم میریزد، هم در مذاکرات میز آمریکا را تقویت میکند، هم دلار و سکه را تحت تأثیر قرار میدهد. در این حالت یک رخداد حتی اگر هم ارتباطی به خرابکاری دشمن نداشته باشد، نفعش به او میرسد! لختی بی خیال تحلیل کردن بشویم.
نوشته مسابقه تحلیل اولین بار در روزنامه رسالت. پدیدار شد.
source