در یک پژوهش انجام شد؛
یادگیری فرایندی پیچیده است و انگیزش درونی یکی از مؤثرترین عوامل تأثیرگذار بر عملکرد معلمان و یادگیری دانشآموزان است.
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، جوامع امروزی متشکل از سازمانهای مختلف است و این اهداف سازمانهاست که مجموعه فعالیتهای آنها را مشخص میکند و در این میان، منابع انسانی از مؤثرترین عوامل دخیل در تحقق اهداف سازمانها هستند. کارکرد منابع انسانی، تابعی از عوامل مختلف، بهویژه توانمندیها و انگیزش او است و این انگیزش است که در دنیای پررقابت امروزی میتواند بسیار تعیینکننده باشد. انگیزش، یک ساختار نظری است که برای توصیف رفتار استفاده میشود و نشاندهندۀ دلایل فعالیتها، آرزوها و نیازهای افراد است. همچنین، میتواند مسیر فعالیتها را تشریح کند و یا اینکه باعث میشود شخص یک بار دیگر رفتار را تکرار کند و برعکس. همچنین، انگیزش به افراد قدرت میدهد تا به سطوح بالای عملکرد دست یابند و بر موانع تغییر غلبه کنند.
معلمی که انگیزش درونی بالا دارد، میتواند راههایی بیابد که موضوع را برای دانشآموزان بسیار جذاب و هیجانانگیز کند؛ درنتیجه، بهجای اینکه دانشآموزان را در مسیری قرار دهد که فقط مطالب را برای قبولی در آزمون حفظ و بعداً آن را فراموش کنند، آنها را در یادگیری غرق میکند. یادگیری فرایند پیچیدهای است و انگیزش بستر این فرایند است. برای هدایت دانشآموزان هم از انگیزانندههای درونی استفاده میشود و هم از انگیزانندههای بیرونی؛ چراکه هرکدام ویژگیهای خود را دارند؛ منتها باید این نکته را در نظر گرفت که انگیزانندههای درونی بادوامتر هستند؛ زیرا زمان میبرد تا آرزوها، آرمانها و خواستهای درونی خاموش شود. با این تفاصیل، میتوان ارتباط چشمگیر نیز بین انگیزش درونی دانشآموزان و پیشرفت تحصیلی آنها در نظر گرفت. همچنین، معلمان با پاداشهای درونی، بیشتر تلاشهای یادگیرندگان را بهسمت بهبود عملکرد تحصیلی بالا هدایت میکنند.
انگیزش درونی برای معلمان
حمیده السادات حسینی (دکتری رشته مدیریت بازرگانی، گرایش رفتار سازمانی و منابع انسانی دانشگاه اصفهان) و همکارانش در پژوهشی با عنوان «طراحی الگوی انگیزش درونی برای معلمان (مورد مطالعه: معلمان آموزشوپرورش شهر اصفهان)» تلاش کردهاند تا با شناسایی عوامل مؤثر بر انگیزش درونی و همچنین، متغیرهای آن، این عامل تأثیرگذار بیشتر در آموزشوپرورش شناخته شود. تا با طراحی مدل انگیزش درونی در آموزشوپرورش، به مدیران این سازمان کمک شود تا بهرهوری کارکنان خود را که همان معلمان هستند، تا حد امکان افزایش دهند و شاهد نتایج بسیار بهتری از این سازمان باشند؛ چراکه آموزشوپرورش یکی از سازمانهایی است که در آن کارکنان تنها دارایی سازمان محسوب میشوند و بهکارگیری این منابع است که باعث موفقیت خواهد شد و ازآنجاکه انگیزش درونی بر تفکر استراتژیک تأثیرگذار است، با کمبود آن در آموزشوپرورش و بیتوجهی به آن، قدرت تفکر استراتژیک از معلمان گرفته میشود، به کاهش کیفیت در تصمیمگیریها میانجامد و این نیز خود بر کارایی و عملکرد تأثیرگذار است.
