مالک مصدق: سفر پیشروی مسعود پزشکیان به جمهوری آذربایجان، در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، میتواند نقطه عطفی در روابط دوجانبه میان دو همسایه با پیوندهای عمیق تاریخی، فرهنگی و مذهبی باشد. این سفر که در شرایط حساس منطقهای و جهانی برنامهریزی شده، فرصتی برای بازتعریف روابط تهران و باکو در حوزههای سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و ژئوپلیتیک فراهم میکند. منطقه قفقاز جنوبی، بهویژه پس از تحولات جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰، به آوردگاه رقابت قدرتهای منطقهای و بینالمللی تبدیل شده است. در این زمینه، سفر رئیسجمهور ایران میتواند به تقویت دیپلماسی همسایگی، کاهش تنشهای پیشین و ایجاد چشماندازهای جدید برای همکاریهای دوجانبه و منطقهای منجر شود. این گزارش با رویکردی تحلیلی، ابعاد مختلف این سفر و پیامدهای احتمالی آن را بررسی میکند.
زمینههای تاریخی و فرهنگی روابط ایران و جمهوری آذربایجان
ایران و جمهوری آذربایجان از اشتراکات عمیق تاریخی، فرهنگی و مذهبی برخوردارند که زمینهای برای تقویت روابط دوستانه فراهم میکند. بخش اعظم سرزمین کنونی جمهوری آذربایجان تا پیش از معاهدات گلستان (۱۸۱۳) و ترکمنچای (۱۸۲۸) بخشی از قلمرو ایران بوده است و این پیوند تاریخی و اشتراکات هویتی میتواند بهعنوان پایهای برای همکاریهای پایدار عمل کند، هرچند در سالهای اخیر، عواملی نظیر نفوذ قدرتهای خارجی، اختلافات مرزی و تحولات ژئوپلیتیک گاه به تنشهایی در روابط منجر شدهاند.
بنابراین سفر رئیسجمهور پزشکیان به باکو، با تأکید بر این پیوندها، میتواند اراده دو کشور برای بازسازی اعتماد و گسترش همکاریها در چارچوب احترام متقابل را نشان دهد. انتظار میرود این سفر، که با همراهی هیئتی بزرگ شامل رهبران کسبوکار، استانداران شمالغرب ایران و اعضای گروه دوستی پارلمانی انجام میشود، به تقویت تعاملات، نهتنها در سطح دولتی، بلکه در حوزههای تجارت، گردشگری و جامعه مدنی کمک کند.
تأثیرات سیاسی حضور پزشکیان در باکو
حضور رئیسجمهور ایران در باکو بیشک پیامهای مهمی را از منظر سیاسی برای بازیگران داخلی و خارجی به دنبال دارد. در سطح داخلی ایران، این سفر نشاندهنده اولویت دولت پزشکیان در تقویت دیپلماسی همسایگی و استفاده از ظرفیتهای مشترک قومی و فرهنگی برای پیشبرد منافع ملی است. رئیسجمهور، که خود زاده آذربایجان غربی است، میتواند با تکیه بر پیوندهای فرهنگی، فضایی مثبت برای همکاری ایجاد کند. این امر بهویژه در شرایطی که ایران به دنبال تقویت انسجام ملی و تعامل با اقوام مرزی است، اهمیت دارد.
در حوزه منطقهای نیز، این سفر میتواند نشانهای از تلاش ایران برای ایفای نقشی فعالتر در تحولات قفقاز جنوبی باشد. دراینباره دیدار پزشکیان و علیاف به کاهش تأثیرات منفی رقابتهای منطقهای و بازسازی روابط دوجانبه کمک خواهد کرد. همچنین این سفر پیامی به دیگر بازیگران منطقه، بهویژه ترکیه و روسیه، خواهد بود که ایران به دنبال تقویت جایگاه خود در قفقاز جنوبی، بدون تقابل مستقیم است. از منظر جمهوری آذربایجان، این سفر میتواند فرصتی برای تعادلبخشی به روابط خارجی این کشور باشد. باکو، که در سالهای اخیر به دلیل نزدیکی به اسرائیل با انتقادهایی از سوی ایران مواجه بوده، میتواند با میزبانی از رئیسجمهور ایران نشان دهد که به دنبال تنوعبخشی به روابط خارجی خود و کاهش تنش با همسایه جنوبی است.
دستاوردهای دیپلماتیک احتمالی
از بُعد دیپلماتیک، این سفر دستاوردهای درخورتوجهی به همراه خواهد داشت، چراکه انتظار میرود در جریان حضور پزشکیان در جمهوری آذربایجان، چندین تفاهمنامه همکاری در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی امضا شود که نشاندهنده عزم دو کشور برای ارتقای سطح روابط است.
