اندیشکده بروکینگز در تحلیلی به با ماهیت و نقش انصارالله و مقاومت یمن اختصاص داشت، نوشت: از زمانی که حوثی‌ها حمله به کشتی‌های بین‌المللی را آغاز کردند، پوشش رسانه‌ای و بیانیه‌های رسمی آنها را به عنوان «نیروی نیابتی ایران» معرفی کرده‌اند، اما این تحلیل، تهدید حوثی‌ها را کم‌اهمیت جلوه می‌دهد و راه‌حل بحران را مبهم می‌کند. آنها نماینده ایران نیستند، حتی اگر از حمایت ایران بهره‌مند شوند. ایران کنترلی بر رفتار حوثی‌ها ندارد و حوثی‌ها عمدتا به نمایندگی از ایران عمل نمی‌کنند. این مهم است زیرا حوثی‌ها نشان داده‌اند که اغلب بازیگر غیرقابل پیش‌بینی و تهاجمی‌تر از حامیان ایرانی خود هستند.

حوثی‌ها به جای اینکه بخشی از یک سیستم پروکسی متمرکز باشند، بخشی مستقل از یک شبکه پیچیده‌تر هستند که به آنها اجازه می‌دهد مستقیما با بیش از دوازده گروه دیگر در منطقه برای اشتراک‌گذاری تخصص، هماهنگی فعالیت‌ها و حتی همکاری در حملات کار مشترک کنند. این شبکه، گسترش هرج و مرج را بسیار فراتر از آنچه ایران می‌تواند به تنهائی تنظیم کند و فراتر از آنچه که می‌تواند به طور مؤثر کنترل کند، امکان‌پذیر می‌کند. به همین دلیل، تلاش‌ها برای مقابله با تهدید حوثی‌ها از طریق اعمال فشار یا تعامل با ایران، محکوم به شکست است.

پس از آن که یک پهپاد حوثی در 19 ژوئیه به تل‌آویو اصابت کرده و یک شهروند اسرائیلی را کشت و چندین نفر دیگر را زخمی کرد، حوثی‌ها به سرعت برای اثبات استقلال عمل خود اعلام کردند که ایران تنها پس از حمله از آن مطلع شده است. حوثی‌ها همواره نشان داده‌اند که خودشان تصمیم‌گیرنده هستند.

حوثی‌ها در حالی که هنوز به بخش‌های خارجی وابسته هستند، توانایی‌های خود را برای ساخت سلاح در داخل یمن بهبود بخشیده‌اند و تخصص مستقل خود را با سلاح‌های جدید تقویت کرده‌اند. تنها در چند ماه گذشته، آنها به سرعت استفاده خود از کشتی‌های سطحی بدون سرنشین را بهبود بخشیده‌اند که به آنها اجازه می‌دهد در ماه ژوئن گذشته یک کشتی زغال سنگ یونانی را دریای سرخ غرق کنند.استقلال حوثی‌ها از ایران مهم است زیرا احتمال تشدید تنش با حوثی‌ها در حال حاضر بیشتر از ایران است. حوثی‌ها کمتر از ایران در برابر فشارهای آمریکا و بین‌المللی آسیب‌پذیر هستند و می‌توانند ریسک‌های بیشتری را متحمل شوند. پس از چندین سال حملات هوائی ائتلاف به رهبری عربستان، حوثی‌ها به محافظت از سلاح‌های خود در برابر حملات هوائی عادت کرده‌اند، به همین دلیل است که حملات اخیر ایالات متحده و انگلیس نتوانسته است به طور قابل توجهی توانایی حمله حوثی‌ها را کاهش دهد.

آنها همچنین کمتر در برابر تحریم‌ها آسیب‌پذیر هستند، زیرا عمدتا خارج از سیستم مالی بین‌المللی عمل می‌کنند. ایران مجبور شده است بنا به ملاحظاتی محتاطانه‌تر حرکت کند. یمنی‌ها طی یک دهه با یکی از بدترین بحران‌های بشردوستانه در جهان مواجه بوده‌اند و متاسفانه آنها را به محرومیت‌های اقتصادی عادت داده است. برای سال‌ها، «تجاوز» از سوی ائتلاف به رهبری عربستان سعودی انجام می‌شد، اما امسال، این روایت گسترش یافت و شامل ایالات متحده نیز شد. و پس از 20 ژانویه، اسرائیل، که مسلما به عنوان خونی‌ترین دشمن‌، به این مبارزه پیوست. حملات تلافی‌جویانه اسرائیل به یمن در ماه ژوئیه به جسارت شدید حوثی‌ها و تشویق آنها برای ادامه درگیری و حتی بیشتر با اسرائیل، حتی پس از برقراری آتش‌بس در غزه، کمک خواهد کرد. در حالی که حوثی‌ها حملات دریایی و منطقه‌ای خود را در چارچوب جنگ غزه تنظیم کرده‌اند، تحلیلگران یمن به طور گسترده موافق هستند که حملات حوثی‌ها عمدتا ناشی از الزامات داخلی و جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای آنهاست، به طوری که این تهدید احتمالا حتی پس از توقف غزه نیز ادامه خواهد داشت. 