الگوی انگیزش درونی در آموزشوپرورش
در این پژوهش تلاش شده است با استفاد از یک فرایند کیفی، الگوی انگیزش درونی در آموزشوپرورش تدوین شود. در مدل پیشنهادی پژوهش که منتج از مصاحبه است، مشخص شد که افرادی شغل معلمی را انتخاب میکنند که اهمیت این شغل، چالشیبودن آن، استقلال کاری موجود در آن، احساس مؤثربودن و سودمندی، تعادلی که میتوانند بین کار و زندگی ایجاد کنند و حتی برطرفکردن احساس کنجکاوی برایشان مهم است. آنها معتقدند شغل معلمی اصلاً برایشان تکراری نیست و نمیشود؛ چراکه با افرادی سروکار دارند که دائماً معلمان را با سؤالات مختلف و رفتارهای متنوع خود به چالش میکشند و مسئولیت کمّیت و کیفیت کار با این دانشآموزان بهطور کامل با معلم است. بهعلاوۀ اینکه معلمان نهتنها وظیفه دارند دانش کافی را به دانشآموزان بیاموزند، بلکه وظیفۀ تربیت و پرورش آنها را نیز به عهده دارند و تمامی این عوامل باعث جذابشدن شغل برای این افراد و علاقهمندیشان به معلمی میشود.
این پژوهش بیان میکند که مؤلفههای انگیزش درونی عبارتاند از: اهمیت حرفۀ معلمی، چالشیبودن شغل، جذابیت شغل، استقلال معلمان، علاقه به شغل، احساس مؤثربودن و سودمندی، تعادل کارـزندگی، توسعۀ حرفۀ معلمی، غنیسازی حرفۀ معلمی، اغنای حس کنجکاوی.
از نظر این پژوهش عوامل تأثیرگذار بر انگیزش درونی نیز عواملی هستند که وجود یا نبودشان در آموزشوپرورش تأثیر بسیار زیادی بر افزایش یا کاهش انگیزش درونی معلمان دارد. دراینزمینه، در این پژوهش عوامل تأثیرگذار مثبت (عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی و عوامل برونسازمانی) و عوامل تأثیرگذار منفی (عوامل سازمانی و عوامل مدیریتی) شناسایی شد.
پیامدهای انگیزش درونی معلمان
درخصوص پیامدها نیز مشخص شد که انگیزش درونی باعث دو بعد پیامدهای سازمانی و فردی میشود که پیامدهای سازمانی عبارتاند از رشد مستمر، بهبود عملکرد و یادگیری سازمانی و پیامدهای فردی نیز شامل از نوآوری و خلاقیت، وجدان کاری، موفقیت شغلی، رفتار شهروندی سازمانی، شایستگی حرفهای، آثار مثبت شغل بر زندگی معلمان، تلاش بیشتر، دریافت بازخورد مثبت از دانشآموزان و اولیا، داشتن ارتباط مؤثر با دانشآموزان و تسهیم دانش و تجربه میشود.