یکی از مسائل کلیدی که میتواند در این سفر تعیینتکلیف شود، موضوع انتصاب سفیر ایران در باکو است. تأخیر در این امر که بیش از ۱۰ ماه ادامه یافته، به دلیل موافقتنکردن باکو با گزینههای پیشنهادی تهران، چالشی در روابط دیپلماتیک بوده است. حل این مسئله میتواند نشانهای از حسن نیت دو طرف و گامی برای ترمیم وجهه دیپلماتیک ایران باشد. این سفر همچنین فرصتی برای کاهش تنشهای ناشی از رویدادهای گذشته، نظیر حمله به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران در سال ۲۰۲۳، فراهم خواهد کرد. تأکید بر احترام متقابل و مداخلهنکردن در امور داخلی یکدیگر، بهویژه در مذاکرات سطح بالا، میتواند به بازسازی اعتماد کمک کند. انتظار میرود این سفر، با تمرکز بر گفتوگوهای سازنده، به بازگشایی کانالهای دیپلماتیک و تقویت همکاریها در فرمتهای منطقهای، نظیر سازوکار ۳+۳ (ایران، ترکیه، روسیه و سه کشور قفقاز جنوبی)، منجر شود.
تأثیرات اقتصادی
شاید یکی از مهمترین مباحث سفر روز دوشنبه پزشکیان به جمهوری آذربایجان، ناظر به بحثهای اقتصادی باشد؛ چراکه این اتفاق میتواند به برداشتهشدن گامی مهم در راستای تقویت همکاریهای دوجانبه منجر شود. در پیوست این نکته یکی از محورهای کلیدی این سفر، بحث واردات نفت خام از جمهوری آذربایجان برای پالایشگاه تبریز است. این پالایشگاه که هماکنون خوراک خود را با هزینههای گزاف از جنوب ایران تأمین میکند، میتواند با دریافت روزانه حدود ۱۱۰ هزار بشکه نفت از جمهوری آذربایجان، صرفهجویی ارزی درخور توجهی داشته باشد.
این همکاری، با توجه به اینکه ۹۰ درصد درآمد صادراتی باکو از محل فروش نفت و گاز تأمین میشود، میتواند ایران را به یکی از مشتریان اصلی نفت این کشور تبدیل کند. علاوهبراین ارتقای پالایشگاه تبریز برای سازگاری با نفت خام آذری که هزینهای حدود ۵۰۰ میلیون دلار دارد (در مقایسه با ۱.۷ میلیارد دلار برای سازگاری با نفت ایران)، میتواند به بهینهسازی زیرساختهای انرژی ایران کمک کند. این همکاری نهتنها اقتصادی، بلکه از منظر ژئوپلیتیک نیز حائز اهمیت است؛ زیرا پیوند اقتصاد جمهوری آذربایجان به ایران میتواند اثرگذاری تهران در سیاستهای باکو را افزایش دهد و نفوذ بازیگران متخاصم، نظیر اسرائیل را محدود کند. در حوزه ترانزیتی هم، این سفر قادر است به پیشرفت پروژههای کلیدی، نظیر کریدور شمال-جنوب و کریدور ارس، کمک کند. تکمیل خط ریلی ارس که باکو را از طریق خاک ایران به نخجوان متصل میکند، میتواند جایگزینی برای کریدور زنگزور باشد که با حمایت ترکیه پیگیری میشود و تهدیدی برای منافع ایران تلقی میشود. این پروژه همچنین ایران را به مسیر ترانزیتی ترانسکاسپین متصل خواهد کرد و جایگاه آن را در تجارت منطقهای تقویت میکند. افتتاح پل آغبند-کلاله و پروژههای زیرساختی مشترک، نظیر پل سیاهرود-اردوباد، نیز میتواند به افزایش تجارت دوجانبه و ترانزیت منطقهای کمک کند. حجم تجارت دوجانبه که در سال ۲۰۲۴ رشدی ۳۲درصدی داشته، میتواند با هدفگذاری ۱۰ میلیارد دلاری در پنج سال آینده، به سطح جدیدی ارتقا یابد.
پیامدهای ژئوپلیتیک
از منظر ژئوپلیتیک، این سفر در زمینه تحولات پیچیده قفقاز جنوبی و رقابتهای جهانی قابل تحلیل است. منطقه قفقاز پس از جنگ دوم قرهباغ به کانون رقابتهای ژئوپلیتیک تبدیل شده است. جمهوری آذربایجان، با حمایت برخی از بازیگران منطقهای، جایگاه خود را تقویت کرده، درحالیکه ایران به دلیل نگرانیهای امنیتی، بهویژه درباره کریدور زنگزور و حضور اسرائیل در نزدیکی مرزهای خود، رویکردی محتاطانه توأم با احترام متقابل، تأکید بر حفظ تمامیت ارضی و تغییرندادن در مرزها را در پیش گرفته است. با توجه به آنچه گفته شد، حضور پزشکیان در باکو میتواند به معنای تلاش ایران برای بازتعریف نقش خود در قفقاز جنوبی و کاهش نفوذ بازیگران خارجی، بهویژه اسرائیل باشد که با خرید روزانه ۹۰ هزار بشکه نفت، جایگاه خود را در باکو تحکیم کرده است. تقویت همکاریهای اقتصادی، نظیر واردات نفت و پروژههای ترانزیتی، میتواند هزینه ایجاد تنش با ایران را برای باکو افزایش دهد و منافع ثبات روابط را برجسته کند.