تمایل به در نظر گرفتن همه گروه‌های تحت حمایت ایران به عنوان «نیروی نیابتی» ممکن است به این دلیل باشد که حزب‌الله لبنان، قدرتمندترین گروه مورد حمایت ایران در منطقه، در واقع نماینده‌ای است که به عنوان الگویی برای حمایت ایران از سایر گروه‌ها عمل کرده است. 

اما این یک ساده‌سازی بیش از حد موضوع است. زمانی که تحلیلگران و مقامات غربی، حملات حوثی‌ها را به ایران نسبت می‌دهند، ماهیت شبکه‌ای را که بین حوثی‌ها و سایر گروه‌های مورد حمایت ایران ایجاد شده است، اشتباه می‌گیرند. از آنجا که حوثی‌ها مستقیما با بسیاری از گروه‌های این شبکه کار می‌کنند، تهدیدی بزرگ‌تر و پراکنده‌تر ایجاد می‌کنند در ماه ژوئن، حوثی‌ها مسئولیت حمله مشترک با مقاومت اسلامی عراق به بندر حیفا اسرائیل را برعهده گرفتند. چنین حملات هماهنگ از جهات مختلف می‌تواند منظم‌تر شود و تلاش‌های دفاعی را پیچیده‌تر کند. همکاری حوثی‌ها می‌تواند فراتر از خاورمیانه نیز گسترش یابد. 

مقامات آمریکایی اخیرا گزارش دادند که حوثی‌ها با گروه شبه نظامی سومالیایی همکاری می‌کنند. حملات هماهنگ علیه کشتی‌ها در خلیج عدن و دریای عرب می‌تواند هزینه‌های کشتی‌رانی دریایی را بیشتر کند و تلاش‌های ایالات متحده برای مبارزه با حملات را ناکام بگذارد.

در حالی که تنها بخشی از حملات حوثی‌ها به کشتی‌ها آسیب جدی وارد کرده، اما این حملات عبور کشتی‌های بزرگ را از دریای سرخ متوقف کرده است و این امر باعث انحراف کشتی‌ها به مسیرهای طولانی‌تر و پرهزینه‌تر با پیامدهای جدی برای صنعت شده است. بر اساس شاخص جهانی کانتینر Drewery، هزینه‌های حمل‌ونقل کانتینری از زمان شروع حملات حوثی‌ها تقریبا 4 برابر شده است.

این شبکه به هم پیوسته همچنین به آنها اجازه می‌دهد تا با موفقیت پهپادهای بیش از 1600 مایلی را بفرستند و کشتی‌ها را با استفاده از قایق‌های بدون سرنشین غرق کنند. تعامل مستقیم حوثی‌ها با گروه‌هایی مانند حزب‌الله، که به طور مشابه با همسایگان قدرتمندتر خود جنگیده است، برای توسعه آنها مهم بود و اکنون حوثی‌ها ممکن است تخصص خود را با گروه‌های دیگر در خاورمیانه و آفریقا به اشتراک بگذارند و به طور تصاعدی تهدید منطقه‌ای را افزایش دهند.

به گزارش عصر ایران، در پایان تحلیل بروکینگز آمده است: برای مدتی طولانی، کشورها به دنبال حل تهدید حوثی‌ها از طریق فشار یا تعامل با ایران بوده‌اند. این رویکرد فرض می‌کند که ایران یا حوثی‌ها را کنترل می‌کند، یا اهرم کافی برای متقاعد کردن آنها برای تغییر اساسی رفتارشان دارد. حتی اگر ایران بخواهد حمایت خود از حوثی‌ها را قطع کند- که بعید به نظر می‌رسد- تلاش حوثی‌ها برای به حداقل رساندن وابستگی خود به ایران و ماهیت پراکنده شبکه گروه‌های مورد حمایت ایران، به معنای استقلال عمل حوثی‌ها است.

هیچ راه‌حل آسانی برای تهدید حوثی‌ها وجود ندارد. پرداختن به این تهدید یا مستلزم حذف توانایی حوثی‌ها برای انجام حملات مخرب است- کاری که هم ائتلاف بزرگ به رهبری عربستان سعودی و هم حملات محدودتر ایالات متحده و بریتانیا نتوانستند انجام دهند- یا تغییر قصد حوثی‌ها./کیهان

source

توسط spideh.ir