مؤلفههای جدیدی در این پژوهش به دست آمده نظیر ارائۀ تصویر واقعبینانه از شغل، منزلت اجتماعی، نگرش جامعه به شغل، همسویی اهداف فردی و سازمانی، رقابت کاری سازنده، داشتن ارتباط مؤثر با دانشآموزان، آثار مثبت شغل بر زندگی معلمان، دریافت بازخورد مثبت از دانشآموزان و اولیا ازجملۀ آنهاست. به نظر میرسد تعدادی از این مؤلفهها فقط مختص معلمان باشد. برای نمونه، معلمان در مصاحبههای خود اذعان داشتند زمانی که انگیزش درونی بالایی داشته باشند، با کمال میل و بدون انتظار هیچ پاداشی زمان زیادی را برای تربیت دانشآموزان و رفع مشکلات رفتاری آنها صرف میکنند و این کار، تجربۀ آنها را درزمینۀ ارتباط با کودکان افزایش میدهد و همین باعث میشود تا در زندگی شخصی خود بتوانند ارتباط بهتر و مؤثرتری با فرزندان خود برقرار کنند. یا اینکه درمورد نگرش جامعه به شغل معلمی، تعداد زیادی از مصاحبهشوندگان در مصاحبههای خود بیان کردند که تمامی اقشار جامعه نگرشی مثبت به معلمان دارند و همین باعث افزایش انگیزش درونی آنها و علاقۀ بیشازحدشان به این شغل میشود. آنها از اعتماد کامل مردم به معلمان صحبت کردند و گفتند که بارها برایشان اتفاق افتاده که مردم کل زندگیشان را به آنها سپردهاند؛ چراکه معتقدند معلمان جزء پاکترین و قابلاعتمادترین افراد جامعه هستند.
در این پژوهش، معلمان بیان داشتند که زمانی که انگیزش درونی بالایی دارند، وقت و انرژی بیشتری صرف دانشآموزان میکنند و این اتفاق از چشم دانشآموزان و اولیا پوشیده نمیماند. همین امر باعث همکاری بیشتر والدین با مدرسه و دلگرمی بیشتر دانشآموزان و همراهی آنها در تمامی زمینهها در طول سال تحصیلی میشود. چهبسا این روابط سالهای سال ادامه پیدا میکند.
عوامل تأثیرگذار مثبت و منفی افزایش انگیزش درونی معلمان
نتایج کسبشده در دو بخش کیفی و کمّی، مواردی درجهت تقویت عوامل تأثیرگذار مثبت و افزایش انگیزش درونی معلمان و همچنین، کاهش عوامل تأثیرگذار منفی و بهبود شرایط برای انگیزش درونی معلمان پیشنهاد میشود. در ابتدا باتوجهبه اینکه در بین مؤلفههای مربوط به عوامل تأثیرگذار منفی، عاملی با عنوان تناسبنداشتن شغل و شاغل به دست آمده، مهمترین مسئلۀ موردنظر، مدیریت منابع انسانی و تأمین نیروی انسانی است. بهاینمنظور، استفاده از خبرگان آموزشدیده و متخصص درزمینۀ منابع انسانی، در زمان انجام مصاحبه از متقاضیان استخدام و انجام این مهم بهصورت کاملاً حرفهای و تخصصی پیشنهاد میشود. همچنین، با عنایت به الگوی بهدستآمده مشخص شد که ارائهنکردن تصویر واقعبینانه از شغل یکی از عواملی است که بر انگیزش درونی اثر منفی میگذارد؛ بنابراین، مواجهکردن متقاضیان با شرایط واقعی شغل معلمی و ایجاد تصویر واقعی از شغل برای کمک به آنها که با دید باز و اطلاعات کامل پا در این مسیر بگذارند، مسئلۀ مهم دیگری است که باید در آموزشوپرورش مدنظر قرار گیرد. آموزش نامناسب عمل دیگری است که بر انگیزش درونی معلمان تأثیر منفی دارد. برهمیناساس، پیشنهاد میشود اقداماتی برای اصلاح بودجههای اختصاصدادهشده به آموزش و تغییر نگاه هزینهمحور به این امر مهم انجام گیرد.
بیعدالتی سازمانی
این پژوهش بیان میکند که بیعدالتی سازمانی، مسئلۀ مهم دیگری است که معلمان اذعان داشتند بر انگیزش درونی آنها تأثیر منفی دارد؛ بنابراین، به مدیران آموزشوپرورش پیشنهاد میشود با بازنگری کلی و اساسی در اهداف تعیینشده و روشهای دستیابی به آنها و با برنامهریزی صحیح، گامی مؤثر درزمینۀ برقراری عدالت سازمانی بردارند. همچنین، میتوان با مشخصکردن سطوح استانداردهای دستیابی به اهداف توسط مدیران آموزشوپرورش و تعیین میزان برخورداری از حقوق و مزایا در هر سطح از دستیابی به اهداف، عدالت سازمانی را تا حد زیادی در آموزشوپرورش برقرار کرد.