در فرمت ۳+۳، ایران میتواند نقشی فعالتر ایفا کند تا از تکرار تجربه روند آستانه، که منافعش نادیده گرفته شد، جلوگیری کند. همچنین فعالسازی مسیر ریلی جلفا–نخجوان که به شبکه ریلی ارمنستان، گرجستان و روسیه متصل است، میتواند بدون نیاز به سرمایهگذاری جدید، کریدور شمال-جنوب را احیا کند و جایگاه ایران را در ترانزیت منطقهای تقویت کند.
چالشها و موانع پیشرو
با وجود فرصتهای متعدد، این سفر با چالشهایی نیز مواجه است. نفوذ اسرائیل در جمهوری آذربایجان، بهویژه در حوزههای نظامی و اقتصادی، یکی از نگرانیهای اصلی ایران است. همچنین رقابتهای منطقهای با ترکیه، بهویژه بر سر کریدور زنگزور، میتواند به پیچیدگی روابط منجر شود. در سطح دیپلماتیک، مسئله تأخیر در تعیین سفیر ایران در باکو همچنان حلنشده باقی مانده و میتواند به وجهه دیپلماتیک ایران آسیب برساند. در سطح داخلی، محدودیتهای اقتصادی ایران و اولویتهای سیاست خارجی باکو ممکن است اجرای توافقات را با تأخیر مواجه کند. تفاوتهای رویکرد دو کشور به مسائل منطقهای، نظیر مناقشه قرهباغ، نیز چالشی بالقوه است. سفر رئیسجمهور پزشکیان به جمهوری آذربایجان میتواند فصلی جدید در روابط دوجانبه گشوده و به همکاریهای پایدار در حوزههای اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیک منجر شود.
تقویت دیپلماسی همسایگی، گسترش تجارت مرزی و همکاری در پروژههای ترانزیتی و انرژی از جمله فرصتهای پیشرو هستند. موفقیت این سفر به مدیریت هوشمندانه رقابتهای منطقهای، اجرای تعهدات دوجانبه و حفظ کانالهای گفتوگوی دیپلماتیک بستگی دارد. در سطح منطقهای، تقویت روابط ایران و جمهوری آذربایجان میتواند به کاهش تنشها و ایجاد توازن در قفقاز جنوبی کمک کند. این همکاری نهتنها به نفع دو کشور، بلکه به ثبات و توسعه پایدار منطقه نیز یاری خواهد رساند. به هر حال باید اذعان کرد که در سالهای اخیر، تحولات گوناگون سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی موجب شدهاند روابط میان جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی ایران دچار فرازونشیبهای درخور توجهی شود و اعتماد سابق که مبنای همکاریهای عمیق دو کشور بود، تا حدی تضعیف شود. مسائل مختلفی از جمله رقابتهای منطقهای، اختلافات مرزی و نگرانیهای امنیتی، بهویژه با توجه به نفوذ فزاینده اسرائیل در جمهوری آذربایجان، موجب بروز شکافهایی در این روابط شده است. افزون بر آن، تحولات جنگ قرهباغ و اثرات آن بر ژئوپلیتیک منطقه، موجب پیچیدگیهای بیشتر در مناسبات دوجانبه شد.
در این زمینه، سفر رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، به جمهوری آذربایجان در سطح عالی، فرصتی حیاتی برای بازسازی و تقویت اعتماد میان دو کشور است. دیدار رؤسای جمهوری ایران و آذربایجان نهتنها به عنوان اقدامی دیپلماتیک برای ترمیم روابط رسمی است، بلکه پنجرهای برای ایجاد یک فضای گفتوگوی سازنده است که در آن میتوان مشکلات و سوءتفاهمهای گذشته را برطرف کرد و افقهای جدیدی برای همکاریهای دوجانبه گشود. پزشکیان که ارتباطات فرهنگی و قومی عمیقی با جمهوری آذربایجان دارد، قادر است با بهرهگیری از این پیوندها، به کاهش تنشها و بازسازی اعتمادی که در سالهای گذشته تحتالشعاع قرار گرفته، کمک کند. این سفر با تأکید بر احترام متقابل و تعاملات سازنده، زمینه لازم برای ارتقای همکاریها در زمینههای مختلف از جمله اقتصاد، انرژی، ترانزیت و امنیت را فراهم خواهد کرد. در نهایت، دیدارهای سطح بالا مانند این سفر، علاوه بر احیای اعتماد میان دو کشور، میتواند به ایجاد ثبات و تعمیق روابط در راستای منافع مشترک و در راستای پیشبرد صلح و امنیت منطقهای کمک کند.
source