به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در بهار ۱۳۳۸ قبل از این‌که آلفرد هیچکاک برای تهیه فیلم پلیسی جدید خود به لندن رود چند روزی را در یکی از هتل‌های زیبای اطراف خیابان شانزلیزه به سر برد تا آخرین فیلمش به نام «سرگیجه» را با بازی «کیم نواک» و «جیمز استوارت» به پاریسی‌ها معرفی کند. به همین منظور در یکی از سالن‌های مجلل هتل «پلازا» مهمانی خصوصی و گرمی برپا کرد و شماری  از خبرنگاران سینمایی را نیز به حضور پذیرفت. پری صابری کارگردان فقید تئاتر ایرانی که آن زمان جوانی ۲۷ ساله و خبرنگار هنری اطلاعات بود، یکی از خبرنگارانی بود که در این مهمانی موفق شد با هیچکاک گفت‌وگوی کوتاهی انجام دهد. شرح این گفت‌وگو را که روز چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۳۸ در روزنامه اطلاعات منتشر شد در پی می‌خوانید:

تحت تاثیر چه عاملی فیلم سرگیجه را تهیه نموده‌اید؟ آیا فکر نمی‌کنید شباهت عجیبی که رمان «بین مردگان» با نوول‌های «ادگار آلن‌پو» دارد در این مسئله رل مهمی بازی کرده الهام‌بخش و مشوق شما در تهیه فیلم سرگیجه بوده است؟

در این‌که یکی از مریدگان ادگار آلن‌پو می‌باشم شکی نیست ولی گمان نمی‌کنم این علاقه ربطی به «سرگیجه» داشته باشد؛ چون داستانی را که به آن اشاره می‌کنید نمی‌شناسم ولی بعید نیست نویسندگان بین مردگان نوول‌های ادگار آلن‌پو را مورد مطالعه قرار داده باشند. در هر حال اقتباس از نویسندگان معروف و شاهکارهای ادبی برای سینما ضروری نیست. زبان سینما از زبان ادبی جداست و من شخصا ترجیح می‌دهم از رمان‌های پیش پا افتاده استفاده نموده داستان را به سلیقه و سبک خود بپرورانم تا قهرمان‌های واقعه بتوانند در محیطی کاملا سینمایی عرض اندام نمایند. به علاوه ارزش ادبی رمان موفقیت نهایی فیلم را تضمین ننموده توقع و انتظار تماشاچی را دو صد چندان می‌کند.

صرف نظر از انتقال محل واقعه از فرانسه به آمریکا چه تغییرات کلی دیگری به داستان بین مردگان داده‌اید؟

یگانه اختلاف اساسی «رمان» و «سناریو» در این است که تماشاچی در اواسط فیلم کلید معما را به دست می‌آورد و معهذا تا آخرین دقیقه در حال نگرانی و تشویش باقی می‌ماند. حال آن‌که خواننده رمان معما را فقط در فصل آخر کتاب کشف می‌نماید و من میل ندارم تماشاچی تا آخرین وهله دنبال مجرم گردیده پس از احساس یک لحظه دلهره زودگذر داستان خاتمه پذیرد. یا بهتر بگویم آن‌ها کتابی از قبیل «ناله در نیمه‌باز در دل شب» نوشته‌اند در صورتی که به عقیده من برای یک صحنه جنایی مکانی مناسب‌تر از کنار یک جویبار که در دشت ساکت و آرامی جریان داشته انوار طلایی‌رنگ آفتاب به پیچ و خم آن تصاویری مرموز و مبهم رسم کند وجود ندارد!

منظور شما از ایجاد دلهره چیست؟ و چرا به فیلم‌های جنایی وفا دارید؟

این انتظاریست که شما از من دارید و این طوق اسارت را شما به گردنم انداخته، مرا برای همیشه پابند نموده‌اید! و مطمئنا حتی اگر روزی دست به تهیه فیلم «شاه پریون» بزنم همه دنبال جانی و نعش خواهید گشت!

آیا هیچ‌وقت نشده است که در انتخاب حرفه خود پشیمان باشید؟

به هیچ وجه! سینما تنها شغلی است که به‌خوبی از عهده آن برمی‌آیم و درنتیجه به التهابات درونی خود تسکین می‌دهم. تنها حرفه‌ای که آمال و آرزوهایم را عملی ساخته و به طریقه مطبوعی سرگمم می‌دارد سینماست.

نظر شما راجع به کیم نواک چیست؟

زیبایی و طنازی کیم نواک بر هنرش می‌چربد. نتیجه این‌که در تهیه «سرگیجه» برای این‌که موفق شوم بازی «کیم نواک» را به دلخواه خود هدایت کنم با مشکلات فراوانی روبه‌رو شدم؛ ولی فکر می‌کنم بالاخره توانستم به نتیجه نهایی که بازی او را مورد تحسین و تمجید همگانی قرار می‌دهد برسم.

مصاحبه جالب پری صابری با آلفرد هیچکاک

چه رنگی را می‌پسندید؟

رنگ سبز و کلیه رنگ‌هایی که زاییده زمین می‌باشند مثلا آجری و قهوه‌ای.

چه گلی را دوست دارید؟

گل سرخ که در کمال لطافت و زیبایی با تیغ پنهان خود دست ناشی را می‌خراشد!

اگر قرار می‌بود در جزیره‌ای دورافتاده و دنج به سر ببرید کدام یک از ستارگانی را که اسم می‌بریم برای رفع تنهایی خود دعوت می‌نمودید؟ گراس کلی، آوا گاردنر، مرلین مونرو، بریژیت باردو، الیزابت تایلور، انگرید برگمان، ادری هیپبرن.

هیچ‌کدام! من اصلا فکر این را که حتی برای چند ساعت با یک هنرپیشه همدم و هم‌صحبت بشوم از مغزم خطور نمی‌دهم!

اگر می‌دانستید که مثلا امشب جانی خطرناکی به سراغ‌تان آمده به ترک این دیار شما را مجبور خواهد نمود در این چند ساعتی که تا شب باقی است چه می‌کردید؟

در هر حال شام مفصل ماکولی نوش جان خواهم کرد، بعد هم سر و صورتم را آرایش داده پیژامه مرتبی خواهم پوشید و قبل از موقع معمول به بستر خواهم رفت!

آیا از تاریکی وحشت دارید؟

به طرزی عجیب و غریب از تاریکی وحشت دارم و ابدا حاضر نیستم مدت مدیدی را در این حالت به سر برم.

در حال حاضر که مقابل ما نشسته‌اید چه نقشه‌ای دارید؟

فعلا خداحافظی با شما و بعد هم تهیه فیلم دیگری به اشتراک «ادری هیپبرن» و «کری گرانت». شب به خیر!

۲۵۹

source

توسط spideh.ir