از نظر این پژوهش عامل دیگری با عنوان مشارکتنکردن در تصمیمگیریهای سازمانی، جزء مولفههای تأثیرگذار بر انگیزش درونی است؛ بنابراین، انتخاب سبک مدیریتی مشارکتی یکی دیگر از مسائلی است که به مدیران آموزشوپرورش پیشنهاد میشود. با ایجاد بسترهای لازم درزمینۀ مشارکت معلمان در خطمشیگذاریها و تصمیمگیریهای اساسی مرتبط با این قشر، میتوان آنها را به اجرای صحیح و داوطلبانۀ قوانین و تصمیمات ترغیب کرد. باتوجهبه الگوی بهدستآمده، سیستم ارزیابی عملکرد نامطلوب نیز، یکی دیگر از عوامل مؤثر بر انگیزش درونی است که با اجرای صحیح و کاربردی ارزیابی عملکرد کارکنان این چالش بزرگ پیش روی مدیران آموزشوپرورش تسهیل میشود. به مدیران پیشنهاد میشود با انتخاب الگوی صحیح ارزیابی عملکرد متناسب با رسالت و مأموریتهای آموزشوپرورش، یکپارچهسازی الگوهای ارزیابی عملکرد کل سازمان و همچنین، استفاده از ارزشیابی 360 درجه گامی مؤثر دراینزمینه بردارند و آن را بهنحو مطلوب اجرا کنند.
دلایل اصلی انتخاب شغل معلمی
از نظر معلمان علاقه به معلمی، جذاببودن آن و استقلالی که در این حرفه دارند را از دلایل اصلی انتخاب این شغل دانستهاند که براساس الگوی بهدستآمده، این عوامل ازجمله مؤلفههای انگیزش درونی است. به مدیران آموزشوپرورش پیشنهاد میشود با ایجاد شرایط مناسب در مدارس و با برگزاری جلسات توجیهی برای مدیران مدارس، آگاهی لازم را دراینزمینه به آنها بدهند و گوشزد کنند که مدیران با تحمیلِ باید و نبایدهای شخصی، این استقلال در مدیریت کلاس را از معلمان نگیرند و اجازه دهند این جذابیت و علاقه در طول سالهای خدمت در آموزشوپرورش، همچنان به قوت خود در معلمان باقی بماند و حتی آن را تقویت کنند.
یکی از پیامدهای مهم انگیزش درونی در بین معلمان، افزایش خلاقیت و نوآوری آنهاست و بهتبع آن، میتوان با ایجاد بسترهای لازم درزمینۀ نوآوری و خلاقیت، بهطور همزمان هم معلمان را ترغیب و متمایل به استفاده از روشها و ابزارهای خلاقانه در تدریس کرد و هم بهطور غیرمستقیم انگیزش درونی آنها را افزایش داد. میتوان با برگزاری جشنوارههای خلاقیتمحور درزمینۀ روشهای تدریس و ابزارهای کمکآموزشی خلاقانه، آنها را به نوآوری و خلاقیت ترغیب کرد.
در پایان میتوان گفت طراحی الگوی انگیزش درونی در کلیۀ سازمانها، موضوعی مهم و کاربردی است که متأسفانه تاکنون مدیران و برنامهریزان منابع انسانی به آن توجه نکردهاند. بهکاربردن نتایج این پژوهش نیز بهدلیل متفاوتبودن جامعۀ آماری محدودیت دارد؛ بههمیندلیل، پیشنهاد میشود این موضوع در سازمانهای دیگر نیز بررسی شود.
source